دلایل بی حوصلگی

11:03 - 1400/04/06

خستگی و بی حوصلگی علل مختلفی می تواند داشته باشد، که مهم ترین آن ها عبارتند از:
1 – افسردگی: یکی از آثار افسردگی ، بی حوصلگی و احساس خستگی است که در این صورت باید در رفع افسردگی اقدام عملی صورت گیرد. انسان افسرده، انگیزه ای برای فعالیت و تلاش نمی بیند و یأس و ناامیدی، قدرت حرکت و پویایی را از او سلب می کند.
2 – بی نظمی: در مواردی انسان به دلیل فقدان برنامه و بی نظمی دچار سردرگمی و بی حوصله گی می شود.

دلائل بی حوصلگی

پرسش:

خستگی، بی حوصله بودن، مال دوستی و مشغول به دنیا شدن ناشی از چیست؟

پاسخ:

خستگی و بی حوصلگی علل مختلفی می تواند داشته باشد، که مهم ترین آن ها عبارتند از:

1 – افسردگی: یکی از آثار افسردگی ، بی حوصلگی و احساس خستگی است که در این صورت باید در رفع افسردگی اقدام عملی صورت گیرد.

انسان افسرده، انگیزه ای برای فعالیت و تلاش نمی بیند و یأس و ناامیدی، قدرت حرکت و پویایی را از او سلب می کند.

2 – بی نظمی: در مواردی انسان به دلیل فقدان برنامه و بی نظمی دچار سردرگمی و بی حوصله گی می شود.

3 – یکنواخت کار کردن: عدم تنوع در زندگی و از تفریح و ورزش و برنامه های شادی بخش استفاده نکردن، موجب می شود انسان از کار خود لذت نبرد و احساس خستگی نماید.

4 – شکست های پی در پی: در مواردی انسان چون خود را شکست خورده می بیند، احساس خستگی می کند.

5 – سستی اراده: گاهی انسان، با وجود این که طرح و برنامه و هدف دارد، به دلیل عدم اعتماد به نفس و تزلزل در اراده نمی تواند در راستای برنامه از قبل تعیین شده خود قدمی بردارد و یا در بین راه احساس خستگی می کند و از ادامه باز می ماند.

عدم توجه به توانایی ها و استعدادها، خود کم بینی و داشتن افکار منفی در ایجاد کم حوصلگی نقش مؤثر دارد.

اما دلبستگی به دنیا، به بینش انسان دربارة دنیا بر می گردد. کسی که زندگی را منحصر به دنیا بداند و به زندگی جاودانه آخرت معتقد نباشد و به رابطه دنیا و آخرت که رابطه راه و مقصد یا وسیله و هدف است، توجه نکند،

بیش از حد به دنیا دل می بندد اما اگر بفهمد دنیا جای ماندن نیست، بلکه ماهیت آن گذرا است، دیگر به دنیا دل نمی بندد.

قرآن مجید می فرماید: «آن ها تنها ظاهری از زندگی دنیا را می دانند و از آخرت غافل اند».(1)

حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرماید: «اگر دنیا فانی است، پس دلبستگی و اعتماد به آن برای چیست؟»

البته گاهی انسان حقیقت دنیا را می شناسد، ولی غفلت می کند و برخلاف علم خود عمل می کند بنابراین غفلت از خود و این که برای چه آمده و به کجا می رود و غفلت از حقیقت دنیا که جز سرای گذرا و مجازی بیش نیست، انسان را وابسته دنیا و مشغول به آن می کند.

پی نوشت ها :
1 – روم (30) آیه 7.
2 – بحارالانوار، ج70، ص 88.

برگرفته از مرکز ملی پاسخ گویی به سوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 9 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.