برقراری عدالت اقتصادی در حکومت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و توجه به تربیت اخلاقی و کرامت انسانی، باعث میشود تا آزمندی و دنیاطلبی که رابطه انسانها را از بین برده بود، جای خود را به عزتنفس و بینیازی و آرامش بدهد.
یکی از گرفتاریهای مهم جوامع بشری در طول تاریخ، ظلم و ستم در ابعاد مختلف آن بوده است. رفتار انسانها نسبت به همنوعان خود به دور از عدالت بوده و امکانات و مزایا و مواهب مختلف زندگی بین بشر عادلانه تقسیم نشده است. البته این مسئله مربوط به دوران گذشته نیست و این ظلم و بیدادگری در آخرالزمان به اوج خود میرسد، بهگونهای که در هیچ دورانی این شدت از بیعدالتی سابقه نداشته است. در چنین شرایطی است که خداوند امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را برای هدایت جامعه و نابودی ظلم و ستم میفرستد.[1]
یکی از دستآوردهای مهم حکومت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) گسترش عدالت به معنای واقعی کلمه و تمام جوانب زندگی انسان است، بهگونهای که تا آن زمان، عدالت را با چنین کیفیتی درک نکرده است؛ و در واقع حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) عدالت را طوری در جامعه جاری میکند که همانند سرما و گرما فضای جامعه را فرا میگیرد.[2]
باید دانست که عدالت مهدوی در ابعاد مختلفی صورت میگیرد که عدالت اقتصادی یکی از آنهاست که ما در این نوشتار به آن میپردازیم.
عدالت اقتصادی
باید دانست یکی از ظلمهایی که در طول تاریخ بر جوامع بشری تحمیل شده است، تبعیض و ظلم در مسائل اقتصادی بوده است. به این صورت که همواره در طول تاریخ عدهای ابزار و وسائل بهرهبرداری از منابع اقتصادی و ثروتهای عمومی و منابع خدادادی طبیعت را در انحصار خود و نزدیکانشان قرار دادهاند و تا جایی که امکان داشته از آن برای منافع شخصی و گروهی استفاده کرده و نه تنها توجهی به افراد ضعیف جامعه نداشتهاند؛ بلکه برای غصب حقوق آنان تلاش میکردند. این انحصار ثروت و منابع، خود بزرگترین خیانت در حق انسانیت به شمار میآید، زیرا باعث میشود که افراد ثروتمند روزبهروز ثروتمندتر شده و بر داراییهایشان افزوده شود و در مقابل افراد فقیر و محروم جامعه روزبهروز فقیرتر شوند و فاصله طبقاتی میان اقشار مختلف جامعه بیشتر شود.
این روش ناعادلانه در دوران آخرالزمان به اوج خود میرسد و تا زمانی که امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) قیام کند و به حکومت برسد این وضعیت ادامه مییابد. امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در حکومت خود تمام امکانات و منابع مادی را که خداوند برای راحتی انسان قرار داده است از انحصار ظالمان خارج میکند و به صورت عادلانه در اختیار انسانها قرار میدهد و هر کس به اندازه زحمات خود از آن بهرهمند میشود و مالک محصول کار و تلاش خود خواهد بود و دیگر کسی بدون کار و تلاش و تنها با استفاده از رانت و مزایای ناعادلانه نمیتواند به ثروتهای افسانهای برسد و در مقابل او افرادی باشند که حتی در تأمین مایحتاج اولیه خود ناتوان باشند.
در آن دوران امکانات، اموال و ثروتهای عمومی توسط امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به صورتی در میان مردم تقسیم میشود که کسی در جامعه مهدوی احساس نیاز نمیکند و طعم محرومیت را نمیچشد و جامعه دیگر شاهد افراد فقیر نیست.[3]
از بین رفتن کدورت
یکی از اهداف عالی حضرت در تقسیم و تخصیص امکانات مادی، برقراری صفا و صمیمیت در جامعه است تا دلهایی را که به واسطه اختلافات مالی از هم فاصله گرفته بود، به هم نزدیک کند و دوستیهایی که به خاطر مادیات از بین رفته بود را بازسازی کند تا به این وسیله دیگر گناهی به خاطر مال دنیا اتفاق نیفتد و جان کسی در خطر نباشد.
امام باقر(علیهالسلام) میفرماید: «وقتی قائم ما اهلبیت(علیهمالسلام) قیام کند اموال را به طور مساوی و عادلانه بین مردم تقسیم و به عدالت رفتار خواهد کرد ... پس به مردم میفرماید: بیایید بردارید آن چیزی را که به خاطر آن با اقوام خود قطع رابطه کردید و خونهای محترم را به زمین ریختید و محرمات الهی را مرتکب شدید.»[4]
رواج بینیازی
عدالت امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در تقسیم منابع اقتصادی در کنار ترویج فضائل اخلاقی و فرهنگی است، یعنی حضرت علاوه بر بعد اقتصادی به مسائل اخلاقی و فرهنگی هم توجه دارد و جامعه را به صورتی هدایت میکند که سبک زندگی مردم تغییر میکند. انسانی قابلیت آن را دارد که در اثر آزمندی و طمع در دام گناهان اسیر شود و اشتهای سیریناپذیر او در جمعآوری اموال، او را تا سرحد نابودی پیش ببرد در اثر آموزشهای امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و سیاستهای حکومت مهدوی به مرحلهای میرسد که طمع جای خود را به استغنا و آزمندی جای خود را به عزتنفس میدهد و افراد دیگر در تکاپوی جمعآوری مال و انباشته کردن ثروت از هر راهی نیستند. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «شما را به مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بشارت میدهم که در امتم برانگیخته میشود و ... اهل آسمان و ساکنان زمین اهل آسمان و ساکنان زمین از او راضی میشوند و اموال را به صورت عادلانه بین مردم تقسیم میکند و خداوند قلبهای آنان را چنان بینیاز میکند و عدالت او همه جا را فرا میگیرد، به طوری که منادی از جانب حضرت ندا میدهد: چه کسی به مال نیاز دارد؟ هیچ کس جواب نمیدهد مگر یک نفر که مقداری مال از خزانه بر میدارد و سرانجام او هم پشیمان میشود و اموال را به خزانه بر میگرداند.»[5]
در نتیجه: با توجه به آنچه گفته شد میتوان گفت که حضرت در عین آنکه عدالت اقتصادی را به صورت کامل و جامع در جهان به اجرا در میآورد به تربیت اخلاقی و کرامت انسانی جامعه هم توجه ویژه دارد و به همین علت آزمندی و دنیاطلبی که رابطه انسانها را از بین برده است جای خود را به عزتنفس و بینیازی و آرامش میدهد.
برای مطالعه بیشتر به این کتابها مراجعه نمایید.
1. «مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» اثر مرحوم آیتالله سید محمدتقی موسوی اصفهانی.
2. « مهدویت رویکردها و چالشها» نوشته مهدی مهریزی.
3. «حضرت مهدی (عج) در روایات شیعه و اهل سنت» اثر احمد علی طاهری.
4. «کمال الدین و تمام النعمه» اثر شیخ صدوق.
_____________________________
پینوشت
[1]. معجم احادیث الامام المهدی(عج)، علی کورانی و همکاران، موسسه المعارف الاسلامی، ج1، ص83.
[2]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، ج52، ص362.
[3]. برای اطلاعات بیشتر بنگرید به: کشف الغمه، اربلی، دارالاضواء، بیروت، 1405ق، ج3، ص264.
[4]. الغیبه، نعمانی، تحقیق علی اکبر غفاری، ناشر: مکتبه صدوق، تهران، ص237.
[5]. معجم احادیث الامام المهدی(عج)، علی کورانی و همکاران، موسسه المعارف الاسلامی، ج1، ص92.
یکی از مشکلاتی که جوامع بشری در طول تاریخ از حل آن عاجز مانده است، ظلم و ستم فراوان در ابعاد مختلف از جمله مسائل اقتصادی است. به این ترتیب که عدهای تمام منابع اقتصادی و ثروتهای عمومی را در انحصار خود و نزدیکانشان قرار دادهاند، تا جایی که امکان داشته از آن برای منافع شخصی و گروهی استفاده کرده و نه تنها توجهی به افراد ضعیف جامعه نداشتند بلکه برای غصب حقوق آنان تلاش میکنند.
این انحصار باعث میشود که افراد ثروتمند روزبهروز ثروتمندتر شده و بر داراییهایشان افزوده شود و در مقابل افراد تنگدست و محروم، جامعه روزبهروز فقیرتر شوند و فاصله طبقاتی میان اقشار مختلف جامعه بیشتر شود. این روش ناعادلانه در دوران آخرالزمان به اوج خود میرسد تا اینکه امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) قیام میکند و در حکومتش این ساختار ظالمانه درهم میشکند و منابع و امکانات را به صورت عادلانه در میان مردم تقسیم میکند و هر کس به حق خود میرسد و هیچ کس احساس نیاز نمیکند و طعم محرومیت را نمیچشد و فقر از جامعه ریشه کن میشود.(کشف الغمه، ج3، ص264)