رجعت در امت‌های گذشته و آینده

23:42 - 1396/01/15

- یکی از مسائلی که امکان رجعت را به اثبات می‌رساند، وقوع آن در امت‌های گذشته است که نمونه‌های فراوانی در قرآن کریم و روایات وجود دارد که با توجه به حدیث نبوی که هر ان چه در امتهای پیشین رخ داده رد امت اسلامی نیز رخ خواهد داد، لاجرم رجعت نیز حتما محقق خواهد شد.

رجعت در امتهای گذشته دلیلی بر وقوع رجعت در آینده

یکی از حوادث و رخ‌دادهایی که به صورت مکرر در امت‌های گذشته اتفاق افتاده است «رجعت» و زنده شدن مردگان است؛  لذا این‌که در امت‌های سابق رخ داده است، بهترین دلیل بر امکان رجعت است، پس رجعت ممکن است. از طرفی چون در روایات داریم که آن‌چه در امت‌های سابق رخ داده در امت اسلام نیز رخ خواهد داد، پس رجعت نیز در این امت رخ خواهد داد.

شیخ صدوق در كتاب «كمال الدين» با سند صحيح از پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده است كه حضرت فرمودند: «آن‌چه در امت‌هاى سابق واقع شده، بدون كم و زياد در اين امت هم واقع خواهد شد.»[1]
هم‌چنین در روایت دیگر نیز فرمودند: «هر اتفاقى كه در بنى اسرائيل رخ داد بدون ذره‏‌اى كم و زياد، در اين امت هم رخ می‌دهد.»[2]
در روایتی نیز وارد شده مامون عباسى، از امام رضا(علیه‌السلام) پرسيد: درباره رجعت چه مى‌گويىد؟
حضرت فرمود: «رجـعـت حـق اسـت، در امت‌هاى گذشته بوده، و قرآن از آن ياد كرده است. پيغمبر اكرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله ) نیز فرموده: هـرآن‌‌‌چـه در امـت‌هاى پيشين واقع شده، نظير آن نيز در اين امت واقع مى‌شود.»[3]
شیخ حر عاملی درباره تعداد این دسته از روایات می‌نویسد: «روایات در این زمینه(تکرار رخدادهای امت‌های قبلی در امت اسلامی) بین شیعه و سنی زیاد و در حد تواتر است.»[4]

متاسفانه اهل سنت حوادث گذشته را محدود به انحراف مردم و بروز بدعت‌ها و امثال آن دانسته‌اند، در حالی که این روایات مطلق هستند و محدود کردن به بیان چند مورد، بر خلاف ظاهر بوده و این تخصیص بدون مخصص است. یکی از اموری که در میان امت‌های پیشین رخ داد، رجعت است که با توجه به این روایات، در امت اسلامی هم پیش خواهد آمد و گریزی از پذیرش آن نیست؛ که در این نوشتار به نمونه‌هایی از آن در قرآن کریم و روایات اشاره می‌کنیم.

1. خدواند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: « أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ[بقره/243] آيا از [حال] كسانى كه از بيم مرگ از خانه‌هاى خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نيافتى؟ پس خداوند به آنان گفت: تن به مرگ بسپاريد، آن‌گاه آنان را زنده ساخت، آرى خداوند نسبت به مردم صاحب بخشش است، ولى بيشتر مردم سپاس‌گزارى نمى‌كنند.»
امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «این کسانی که زنده شدند، هفتاد هزار خانواده از اهالی یکی از شهرهای شام بودند که بر اثر طاعون نابود شدند... یکی از انبیای بنی اسرائیل به نام حزقیل که از آن جا عبور می‌کرد، وقتی استخوان‌های آنان را مشاهده کرد، اشک از چشمانش جاری گردید و گفت: پروردگارا ای کاش همان‌گونه که آن‌ها را میراندی، الان زنده می‌کردی تا شهرهای تو را آباد سازند و ... حزقیل مشاهده کرد که استخوان‌ها به سوی یکدیگر پرواز کرده و به یکدیگر پیوستند و همه آن‌ها زنده شدند... .»[5]

2. قرآن کریم در سوره بقره می‌فرماید: «وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَى لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْنَاكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ[بقره/55-56] و چون گفتيد اى موسى تا خدا را آشكارا نبينيم، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد؛ پس در حالى كه مى‌نگريستيد صاعقه شما را فرو گرفت. سپس شما را پس از مرگ‌تان برانگيختيم، باشد كه شكرگزارى كنيد.»

3. رجعت ارمیا
بازگشت ارمیا(عزیر) به دنیا، از نمونه‌های صریح دیگری است که  تحقق رجعت را به اثبات می‌رساند. قرآن کریم می‌فرماید: «أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّى يُحْيِي هَذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[بقره/259] يا چون آن كس كه به شهرى كه بام‌هايش يكسر فرو ريخته بود، عبور كرد؛ (و با خود مى‏)گفت‏: (چگونه خداوند، (اهل‏) اين (ويران‌كده‏) را پس از مرگ‌شان زنده مى ‏كند؟) پس خداوند، او را (به مدت‏) صد سال ميراند. آن‌گاه او را برانگيخت‏، (و به او) گفت‏: (چقدر درنگ كردى‏؟) گفت‏: (يك روز يا پاره‏‌اى از روز را درنگ كردم‏) گفت‏: (نه‏) بلكه صد سال درنگ كردى‏، به خوراك و نوشيدنى خود بنگر (كه طعم و رنگ آن‏) تغيير نكرده است‏، و به درازگوش خود نگاه كن (كه چگونه متلاشى شده است‏. اين ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوييم‏) و هم تو را(در مورد معاد) نشانه‏‌اى براى مردم قرار دهيم‏. و به (اين‏) استخوان‌ها بنگر، چگونه آن‌ها را برداشته به هم پيوند مى‏‌دهيم‏؛ سپس گوشت بر آن مى‌پوشانيم‏.) پس هنگامى كه (چگونگى زنده ساختن مرده‏) براى او آشكار شد، گفت‏: (اكنون‏) مى‏‌دانم كه خداوند بر هر چيزى تواناست.»

4. زنده کردن مردگان توسط حضرت عیسی(علیه‌السلام)
حضرت كاظم(علیه‌السلام) فرمودند: خداوند در زمانى كه امراض فراوان شده بود و مردم به طب احتياج شديد داشتند، حضرت عيسى را فرستاد، نظير مطالب اطبا را آورد، و مردگان را زنده كرد و كور مادرزاد و پيسی را باذن خدا شفا داد ... .»[6]

5. ماجرای گاو بنی اسرائیل و زنده شدن مرده
حضرت رضا(علیه‌السلام)‏ فرمودند: «يك نفر اسرائيلى يكى از خويشانش را كشت، و جسدش را بر سر راه محترم‌ترين فرد قبيله بنى اسرائيل انداخت، سپس آمد خون‌بهاى وى را مطالبه كرد، و به حضرت موسى گفت: فلان قبيله فلان كس را كه كشته‌‏اند، قاتل او كيست؟ موسى دستور داد گاوى بياوريد، «گفتند ما را مسخره كرده‌‏اى؟ گفت به خدا پناه می‌برم كه از جاهلان باشم» اگر بدون ايراد و گفتگو گاوى آورده بودند كفايت مى‏‌كرد، اما سخت‌گيرى كردند، خدا هم بر آنان سخت گرفت ... عاقبت گاو را خريده آوردند، دستور داد سرش را بريدند، و دمش را به كشته زدند، فورا زنده شد و گفت: اى پيغمبر خدا پسر عمويم من‌را كشت، نه آنان كه متهم‌شان كرده‏... .»[7]

6. رجعت ذوالقرنین
از امیرالمومنین(علیه‌السلام) سوال شد: ذوالقرنین چه کسی بود؟ حضرت فرمودند: « مردی که خدا برای هدایت قومش مبعوث کرد، اما مردم او را تکذیب کردند و ضربه‌ای بر پیشانی او زدند و جان داد. آن‌گاه خداوند او را زنده کرد و به سوی قومش فرستاد و دوباره او را تکذیب کردند و ضربه‌ای بر آن طرف پیشانی‌اش زدند و جان سپرد؛ سپس خداوند او را زنده کرد. او ذوالقرنین است زیرا دو طرف پیشانیش ضربه خورده است.»

بنابراین امت‌های گذشته به خصوص بنی اسرائیل، شاهد رجعت‌های بسیاری بودند که اولاً: این مسأله امکان وقوع رجعت را در آینده به اثبات می‌رساند و ثانیاً: با توجه به روایت‌های فراوانی که وارد شده است که «هر آن‌چه که در امت‌های پیشین رخ داده است، در امت اسلامی نیز اتفاق خواهد افتاد» رجعت در امت اسلامی هم به وقوع خواهد پیوست.

__________________________________________________
پی‌نوشت
[1]. کمال الدین، شیخ الصدوق، موسسه النشر الاسلامی-قم، ص576. «قد صحّ عن النبي (صلّى اللّه عليه و آله) انه قال: كلما كان فى الامم السالفة يكون مثله فى هذه الامة حذو النعل بالنعل و القذّة بالقذّة.»
[2]. من لا یحضر الفقیه، موسسه النشر الاسلامی-قم، ج1، ص203. « قال النبي صلّى اللّه عليه و آله: يكون فى هذه الامة كل ما كان فى بنى اسرائيل حذو النعل بالنعل، و القذّة بالقذّة.»
[3]. عيون أخبار الرضا (ع)، الشيخ الصدوق، موسسه الاعلمی للمطبوعات- بیروت،ج 1 ، ص 217 – 218 . «حدثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشي رضي الله عنه قال : حدثني أبي قال : حدثنا أحمد بن علي الأنصاري عن الحسن بن الجهم قال : حضرت مجلس المأمون يوما وعنده علي بن موسى الرضا عليه السلام وقد اجتمع الفقهاء وأهل الكلام من الفرق المختلفة فسأله بعضهم ... فقال المأمون : يا أبا فما تقول في الرجعة فقال الرضا عليه السلام : إنها لحق قد كانت في الأمم السالفة ونطق به القرآن وقد قال رسول الله ( ص ) يكون في هذه الأمة كل ما كان في الأمم السالفة حذو النعل بالنعل والقذة بالقذة.»
[4]. الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، الشیخ حر العاملی، نوید -قم، 1422ه.ق، ص99. «والاحادیث فی ذلک کثیره متواتره بین الشیعه و العامه.»
[5]. اصول کافی،الشیخ الکلینی، دارالکتب الاسلامیه- تهران، 1363 ه ش، ج8، ص199.
[6]. الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، ص 123.
[7]. همان، ص 114.
[8]. مختصر بصائر الدرجات، حسن بن سلیمان الحلی، المطبعه الحیدریه- نجف، ص204. این روایت با قدری تفاوت رد منابع مختلف روایی نقل شده است.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 4 =
*****