یکی از شبهاتی که در مورد معجزه وجود دارد این است که معجزات، حوادث تاریخ هستند از اینرو نمیتوان به آنان علم پیدا کرد؛ در پاسخ میگوییم: معجزات در طول تاریخ بر اساس تواتر اثبات شدهاند و تمام انسانهای عاقل نیز تواتر را قبول دارند.
رسولان الهی که از سوی خداوند متعال فرستاده میشوند، برای حقانیت خویش معجزهای به همراه میآورند که در طول تاریخ بشریت، موارد متعددی از این معجزات از پیامبران الهی نقل شده است، با این وجود در دوران کنونی برخی تلاش کردهاند، این معجزات را انکار کنند، و به همین خاطر اینگونه میگویند که شنیدن کی بود مانند دیدن، یعنی معجزه را ما باید ببنیم تا به حقانیت آنها پی ببریم، و إلا صرف بیان حادثه تاریخی شاهدی بر صحت و درستی آن حادثه ندارد، چه رسد به حقانیت یک دین.
به این شبهه دو پاسخ میتوان داد:
الف) جواب نقضی
اگر قرار باشد تمام حوادث طول تاریخ بشریت، با دیدن برای شخصی اثبات شود، در این صورت باید تمام کتب تاریخی را کنار بگذاریم و تمام اشخاصی که در طول تاریخ به عنوان افراد تأثیرگذار از آنان نام برده میشود، انکار کنیم افرادی مانند: اسکندر، کوروش، ارسطو و ... حال آنکه هیچ فرد عادی، چنین کاری را انجام نمیدهد چه رسد به تاریخپژوهانی که در این رشته در حال تحقیق هستند. آیا در سرزمین ایران کسی شک دارد که روزی حکومت هخامنشیان وجود دارد و پادشاهانی بر آن حکومت کردهاند؟ آیا در اروپا کسی شک دارد که حکیمان معروفی مثل ارسطو، افلاطون و سقراط وجود داشته است؟ اما سوال این است که آیا این افراد را دیدهایم؟ بدون شک ندیدهایم، اما در وجود آنها شکی نداریم. لذا نمیتوان تاریخ را انکار کرد.
ب) جواب حلی
از سوی دیگر ما نیز قبول داریم که صرف، یک خبر نمیتواند یک حادثه را اثبات کند، بلکه باید یک حادثه به حد تواتر برسد به این معنا که یک رخداد به وسیله افراد مختلف در دورانهای متعدد نقل شود و به گونهای باشد که برای شنونده علم و اطمینان حاصل کند.[1]
تواتر در زندگی انسانها تأثیر گذار است و تمام عقلای عالم بر طبق آن عمل میکنند، به عنوان مثال هیچکدام از ما در وجود کشور آمریکا شک نداریم، اما بسیاری از ما هرگز آن کشور را ندیدهایم؛ اما چون افراد زیای خود آن کشور را دیدهاند و به ما خبر دادهاند، ما در وجود کشور آمریکا شکی نداریم و حتی یک درصد احتمال نمیدهیم دروغ باشد.
در طول تاریخ معجزاتی از پیامبران الهی نقل شده است که مورد قبول تمام پیامبران الهی است ــ با تمام اختلافاتی که با یکدیگر دارند ــ حوادثی مانند نجات حضرت ابراهیم(علیهالسلام) از آتش، و ... از اینرو جایی برای انکار آن باقی نمیگذارد. علاوه بر آن، قرآن که معجزه جاویدان رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) است، به صورت متواتر به دست ما رسیده است و معجزات دیگر پیامبران الهی را تأیید میکند، که این نکته نیز میتواند تأیید بر وجود چنین معجزاتی از سوی این پیامبران باشد.
نکته
در آخر لازم است به این حقیقت اشاره کنیم، که به خاطر چنین شبهاتی است که خداوند متعال قرآن را بر رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نازل کرد که محدود به یک دوره تاریخ خاص نیست؛ بلکه معجزه زنده و جاودانی است که هر چه از آن میگذرد ابعاد مختلفی از اعجاز علمی، معرفتی و ... آن آشکار میشود، و این نکته سندی است بر حقانیت اسلام در طول تاریخ بشریت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
[1]. اساس الاقتباس، خواجه نصیرالدین طوسی، انتشارات مدرس رضوی، ۱۳۶۱ش، ص۳۴۵.
گروهی برای انکار معجزات الهی، اینگونه مدعی شدهاند که، معجزات پیامبران الهی محدود به دوران خاصی از تاریخ بوده است، که از آن دوران سالهای متمادی گذشته است، به همین خاطر نمیتوان به وجود چنین معجزاتی اعتماد کرد.
در پاسخ به چنین ادعایی ابتدا باید به این نکته دقت داشت که اگر چنین مبنایی را برای حوادث تاریخی قبول کنیم، در این صورت هیچ سخنی نباید از افراد تأثیرگذار تاریخ بزنیم، از افرادی مانند کوروش، اسکندر، ارسطو و ... . لذا باید به این نکته دقت داشت که برخی حوادث به تواتر به دست ما رسیدهاند، به این معنا که آنقدر ناقلان این حادثه در طول تاریخ زیاد هستند، که امکان دروغ بودن آن وجود ندارد و معجزات نیز از اینگونه حوادث هستند، به این خاطر که بعضی از معجزات پیامبران الهی، مورد تأکید تمام پیروان دینهای الهی است ـــ با وجود اختلافات زیادی که بین ایشان وجود دارد ــ مانند بیرون آمدن ابراهیم از آتش و ... .
وجود چنین شبهاتی نسبت به معجزات پیامبران الهی سبب شده است که رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، قرآن را به عنوان معجزه زنده خویش معرفی کند، تا در طول تاریخ بشریت همیشه راهنمایی برای جویندگان حقیقت باشد.