- معنا ندارد فردی که خود را حسینی میداند از مرام حضرت دست بکشد و تلاشی در این زمینه نداشته باشد. امام حسین(علیهالسلام) در راه بندگی خویش، خادم و شیفته پیامبر، قرآن و تعالیم اسلام بود و از خدمت به مردم فروگذار نمیکرد.
همگان خود را شیفته و دلداده حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) میدانند؛ پیر و جوان، کوچک و بزرگ، مذهبی و غیر مذهبی ندارد؛ نقطه اشتراک همه در نوکری امام حسین(علیهالسلام) است و خدمت به دستگاه حسینی را افتخاری برای خود به شمار میآورند. در این میان و با بررسی سیره و فرمودههای نورانی خامس آل عبا(علیهالسلام) میفهمیم که حضرت خود خدمتگزار دین و مکتب اسلام است؛ مطلبی که در این یادداشت به آن میپردازیم.
۱- خدمت به مردم و نیازمندان
نه تنها امام حسين(عليهالسلام) به محرومان و نيازمندان خدمت میکرد و حوائج و نیازهای آنها را برآورده میساخت؛ بلکه در این زمینه یک خط سیر بلند و نورانیای از خود به جا گذاشته است. حضرت در موعظههای خود به مردم فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ نَافِسُوا فِي الْمَكَارِمِ، وَ سَارِعُوا فِي الْمَغَانِمِ لَمْ تُعَجِّلُوهُ، وَ اكْتَسِبُوا الْحَمْدَ بِالنُّجْحِ، وَ لَا تَكْتَسِبُوا بِالْمَطْلِ ذَمّاً، فَمَهْمَا يَكُنْ لِأَحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ صَنِيعَةٌ لَهُ رَأَى أَنَّهُ لَا يَقُومُ بِشُكْرِهَا فَاللَّهُ لَهُ بِمُكَافَاتِهِ، فَإِنَّهُ أَجْزَلُ عَطَاءً وَ أَعْظَمُ أَجْراً[وَ] اعْلَمُوا أَنَّ حَوَائِجَ النَّاسِ إِلَيْكُمْ مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكُمْ، فَلَا تَمَلُّوا النِّعَمَ فَتَحُوزُوا نِقَماً[۱] اي مردم! در بزرگواري و جوانمردي با يکديگر رقابت کنيد و در به دست آوردن سود نيکوکاري بشتابيد. چنانچه در کار خير عجله نداشته باشيد، اگر ناتواني را توان بخشيديد، و او محبت شما را سپاس نگفت، غمگين نشويد؛ زيرا خداوند کريم است و بزرگ ترين پاداش ها را به شما عنايت خواهد فرمود و يقينا پاداش خداوند باارزش تر و بزرگ تر است و بدانید اي مردم! بدانيد ای مردم که اگر نيازمندي به شما، از بزرگ ترين نعمت هاي خداوند به شماست. پس هيچ گاه از مراجعه ي آنان خسته نشويد، چرا که[اگر روي گردانيد] اين نعمت تبديل به بلا خواهد شد.»
در این خطبه، که تنها بخش کوتاهی از آن ذکر شد؛ به خوبی میتوان تلاشهای امام حسین را برای رفتار سازی بین مردم دید. به علاوه آنکه سفارش نسبت به فقرا و نیازمندان خود خدمت به آنان است.
پس یک فرد هم عصر با امام حسین یا فقیری است که نیازش را حضرت بر طرف کرده، یا نیازمندی است که بر اثر تعالیم حسینی مردم حاجات وی را تأمین می کنند و یا فردی است که با تعالیم حسینی رشد یافته و تربیت شده است. بله امام حسین همانطور که در کمک به نیازمندان پیشگام بود و نقل شده که بر اثر این کمکها پشت و بازوی حضرت زخم شده بود[۲]؛ در رفتارسازی و تلاش برای رشد و هدایت مردم نیز هر هر خدمتی فروگذار نمیکرد.
۲- خدمت به قرآن
امام حسین(علیهالسلام) با پرداختن به تعریفی جامع از قرآن کریم، مردم را برای فهم دقایق و لطائف قرآنی راهنمایی میکرد. حضرت درباره قرآن فرموده بود: «كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ[عَلَى] أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ: عَلَى الْعِبَارَةِ، وَ الْإِشَارَةِ وَ اللَّطَائِفِ وَ الْحَقَائِقِ فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِّ، وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ، وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِيَاءِ، وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِيَاء[۳] كتاب خدا بر چهار چيز استوار است: عبارات و رمزها(اشارهها) و لطايف و حقايق. عبارات آن براي توده مردم است. اشاره و رموزات، از آنِ خواص و بندگانِ ويژه است. لطايف آن براي اولياء است و حقايق آن نيز براي پيامبران است.» خود حضرت که حقایق قرآنی را از پیامبر گرفته بود و از لطائف آن آگاهی داشت؛ به عنوان یک خادم قرآن، به دیگران درس تفسیر این کتاب آسمانی را میداد.
حضرت آنقدر شیفته و دلداده قرآن بود که دیگر مدرسان کلام وحی را گرامی میداشت. نقل شده که يكي از فرزندان امام حسين(علیهالسلام) نزد معلمي به نام عبد الرحمان در مدينه سوره حمد را آموخت. هنگامي كه حضرت از این موضوع مطلع شد؛ معلم را خواست و به او هزار دينار(سکه طلا) و هزار پارچه ارزشمند هدیه داد و فرمود: «وَ أَیْنَ يَقَعُ هَذَا مِنْ عَطَائِه[۴] هدیه من كجا با هدیه او(تعليم حمد) برابر است.» حضرت آنقدر عاشق و شیفته قرآن کریم بود که به آن افتخار میکرد و علم قرآن را برای خویش فضیلت میدانست. حضرت یکی از خطبههای خویش را اینگونه آغاز کردند: «اللَّهُمَ إِنِّي أَحْمَدُكَ عَلَى أَنْ أَكْرَمْتَنَا بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَّمْتَنَا الْقُرْآن[۵] بار خدایا، تو را سپاس میگویم که ما را به سبب نبوت گرامی داشتی و به ما قرآن را آموزش دادی.»
۴- خدمت به رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)
امام حسین(علیهالسلام) شیفته و دلداده رسول اکرم بود. این شیفتگی به حدی بود که تا پای جان برای بقای سیره جدش، ایستاد. حضرت اباعبدالله در ابتدای قیام، فرموده بود: «إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِي أُمَّةِ جَدِّي مُحَمَّدٍ أُرِيدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِيرُ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ سِيرَةِ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَمَنْ قَبِلَنِي بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ أَوْلَى بِالْحَقِّ وَ هُوَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِين[۶] همانا من خارج شدم برای در خواست اصلاح در امت جدم محمد، امر به معروف و نهی از منکر را ارده کرده و به سیره جدم و سیره پدرم علی بن ابیطالب عمل کردم. پس کسی که مرا یاری کند حقیقت را قبول کرده و خداوند به حق افضل است و او بر هر حاکمی حکمران است.» حضرت تمام عمر خود را وقف خدمت به تعالیم نبی مکرم اسلام کرده بود و وقتی که دیدند امت راه سعادت و سیره پیامبر را فراموش کرده؛ دست به قیام زدند. قیامی که اگر نمیبود؛ نامی از پیامبر باقی نمیماند.
۵- شیفته و خدمتگزاری برای الله
تمام این اقدامات حسینی و خدمات ایشان را باید در راه عبودیت و بندگی دانست. حضرت در بالاترین مرتبههای ایمان به خداوند بودند و این ایمان بالا عشق آفرین است؛ همچنانکه در قرآن کریم میخوانیم: «وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ[بقره/۱۶۵] آنها که اهل ایمانند کمال محبّت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند.» آری خدمت، عشق و شیفتگی اباعبدالله(علیهالسلام) نسبت به مردم، قرآن، پیامبر و تعالیم اسلام، همگی برخاسته از محبت حضرت نسبت به خداوند بود. محبت و عشقی که در راه خدمت به آن، گودی قتلگاه را هم انتخاب کرد و در آنجا اینگونه زمزمه میکرد: «اَللّهُمَّ![اَنتَ] مُتَعالِى الْمَکانِ، عَظیمُ الْجَبَرُوتِ، شَدیدُ الِْمحالِ، غَنِىٌّ عَنِ الْخَلائِقِ، عَریضُ الْکِبْرِیاءِ...[۷] خدایا! اى بلند جایگاه! بزرگ جبروت! سخت توانمند! بى نیاز از مخلوقات! صاحب کبریای گسترده!...» و باز فرمود: «صَبراً على قضائِكَ يا ربِّ، لا إلهَ سِواكَ يا غياثَ المُستَغيثينَ، ما لي ربٌّ سِواكَ ولا معبودٌ غيرُكَ، صبراً على حُكْمِك، يا غِياثَ من لا غِيَاثَ له،...[۸] پروردگارا! بر قضا و قدرت شکیبایى مى ورزم، معبودى جز تو نیست، اى فریاد رس داد خواهان! پروردگارى جز تو و معبودى غیر از تو براى من نیست. بر حکم تو صبر مى کنم ای فریادرس بییاوران...»
کلام پایانی
کسی که دلداده حسینی است باید حدیث خدمت و شیفتگی را از اربابش بیاموزد. حضرت اباعبدالله(علیهالسلام) در نهایت توان و تا پای جان برای خدمت به خداوند و دین اسلام ایستادگی کرد و در انتها نیز در راه احیای سیره پیامبر و راه خدا، جام شهادت را نوشید.
پینوشت
[۱]- نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، حلوانى، حسين بن محمد بن حسن بن نصر، مدرسة الإمام المهدي(عجلاللهتعالیفرجه)، قم، ۱۴۰۸ ق، ص۸۱.
[۲]- رک: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، علامه، قم، ۱۳۷۹ ق، ج۴، ص۶۶.
[۳]- نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص۱۱۰.
[۴]- المناقب، ج۶، ص۶۶.
[۵]- الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، كنگره شيخ مفيد، قم، ۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۹۱.
[۶]- مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ج۴، ص۸۹.
[۷]- البلد الأمين و الدرع الحصين، كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت، ۱۴۱۸ ق، ص۱۸۶.
[۸]- مقتل مقرم، مقرم، سید عبدالرزاق، مؤسسه الخرسان للمطبوعات، بیروت، ۱۴۲۶ق، ص۲۸۲.
امام حسین(علیهالسلام) پیشوایی برای انسانها و انسانیت است. حضرت تمام مردم را برای راهیابی به کشتی هدایت و سعادت راهنمایی کرده و نیازمندان را از سخاوتهای خویش بینیاز ساخته است. حضرت عاشق بندگی خدا بود و خدمت به خلق را نیز راهی برای بندگی خدا به شمار میآورد. البته حضرت عاشق و شیفته قرآن و تعالیم اسلام نیز بود و در راه احیاء و بقای سیره پیامبراکرم(صلیاللهعلیهوآله) از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نمیکرد. حضرت تا پای جان در راه هدف عالی خویش ایستاد و حتی در آخرین لحظات، خود را بینیاز از مناجات و راز و نیاز با خدا نمیدانست.