شیعیان معتقدند که آیاتی از قرآن حذف شده است و آیاتی را ابوبکر و عمر تغییر داده اند.

12:57 - 1400/03/30

هر کس این مطلب را به شیعیان نسبت می دهد، باید دلیلی برای این مطلب از کتب عقاید بیاورد، در حالی که در کتب عقاید شیعه چنین مطلبی نیست. دیرینه ترین کتاب عقاید ما، کتاب «عقائد الامامیه» شیخ صدوق است، و در آن، بر خلاف این تصریح شده است.

او که این مطلب را به شیعیان نسبت می دهد، باید دلیلی برای این مطلب از کتب عقاید بیاورد، در حالی که در کتب عقاید شیعه چنین مطلبی نیست. دیرینه ترین کتاب عقاید ما، کتاب «عقائد الامامیه» شیخ صدوق است، و در آن، بر خلاف این تصریح شده است، و پیش از آن فضل بن شاذان (متوفای 260 هجری قمری) در کتاب اعتقاد به تحریف را به مخالفان شیعه نسبت می دهد و تصریح می کند که قرآن مصون از تحریف است و چیزی از آن کم نشده است.
گردآورندۀ‌این سؤالات با نقل روایاتی تحریف را به شیعه نسبت می دهد. ما در اینجا نظر خوانندگان را به دو نکته جلب می کنیم:
1.    وجود روایت در کتب حدیثی دلیل بر عقیده نیست. عقیده را باید از کتاب های عقاید جست که عصاره قرآن و احادیث متواتر و عقل قطعی است. و چنین مطلبی در هیچ کتاب اعتقادی شیعه نیامده است.
2.    روایاتی که او سند ادعای خود قرار داده است، حاکی از کم و زیاد شدن آیات قرآن نیست، بلکه نوعی تفسیرو اشاره به مصداق بارز آیات است. و این اشتباه اختصاص به ایشان ندارد. آنان که با لسان روایات اهل بیت آشنا نیستند، این تفاسیر را جزئی از آیات دانسته اند، در حالی که این روایات ربطی به جملات و کلمات قرآن ندارد و تنها تفسیر آیات است.
اینک به روایاتی که تمسک جسته اشاره می شود:
1.    می گوید: در اصول کافی آمده است که در تفسیر آیۀ ذرّ چنین آمده است: «وأشهدهم علی أنفسهم ألست بربّکم و أنّ محمداً رسولی و أنً علیّاً أمیرالمؤمنین».
پاسخ
این حدیث، بر فرض صحت، در صدد بیان آن نیست که این کلمات جزء آیه است، بلکه می خواهد بگوید از چیزهایی که در «عالم ذر» از انسان پیمان گرفته شده است، رسالت پیامبر وصایت علی است. بهترین شاهد آن است که پس از آیه می گوید: «وأنّ محمداً رسولی و أنّ علیّاً أمیرالمؤمنین» و این نوع تفسیر بیان مصداق است نه بیان اجزای آیه و جمله به گونه ای است که اصلاً در دل آیه نمی گنجد.
2.    در حدیثی آیه مربوط به پیامبر چنین آمده است: «والذین آمنوا به- یعنی بالأمام» و عزّروه و نصروه».
پاسخ
اگر کسی حدیث را از اول تا آخر مطالعه کند، یقین پیدا می کند که حضرت در مقام بیان موقعیت امام پس از رحلت رسول خدا است به این که تکالیف پیامبر به غیر از تلقی وحی و تشریع، بر دوش امام هست. آنگاه یادآور می شود: مردان مؤمن کسانی هستند که به پیامبر ایمان می آورند و او را تقویت و یاری می نمایند. ولی ایمان به پیامبر اکرم ایمان به همۀ چیزهایی است که بر او نازل می شود، و یکی از آنها امامت امیر مؤمنان و دیگر خلفای اوست.
در حقیقت امام در مقام بیان تفسیر و تبیین حدود و قلمرو ایمان به پیامبر است. یعنی ایمان به پیامبر یعنی ایمان به عصمت و معجزۀ او و این که آخرین پیامبران است، و یکی از آنها جانشینی علی بن ابی طالب است، اگر می گویند: «یعنی بالامام» این جمله ناظر به یکی از اموری است که باید بدان ایمان آورد.
3.    حدیث سوم که می گوید: امام «کظلمات....» را به فلان و فلان تفسیر کرده است، از تفسیر علی بن ابراهیم نقل کرده که از نظر سند بسیار مخدوش است و اصولاً این کتاب نگارش علی بن ابراهیم نیست بلکه فردی به نام عباس بن محمد که کاملاً مجهول است مطالب آن را از دو نفر گردآوری کرده است: این دو نفر عبارتند از علی بن ابراهیم و زیاد بن منذر معروف به «ابی الجارود».
آنچه که از علی بن ابراهیم نقل کرده مربوط به سورۀ فاتحه و بقره و بخشی از سورۀ آل عمران است، و از آیۀ 45 سورۀ آل عمران تا آخر کتاب را از زیاد بن المنذر معروف به «ابی الجارود» نقل می کند، و اتفاقاً این آیه که در سورۀ نور است، مربوط به بخشی است که راوی آن زیاد است.
بنابراین، احتجاج با حدیثی است که در کتابی آمده که:
1.    مؤلف آن مجهول است.
2.    سند روایت به جابر بن زید جعفی می رسد که نجاشی دربارۀ او گفته: «کان مختلطاً» ، « صحح و سقیم را به هم مخلوط می کرد».(1)
آیا صحیح است با چنین روایتی شیعه را متهم کرد؟
و نیز در ضمن همین سؤال می گوید: ‌امام در تفسیر آیۀ «والّذین آمنوا به و عزّروه ... اولئک هم المفلحون»، رستگاران را چنین تفسیر کرده است. «الّذین اجتنبوا الحبت و الطّاغوت أن یعبدوها و الجبت والطاغوت فلان و فلان  و فلان».
در این جا حضرت بیان مصداق می کند. جبت و طاوت هزاران مصداق دارد. حضرت در این آیه به سه مصداق آن اشاره می کند آیا این تحریف آیه است؟‌تحریف به معنای کم و زیاد کردن است، نه تفسیر آیه.
احادیثی که در این مورد نقل کرده، همگی جنبۀ تفسیری دارد، و او تصور کرده که تفسیرها جزء آیه هستند. مثلاً: آیۀ «ومن یطع الله و رسوله- فی ولایة‌ علی وولایة الأئمة من بعده – فقد فاز فوزاً عظیماً» که از امام صادق نقل شده است، جزء آیه است، در حالی که تفسیر آیه است. اطاعت خدا و رسول قلمرو گسترده ای دارد و یکی از موارد آن، اطاعت خدا و رسول او دربارۀ اوصیایی است او معیّن کرده است.
نظیر این نوع تفسیر آیه را بدون آنکه ملازم با تحریف قرآن باشد در صحیح مسلم از عایشه نقل می کند «حافظوا علی الصلوات و الصلاة الوسطی- و صلاة العصر».(2) و «صلاة‌العصر» جزء آیه نیست بلکه تفسیر آن است.
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
پی نوشت ها:
1. الذریعه الی تصانیف السیعه ح4، ماده تفسیر علی بن ابراهیم، کلیات فی علم الرجال، ص 227-340.
2. صحیح مسلم، باب الدلیل لمن قال الصلاه الوسطی هی صلاه العصر: 1/37 -448.

بر گرفته از مر کز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 4 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.