اقتصاد و امام صادق

22:42 - 1391/12/19
اسلام با دنیا و پول و فعالیت اقتصادی مخالف نیست ولی همه اینها را بعنوان وسیله نیل به یک هدف دیگر میخواهد؛ نه اینکه اینها اصالت داشته باشند و موضوعیت پیدا کنند بلکه همه این وسیله ها به مانند ایستگاهی هستند که بشر برای رسیدن به هدف باید از آنها عبور کند، نه اینکه در همان ایستگاه بماند و آنرا برای خودش نهایت فرض کند.
اقتصاد مقاومتی

بسم الله الرحمن الرحیم
 

اقتصاد ، امروزه یکی از مهمترین مقولات بشری است. اسلام هم نگاه ویژه ای به اقتصاد و فعالیتهای اقتصادی داشته و در این مورد راهنمایی ها و دستورات جالبی دارد. شاید مهمترین دستور اسلام در مورد اقتصاد ، دوری از ربا و معاملات ربوی باشد ولی مطمئنا به اینجا ختم نمی شود بلکه وقتی به سیره و رفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) می نگریم نکات جالبی رو میبینیم که هر یک میتواند چراغ راهمان باشد.

اول باید ببینیم تعریف این بزرگواران از اقتصاد چیست؟ آیا آنها نیز مانند غربیها اقتصاد رو فقط در بهره وری میدانند یا مؤلفه های دیگری هم در مورد اقتصاد وجود دارد؟
 

کلا اسلام تمام فعالیتها رو در مسیر تعالی بشر میپذیرد؛ پس تمامی فعالیتها تا جایی مجازند که در این مسیر ، بشر را کمک کند و الّا اگر چنانچه مانع باشد، اسلام آنرا نمی پذیرد و دستور به گذر از آن میدهد؛ البته این مسأله هم برمیگردد به ایدئولوژی و تفکر اسلام . تفکر اسلامی، برنامه ای برای انسان ترتیب داده که بشر را در مسیر تعالی و رسیدن به رضایت الهی قرار دهد و از هر کمکی در این راه دریغ نکرده است و هر برنامه ای که اسلام برای انسان پیش بینی کرده است در راه نیل به آن هدف بوده است؛ نتیجه اینکه اقتصاد هم در سایه همین نگاه تعریف می شود.

طبق گفته فوق، اسلام با دنیا و پول و فعالیت اقتصادی مخالف نیست ولی همه اینها را بعنوان وسیله نیل به یک هدف دیگر میخواهد؛ نه اینکه اینها اصالت داشته باشند و موضوعیت پیدا کنند بلکه همه این وسیله ها به مانند ایستگاهی هستند که بشر برای رسیدن به هدف باید از آنها عبور کند، نه اینکه در همان ایستگاه بماند و آنرا برای خودش نهایت فرض کند.
امام صادق (علیه السلام) مؤلفه های بسیاری در این مورد معرفی فرمودند که بعنوان نمونه به چند مورد اشاره میکنم:
1-المؤمن حسن المعونة، خفیف المؤونة، جید التدبیر لمعیشتة، لا یلسع من حجر مرتین.(1)
ترجمه : مؤمن در یارى كردن زیباست (و به زیباترین صورت دیگران را یارى مى‏كند)، كم تكلّف است (و دیگران را به زحمت نمی اندازد) و زندگى اش را خوب اداره مى‏كند و از یك سوراخ دو بار گزیده نمى‏شود (تجربه بار اول برایش كافى است).
از این روایت می شود این نتیجه ها را گرفت:
الف) مومنین طبق این حدیث ، کمک کار هم هستند و به بهترین وجه همدیگر را یاری میدهند؛ یعنی مثلا وقتی یک راه خوب اقتصادی رو پیدا میکنند سعی میکنن آنرا در اختیار همدیگر قرار دهند تا بقیه هم استفاد کنند، وقتی یک مدل کار کردنی را پیدا می کنند که سود بیشتری داشته باشد آنرا به همدیگر نشان می دهند.
ب) مومنین برای همدیگر مایه اذیت نیستند بلکه مایه خیر و برکت می باشند و سربار یکدیگر نیستند. وقتی در جامعه ای کسی سربار دیگری نباشد، آن جامعه بسیاری از مشکلات را نخواهد داشت. وقتی بجای خرج کردن امکانات در تجملات و تکلّفات بیهوده، در جایی خرج شوند که استفاده ای کارا داشته باشند این می شود زندگی بی تکلّف و رو به جلو. وقتی به زندگی اکثریت جامعه می نگریم میبینیم چقدر خودمان را در تکلّف و زحمت بیهوده می اندازیم. وقتی اتومبیل نداریم تلاش میکنیم بخریم؛ بعد از تلاش فراوان بالاخره وقتی خریدیم تازه مشکلات شروع می شود زیرا بعد از مدتی به این فکر خواهیم کرد که آنرا ارتقا دهیم، و باز تلاش می کنیم تا به هدف جدید برسیم و بعد باز تلاش می کنیم تا مدل جدیدتر و جدیدتر و جدیدتر و ....
ج) زندگی مومنین آن موقعی که بدانند برای چه و که کار و تلاش میکنند، بهتر می شود. آنها زندگی می کنند تا به تکامل برسند و وظیفه الهی خود را انجام داده باشند.
د) مومنین اهل تفکر و استفاده از تجربه هستند و یک اشتباه را دو بار مرتکب نمی شوند. این بسیار مهم است که انسان اشتباهات خود و دیگران را تکرار نکند. مثلا وقتی ببینیم که فلانی با ربا گرفتن بدبخت شد دیگر ربا(نعوذ بالله) نگیریم. وقتی میبینیم با دروغ و دغل بازی نمی شود در فعالیت های اقتصادی موفق بود (چرا که اعتماد حرف اصلی را در اقتصاد و بازار میزند) دیگر نباید دنبال دوز و کلک بود. وقتی ببینیم کشورهایی که در مالیات دادن به دولت، منضبط عمل میکنند و کشورشان پیشرفت میکند مومنین هم با اطمینان خاطر به پرداخت مالیات می پردازند. وقتی میبینیم شفافیت در قانون باعث پیشرفت می شود، مومنین هم باید در وضع قوانین، دقّت در شفاف بودن قوانین بکنند و جلوی رانت خواری را بگیرند.
همه این نتایج را از این یک حدیث می شود گرفت و به اینجا هم ختم نمی شود.
کمی دقت در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) میتواند سعادت این دنیا و آن دنیا رو برایمان رقم بزند.
 

موفق و مؤیّد باشید.
----------------------------
1:وسائل الشیعه ج 15 ص 193

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 2 =
*****