در هر دین و مکتبی منجی و موعودی وجود داره که هر کدوم وعدههای مختلفی رو برای پیروانشون مطرح میکنن.
این وعدهها رو میشه به هشت دسته مختلف تقسیم کرد:
اول: دخالت خدا در زمین
توی ریشه برخی مکتبها این تفکر نهادینه شده که اصلاح جهان از عهدهی انسان خارجه و سیر نزولی جهان به سمت تباهی رو نجاتی جز دخالت خدا یا نیروی ماوراءالطبیعه نیست. منجی موعود در هندو از این گونه هستش که خدا (ویشنو) به صورت موجودی مادی به زمین نزول کرده و دست به احیای عدالت و نیکی میزنه.
دوم: تحقق اراده خدا در زمین
توی بعضی از عقاید منجیباوری اونچه که وعده میدن تحقق آرمان های الهی توی زمینه. این اراده ی الهی ممکنه پیروزی قومی خاص بر دیگران یا غلبه مؤمنها بر کافران باشه. این امر ممکنه توسط قهرمانی دینی انجام بشه، اما اصل اون، وقوع اراده ی خدا در زمین هستش. شاید بشه گفت اندیشه منجی موعودِ یهودی (ماشیح) و موعود اسلامی (مهدی) از این گونه هستن.
سوم: تجلی خدا در زمین
بعضی از موعودباوریها هم ضمن تغییر وضعیت زمین به دست خدا، هدف از تجلی یا ظهور خدا در زمین رو آشکارشدن حقیقت خدا و شناخت خدا میدونن.
چهارم: تعادل انسان، خدا و جهان
در اعتقاد بعضی از منجیباوریها ریشهی همهی فسادهای زمین در به هم خوردن تعادل بین نیروی انسانی، خدا و طبیعته و راه نجات جهانیان رو برقراری تعادل کیهانی میدونن و اون رو به "تعادل بزرگ" یا "طلایی" یا "صلح بزرگ" و نامهایی از این دست میخونن. ریشهی این آموزه نظریهی پینگچینگ هستش که بر اساس اون وضعیت ایدهآل توسط رهبری آسمانی تحقق پیدا میکنه. آیین کنفسیوس و تائو (از ادیان چینی) از این قبیل هستن.
پنجم: برپایی عدل، امنیت و رفاه اجتماعی
انسان همیشه در جستجوی آرامش و رفاهه و کم نیستن موعودهایی که وعده ی عدل و امن و رفاه برای همه ی جهانیان و یا برای ملتی خاص مطرح می کنن. وعده ی امنیت ، آسایش و عدل آرمانیه که اکثر موعودها در سر می پرورن، اما تنها بعضی از اونها این موضوع رو به عنوان هدف اصلی و آرمان نهایی شون بیان می کنن.
موعود اهل سنت، احیای سنت پیامبر رو زمینه ای برای آرمان دینی انسانی عدالت خواهانه میبینن. اما در مقابل اهل تصوف و تشیع، آرمان های معنوی رو در موعود باوری مورد توجه قرار میدن.
ششم: سروری، آزادی و استقلال ملی یا قومی
مهم ترین آرمان برخی موعودباوری ها، فراهم کردن یا پس گرفتن امتیازهای اجتماعی برای قومی خاص و برتری اون ملت بر دیگر انسان هاست. ماشیح در یهودیت از این دسته است. علاوه بر این برخی موعودباوری ها در ادیان آفریقایی و سرخ پوستان آمریکای مرکزی و جنوبی نیز چنین اعتقادی رو دنبال می کنند.
هفتم: کمال یافتگی و نجات معنوی همگانی
به عکس دو مورد قبل، داشته های معنوی در برخی شکلهای موعودباوری کاملا مشهود است. اندیشه هایی که علاوه بر اهداف اجتماعی، هدف اصلی اونها معنویته. نمونه ی مشخصی از این نوع موعودباوری، آموزه ی میتریه در موعود بودایی به خصوص آیین بودای شمالی است. بنابراین اندیشه؛ میتریه -بودای پنجم- در پایان جهان ظهور می کنه و تا همه ی موجودات رو به نیروانه نرسونه، خودش وارد نیروانه ی بزرگ نمیشه.
منجی موعود مسیحیت برای مسیح و بازگشت وی در آخرالزمان نیز نجات معنوی رو عنوان می کنه. البته موضوعاتی مثل داوری جهان هم مطرح میشه؛ اما انتهای آرمان های مطرح شده، رها کردن انسان ها از قید گناه و به کمال رسوندن آدمیه.
هشتم: غلبه خیر بر شر
برخی ادیان، رسالت نهایی منجی رو نابودسازی هرگونه شر و مظاهر بدی و گسترش خیر و نیکی در جهان میدونن. ممکنه خیر و شر در این اندیشه ها صرفا اخلاقی و یا اخلاقی و کیهان شناختی باشه. در این موعودباوری ها موضوعات نجات دیگه مثل کمال معنوی و عدالت و غیره جنبهای فرعی دارن. موعود زرتشتی با محوریت آموزه ی سوشینت نمونه شاخص این گونه است. براساس این اندیشه در فرجام جهان؛ دیو دروغ و خشم نابود و فرشته ی مرگ به دست سوشینت رام میشه.
منبع: برداشت از کتاب گونه شناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، چاپ اول، بهار 1389.