حکمت الهی اقتضا دارد در هر دورهای حجتی باشد، تا دستورات الهی را به بندگان خدا برساند، چون خدا میداند برخی از انسانها در تمام آزمایشات سربلند میشوند، لذا فضیلت عصمت را از باب «اعطا قبل از عمل» به آنان عنایت میکند.
وجود انسانی معصوم در دنیا از ضروریات عقلی است. به این بیان که حکمت الهی اقتضا دارد در هر دورهای حجت و معصومی باشد، تا بتواند دستورات الهی را بدون کم و کاست به بندگان خدا برساند، زیرا اگر معصوم نباشد، امکان خطا و اشتباه دارد و ممکن است حکم الهی را به درستی به مردم ابلاغ نکند. حال در مورد عصمت سوالی که مطرح است، این است که این عصمت اکتسابی است یا اجباری بوده و شخص بدون هیچ استحقاقی به درجه عصمت رسیده است.
در پاسخ میگوییم: یکی از پاسخهایی که میتوان به این شبهه داد این است که چون خداوند متعال میداند که برخی انسانها در تمام آزمایشات و امتحانات موفق و سربلند میشوند، لذا فضیلت عصمت را از باب «اعطا قبل از عمل» به آنان عنایت میکند؛ پس خداوند متعال میداند آنها در آینده از تمام امتحانات او سربلند بیرون آمده و کاملا برای رضای او گام بر میدارند، لذا از همان ابتدای خلقت مقام عصمت را به آنان میدهد، لذا باز اعطای عصمت اختیاری بوده و بر مبنای قابلیت شخصی بوده است.
درست مانند معلمی که بر اساس شناختی که از دانشآموزان خود پیدا کرده، به نیکی میداند که فلان دانشآموز اهل تلاش است و بدون شک در امتحان پایانی قبول شده و با نمره بالایی هم قبول خواهد شد، و به همین خاطر قبل از امتحان به او نمره 20 میدهد، آیا این عمل به معنای جبر است؟ هیچ عاقلی چنین حکمی نمیکند. پس خداوند متعال نیز چون میداند انبیای الهی و ائمه اطهار(علیهمالسلام) بعدا در تمام امتحانات موفق خواهند بود، از همان ابتدا به آنان عصمت داده است.
نظرات
نظام عالم، نظام احسن است و این نظام اقتضا دارد که هر چیز آن در جاى خود و به مقدار ضرورتش باشد. مى دانیم که در هر زمان احتیاج به فرد یا افرادى معصوم است تا حجّت خدا روى زمین بوده و مردم را به حقّ و حقیقت رهنمون سازند. این گونه افراد باید از مقام عصمت برخوردار باشند، لذا خداوند متعال آنان را در عالم «ذر» امتحان کرده، در اصلاب طیّب و طاهر قرار مى دهد و پس از ولادت نیز مشغول ریاضت نفسانى مى شوند تا بتوانند قابلیت هاى لازم را براى دریافت وحى و هدایت بشر کسب نمایند، آن گاه خداوند متعال آنان را کمک کرده و به مقام عالى عصمت مى رساند.
خداوند متعال تکلیفى زاید از حدّ استطاعت از آن ها خواسته شود و قطعاً چنین تکلیفى از جانب خداوند نرسیده، بلکه هر کس مطابق قابلیّت و استعدادش تکلیف دارد. و خداوند متعال نعمت هایش را بر اساس استحقاق نمى دهد تا کسى توهّم ظلم یا تبعیض در میان بندگان کند، بلکه نعمت هاىِ او بر اساس تفضّل و حکمت بالغه است که اقتضاى اختلاف به جهت نقص و کمال دارد.
عصمت معصومین نه تفضّلى محض است و نه اکتسابى محض؛ بلکه ترکیبى از هر دو عنصر است؛ یعنى، نتیجه تفضّل الهى به آنان، بر اثر شایستگى ارادى آنان است، یعنى، علم خداوند به اینکه این افراد در شرایط عادى، بالاترین حدّ ممکن استعداد خود را که در نهاد هر انسان معمولى نهاده شده، در طاعت و بندگى و قرب به خداوند به کار مى گیرند، سبب گردیده تا از میان افراد بشر، آنان را برگزیند و با اعطاى موهبت علم لدنّى ضمن پاداش و اکرام خود آنان، این افراد را راهنما و پیامبر و امام در جهت هدایت سایر افراد بشر قرار دهد.