بررسی علّت منع بیت‌العدل برای مشورت در انتخابات!

13:29 - 1396/02/21

پست‌های حساس حکومتی، هم‌چون امانتی در دست ما هستند که بنابر آیات قرآن موظفیم، آن‌ها را به اهلش بسپاریم. یکی از بهترین راه‌های انتخاب شایسته‌ترین‌ها برای تصدی این پست‌ها، مشورت با افراد ذی‌صلاح است. اما جالب است بدانیم، نهاد رهبری بهائیت، حتی بر خلاف آموزه‌ی پیشوایان خود، پیروانش را از مشورت برای انتخاب نامزد اصلح، منع می‌کند!

خدای تعالی در کتاب آسمانی قرآن، ما را مأمور به سپردن امانات به اهلش نموده است و می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي‏ أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ... [نساء/58]؛ خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید». در این راستا، یکی از مهم‌ترین مصادیق این آیه را می‌توان در انتخاب فرد اصلح برای تصدی پست‌های حساس حکومتی یافت. از این‌رو ما بنا به حکم قرآن موظفیم تا فرد اصلح را شناسایی کرده و این امانت ارزشمند و حساس را به او واگذار کنیم.
اما یکی از مهم‌ترین راه‌های تشخیص چنین افرادی، مشورت با افراد ذی‌صلاح است. از این‌روست که حضرت علی (علیه‌السلام) در خصوص اهمیّت مشورت می‌فرمایند: «مَنْ شاوَرَ ذَوِى الْعُقُولِ اِسْتَضاءَ بِاَنْوارِ الْعُقُولِ [1]؛ هر کس با خردمندان مشورت کند، از نور خرد آن‌ها روشنى مى‌گیرد». و یا در جایی دیگر، ایشان هیچ انسانی را از مشورت بی‌نیاز نمی‌دانند؛ هم‌چنان که می‌فرمایند: «لایَسْتَغتَنِى الْعاقِلُ عَنِ المُشاوَرَةِ [2]؛ انسان عاقل خود را بى نیاز از مشورت نمى‌بیند».
منابع بهائی نیز به تبعیت از منابع اسلامی، بر لزوم مشورت در امور تأکید دارند. از این‌رو در کتاب مائده‌ی آسمانی به نقل از پیامبرخوانده‌ی بهائیان می‌خوانیم: «مشورت بر آگاهی بیفزاید و ظنّ و گمان را به یقین تبدیل نماید... از برای هر امری، مقام کمال و بلوغ بوده و خواهد بود و بلوغ و ظهور خِرَد به مشورت، ظاهر و هویدا».[3] جالب است بدانیم تا جایی بر لزوم مشورت در آیین بهائی تأکید شده که حتی پیشوایان این مسلک، مشورتِ در امور را، از اوامر قطعیّه الهی معرفی نموده‌اند؛ هم‌چنان که گویند: «قضیۀ مشورت در امور، بسیار مهم و از اعظم وسائط راحت و سعادت نفوس... مشورت از اوامر قطعیّۀ ربّ بریّه (پروردگار مردم) است».[4]
با در نظر داشتن تأکیدات فراوان پیشوایان بهائیت در خصوص اهمیّت مشورت در امور، جالب است بدانیم که نهاد رهبری تشکیلات بهائیت در زمان کنونی، پیروان خود را از مشورت در مسئله‌ی انتخابات، برای شناخت و انتخاب اصلح، بازمی‌دارد. هم‌چنان که در بخشی از بیانیه‌ی نهاد رهبری این فرقه موسوم به بیت‌العدل آمده است: «بهاییان در مورد این كه به چه شخصی رأی بدهند با یكدیگر مشورت نكرده و جامعه نیز نباید هیچ اقدامی نماید كه بر شركت یا عدم شركت بهاییان و یا این كه به چه كسی رأی می‌دهند، اثری بگذارد».[5]
اما به راستی این موضع‌گیری و اظهار نظر نهاد رهبری بهائیت، از چه جهت می‌تواند باشد؟! در پاسخ به این سؤال، چند فرضیه مطرح می‌گردد.
اول: نهاد رهبری تشکیلات بهائیت، از لزوم مشورت در آیین خود آگاهی نداشته و پیروانش را به اشتباه و بر خلاف دستور صریح پیشوایان این مسلک، به دوری از مشورت در انتخابات سوق می‌دهد.
دوم: نهاد رهبری بهائیت، از لزوم مشورت در امور آگاهی داشته، اما کلام پیشوایان بهائیت را نادیده گرفته و به صلاحدید خود در این مورد عمل کرده است. (در صورتی که این فرض صحیح باشد، چگونه می‌توان اعتبار سایر اوامر پیشوایان بهائی را معتبر دانست؟ اوامری که به راحتی توسط نهاد رهبری این مسلک، زیرپای گذاشته می‌شوند).
سوم: این‌که نهاد رهبری بهائیت، مسئله‌ی انتخابات و انتخاب نامزد اصلح را به قدری مهم نمی‌داند که مشورت در آن نیاز باشد. (این فرض نیز صحیح نیست. چراکه انتخاب پست‌های حساس مملکتی که در شکل‌دهی آینده‌ی کشور نقش مستقیم دارد، هیچ‌گاه کم‌ارزش فرض نمی‌شود).
چهارم: احتمال دیگری هم که در این‌جا متصور است اینست که تشکیلات بهائیت، در راستای ضدیت خود با نظام اسلامی در ایران، عدم مشورت برای انتخاب فرد اصلح و یا بالاتر از آن، عدم شرکت در انتخابات ایران را به اعضای خود در این کشور دیکته می‌کند. هم‌چنان‌که در بخش دیگری از بیانیه‌ی بیت‌العدل، شرکت در انتخابات، جزء خدمت به وطن که از (به ظاهر) اصول آیین بهائی است، شمرده نمی‌شود: «شرکت در این انتخابات (مملکتی)، هیچ رابطه‌ای با تأکیدات بیت‌العدل اعظم درباره‌ی اهمیّت جهد و کوشش یاران در خدمت به احبای ایران و عمران آن سرزمین مقدس (ایران) ندارد، نه دلیل پشتیبانی از دولت است و نه نشانه‌ی همکاری با حکومت، و عدم شرکت در آن نیز، نشانه‌ی مخالفت با هیچ‌یک نیست».[6] این در حالیست که در حقیقت، شرکت در انتخابات به معنای حمایت از اصل نظام به حساب می‌آید.
در نتیجه با بررسی تمامی احتمالات، هیچ توجیه منطقی و یا خیرخواهانه در نهی نهاد رهبری بهائیت از مشورت برای انتخاب نامزد اصلح، دیده نمی‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، مراجعه کنید به پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی، با موضوع: اهمیت مشورت در روایات اسلامی
[2]. همان.
[3]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، ص 60.
[4]. فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فارسی و عربی، 1986 م، ج 3، صص 411-412.
[5]. دارلإنشاء بیت العدل اَعظم، نامه‌ی مورخ مه 2008 (درباره‌ی مئله‌ی انتخابات و رأی دادن بهائیان)؛ برگرفته از کانال‌های تلگرامی وابسته به تشکیلات بهائیت.
[6]. همان.

با در نظر داشتن آیات کتاب آسمانی قرآن، پست‌های حکومتی، هم‌چون امانتی در دست ما هستند که موظفیم، آن‌ها را به اهلش بسپاریم. به راستی برای شناسایی چنین افرادی، یکی از بهترین راه‌هایی که پیش پای ما قرار گرفته، مشورت با افراد ذی‌صلاح است. البته پیشوایان بهائی نیز به تبعیت از اسلام، پیروان خود را امر به مشورت در امور کرده‌اند. تا جایی که مشورت در امور را از اوامر قطعیه‌ی الهی شمرده‌اند.(فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، ج 3، صص 411-412)
اما جالب است بدانیم، نهاد رهبری تشکیلات بهائیت، پیروان خود را در ایران، از مشورت برای انتخاب نامزد اصلح در انتخابات، منع کرده است.(دارلإنشاء بیت العدل اَعظم، نامه‌ی مورخ مه 2008)
این در حالیست که نهاد رهبری بهائیت، صراحتاً دستورات پیشوایان بهائیت را زیرپای گذاشته و با جدا نمودن راه خدمت به وطن از انتخابات، تلویحاً پیروان خود را از انتخاب نامزد اصلح و یا بالاتر از آن، شرکت در انتخابات، بازمی‌دارد!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 6 =
*****