- رجعت ائمه اطهار(علیهمالسلام) و اصحاب خالص ایشان یکی از قطعیات عقاید شیعه است؛ طبق روایات سیدالشهدا(علیهالسلام) رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) امیرالمومنین(علیهالسلام) و سایر اهل بیت(علیهمالسلام) رجعت میکنند.
یکی از اعتقادات مهم شیعه، رجعت و بازگشت ائمه اطهار(علیهمالسلام) و برخی از پیامبران الهی و صالحان و نیکان به دنیا میباشد. که البته برخی از این رجعتها، خاص و ویژه هستند و رجعت افرادی همچون پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، امیرالمومنین(علیهالسلام)، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیهالسلام) و ... سرآمد همه رجعتها هستند.
در پست گذشته بیان کردیم که اولین کسی که رجعت میکند، سیدالشهدا(علیهالسلام) میباشد، که در دو زمان، یکی در عصر ظهور و دیگری پس از حکومت امام زمان(علیهالسلام) و برای برپایی حکومت حسینی رجعت میکند. یکی دیگر از رجعتهای ویژه، رجعت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمومنین(علیهالسلام) است که به عصر رجعت، شکوه خاصی میبخشد.
ابوخالد کابلی به سند موثق از امام سجاد(علیهالسلام) نقل می کند که حضرت فرمودند: «پیامبرتان و امیرالمؤمنین و ائمه(علیهمالسلام) به سوی شما باز میگردند.»[1]
در روایت دیگری بُکِیر بن أعْیَن نیز به سند موثق نقل میکند که امام صادق(علیهالسلام) میفرماید: «همانا رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و امیرمؤمنان(علیهالسلام) باز میگردند.»[2]
البته آنچه که از روایات به دست میآید، رجعت امیرالمومنین(علیهالسلام) بیش از یک بار است، چنانکه خود میفرمایند:«من دارای رجعتِ پس از رجعت و بازگشتِ پس از بازگشت هستم؛ من رجعتها و بازگشتها دارم.»[3]
بنابراین تکرار رجعت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) همانند اصل رجعت او، مسلم و قطعی است، امّا تعداد و بازه زمانی آن معلوم نیست؛ هر چند برخی روایات به ظرف زمانی آن اشاره کردهاند، چنانکه حضرت ابا عبدالله الحسین(علیهالسلام) میفرمایند: «رجعت من با بازگشت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) و قیام قائم ما همزمان خواهد بود.»[4]
در روایت معتبر دیگری از جابر جعفی نقل شده است که میگوید: از امام باقر(علیهالسلام) شنیدم که فرمودند: «به خدا سوگند یکی از ما اهل بیت(علیهمالسلام) پس از مرگ خود سیصد سال حکومت میکند و نه سال هم بر آن میافزاید.» عرض کردم این حکومت در چه زمانی خواهد بود.
فرمود: «پس از قائم.»
عرض کردم قائم چند سال حکومت میکند.
فرمود: «نوزده سال، آنگاه منتصر(حسین) خروج میکند و برای حسین و اصحابش خونخواهی میکند، پس میکشد و اسیر میکند تا سفاح (امیرالمومنین) خروج میکند.»[5]
با این دو روایت اجمالا میتوان به ظرف زمانی دو رجعت امیرالمومنین(علیهالسلام) اشاره کرد که اولین رجعت او در عصر ظهور و همزمان با ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) و دیگری پس از حکومت امام حسین(علیهالسلام) خواهد بود. اما این سوال که آیا امیرالمومنین(علیهالسلام) نیز همانند فرزندشان حکومت خواهد کرد، یکی از سوالاتی است که جواب قطعی و یقینی برای آن وجود ندارد، چرا که روایت صحیح السند و معتبری در این رابطه در دست نیست، هر چند هیچ مانعی برای حکومت کردن ایشان و سایر اهل بیت وجود ندارد.
رجعت سایر اهل بیت(علیهمالسلام)
رجعت امامان شیعه از جمله رجعتهای ویژهای هستند، که علاوه بر ادلهی عام، دلایل خاص(روایات و ادعیه) نیز بر آن وجود دارد.
امام سجاد(علیهالسلام) با سند موثق میفرماید: «پیامبرتان و امیرالمؤمنین و سایر ائمه(علیهمالسلام) به سوی شما باز میگردند.»[6]
و در زیارت جامعه کبیره میخوانیم: «به رجعت شما(اهل بیت) ایمان دارم و بازگشت شما(اهل بیت) را تصدیق میکنم.»[7]
رجعت حضرت سلمان
وقتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) درباره آفرینش خود و اهل بیتش و امامت آنها و ظهور حضرت مهدی(علیهالسلام) معارفی را بیان میکند سلمان میگوید: از شنیدن این امور مهم گریه کردم و عرض کردم: ای رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) سلمان کجا به آنها میرسد؟ حضرت فرمود: «ای سلمان تو و امثال تو و کسانی که از روی معرفت، ولایت آنها را پذیرفتهاند به آنها خواهند رسید.»[8]
دربارهی کیفیت و چگونگی رجعت ائمه اطهار(علیهمالسلام) و دیگران سیّد عبداللَّه شبر مینویسد: «چگونگی بازگشت آنها آیا به ترتیب است یا ترتیبی ندارد، علم آن نزد خداوند و اولیای اوست.»[9]
بنابراین مهمترین و شگفتانگیزترین رجعتی که اتفاق میافتد، رجعت رسول خدا و امیرالمومنین(علیهالسلام) و سایر اهل بیت(علیهمالسلام) است، تا به این وسیله از مظلومیتها و ستمهایی که بر آنها وارد شده است، انتقام گرفته شود و خداوند شکوه و عزّت آنها را به دشمنانشان نمایان سازد و طعم تلخ ذلت و عذاب را به آنان بچشاند.
___________________________________________________
پینوشت
[1]. تفسیر القمی، علی بن ابراهیم القمی، دار الکتاب، قم، 1404 ق، الطبعه الثالثه، مجلدان،ج 2، ص 147. «یَرجِعُ إِلَیکُمْ نَبِیُّکُمْ صلی الله علیه وآله وَ اَمیرُالمؤمنینَ علیه السلام وَ الَأئِمَّهُ علیهم السلام»
[2]. مختصر بصائر الدرجات، محمّد بن الحسن الصفار، منشورات الاعلمی، طهران، 1404 ق، ص 24. «إِنَّ رَسولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله و أمیرَالمؤمنینَ علیه السلام سَیَرْجِعانِ»
[3]. همان، ص 33. متن عربی:«إِنَّ لِیَ الکَرَّهَ بَعْدَ الْکَرَّهِ وَ الرَّجْعَهَ بَعْدَ الرَّجْعَهِ و أَنا صاحِبُ الرَّجَعاتِ وَ الکَرَّاتِ».
[4]. الخرائج و الجرائح، قطب الدین الراوندي، مؤسسه الامام المهدي علیه السلام، قم، 1409 ق، الطبعه الاولی، 3 مجلدات، ج 2، ص 848. «أَخرُجُ خَرْجَهً یُوافقُ ذلکَ خَرْجَهَ أمیرِالمؤمنینَ وَ قِیامَ قائِمِنا.»
[5]. الغیبه، الشیخ الطوسی، موسسه المعارف الاسلامیه- قم، ص478. «الفضل بن شاذان ، عن الحسن بن محبوب ، عن عمرو بن أبي المقدام ، عن جابر الجعفي قال : سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول : والله ليملكن منا أهل البيت رجل بعد موته ثلاثمائة سنة يزداد تسعا . قلت : متى يكون ذلك ؟ قال : بعد القائم عليه السلام . قلت : وكم يقوم القائم في عالمه ؟ . قال : تسع عشرة سنة ثم يخرج المنتصر فيطلب بدم الحسين عليه السلام ودماء أصحابه ، فيقتل ويسبي حتى يخرج السفاح.»
[6]. تفسیر القمی، ج 2، ص 147. «یَرجِعُ إِلَیکُمْ نَبِیُّکُمْ صلی الله علیه وآله وَ اَمیرُالمؤمنینَ علیه السلام وَ الَأئِمَّهُ علیهم السلام»
[7]. عیون اخبار الرضا ، محمّد بن علی بن الحسین بن بابویه المعروف بالشیخ الصدوق، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1404 ق، مجلدان، ج 1، ص 307. «مُؤْمِنٌ بِإیابِکم، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِکُمْ.»
[8]. دلائل الامامه، محمّد بن جریر الطبري الشیعی، مرکز الطباعه و النشر، مؤسسه البعثه، قم، 1413ق، ص 449 و 450
[9]. حقّ الیقین فی معرفه اصول الدین، سیّد عبداللَّه شبر، دارالاضواء، بیروت، 1404ق، الطبعه الاولی، مجلدان، ج 2، ص 35. «کیفیه رجوعهم هل هو علی الترتیب او غیره فکل علمه الی اللَّه سبحانه و الی اولیائه»
یکی از اعتقادات مهم و خاص شیعه، عقیده به رجعت مومنان خالص و مشرکان محض میباشد. در میان روایات، نام برخی چهرههای شاخص به چشم میخورد که سرآمد همه رجعتکنندگان میباشند.
اولین کسانی که در صف اول رجعتکنندگان هستند، وجود نازنین و مبارک رسول خدا، امیرالمومنین، سیدالشهدا و سایر اهل بیت(علیهمالسلام) هستند که با رجعتشان شکوه خاصی به عصر رجعت میبخشند.(تفسیر القمی،ج2، ص147)
اما دربارهی زمان و کیفیت رجعت این بزرگواران و چگونگی بازگشت آنها که آیا به ترتیب است یا خیر و ... این از اسرار الهی است و علم آن نزد خداوند باری تعالی و اولیای اوست.