در مقابل استادي كه دانشجويش را تحقير مي كند بايد چه كرد؟

12:37 - 1396/05/03

استادي كه بدون توجه به ارزش دانش و دانشجو با گفتار و رفتار خود دانشجو را تحقير مي كند، همانند كودكي است كه قدر ومنزلت طلا را نمي داند. تحقير او نشانگر بي ارزشي دانشجو نيست بلكه بيانگر اين حقيقت است كه او ارزش علم و آموزنده علم را نمی داند.

پرسش: در مقابل استادي كه دانشجويش را تحقير مي كند بايد چه كرد؟

پاسخ: جواب خود را با يك سوال آغاز مي كنم : چنانچه تمام مردم دنيا در نقطه اي جمع شوند و در مورد طاووس صحبت كنند و آن را زشت ترين پرنده عالم قلمداد كنند آيا با گفتن اين كلمات و صحبت ها از ارزش وزيبايي طاووس كاسته مي شود؟آيا اگر افرادي قادر به شناختن ارزش طلا نباشند، آيا از ارزش طلا كاسته مي شود؟ اگر طلا در دست كودكي( كه ارزش طلا را نمي داند)باشد از قدر ومنزلت طلا كاسته مي شود؟ آيا به صرف اينكه قطعه اي از نقره در دست فرد نابينايي بود مي توان ادعا كرد كه از ارزش نقره كاسته شده است؟ ويا اينكه بايد گفت براي فرد نابينا ارزش نقره وشيشه يكسان است و از ارزش نقره كاسته نشده است بلكه فرد نابينا است كه توانايي درك ارزش نقره را ندارد.
آري استادي كه بدون توجه به ارزش دانش و دانشجو با گفتار و رفتار خود دانشجو را تحقير مي كند، همانند كودكي است كه قدر ومنزلت طلا را نمي داند. تحقير او نشانگر بي ارزشي دانشجو نيست بلكه بيانگر اين حقيقت است كه او ارزش علم و آموزنده علم را به طور كامل درك نكرده است. بنابراين بايد گفت تحقير دانشجو توسط استاد
نبايد نشانگر ضعف و ناتواني دانشجو قلمداد شود و باعث نا اميدي در او شود،بلكه دانشجو بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه برخي افراد به دليل مشكلات گوناگون اخلاقي ،تربيتي و... دست به تحقير ديگران مي زنند.
اكنون اين سوال پيش مي ايد كه با چنين استادي چگونه برخورد شود:
1- نحوه برخورد با تحقير:
اصل اوليه در برخورد با آزار ديگران از نظر تربيت اسلامي, صبر و تحمل است. انسان تنها با صبر در برابر مشکلات مي تواند روحي بزرگ, توام با انشراح صدر پيدا کند. براستي اگر همه افراد در برابر ما وظايف خود را انجام مي دادند و هيچ حقي از ما ضايع نمي کردند, صبر چه موقعيت و ارزشي داشت و آيا مي توانستيم بگوييم: ما به درجه صابران رسيده ايم؟
دقت کنيد؛ منظورم از اين بيان, تاييد ظلم و آزار ديگران نيست؛ بلکه مقصودم اين است که بدانيم و باور کنيم که بالاخره انسان هايي وجود دارند و در برابر ايشان چاره اي جز صبر نيست و از لوازم صبر, تحمل آزار ديگران است.(البته صبري كه از جايگاه قدرت باشد نه صبري كه از روي ناچاري انسان به آن پناه مي برد)
بهترين الگوها براي آموختن چگونگي رفتار با ديگران، آيات قرآن کريم و سيره ي عملي حضرات معصومين (عليهم السلام) هستند.
از آيات آخر سوره ي مبارکه ي فرقان، خصوصيات عباد الرحمان بيان شده است. از جمله:
«وعباد الرحمن الذين يمشون علي الارض هونأ و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلامأ؛ بندگان خاص خداي رحمن آنان هستند که بر روي زمين به تواضع و فروتني راه مي روند و هر گاه مردم جاهل به آنها خطاب کنند، با سلامت نفس و (زبان خوش) جواب دهند.»
پس اگر شما به اين آيات توجه بيشتري بفرمائيد و بدانيد که سکوتي که در برابر رفتار زشت ديگران مي کنيد مورد تأييد قرآن بوده، از صفات عباد الرحمن است، از اينکه در اين خصوص اطاعت حق تعالي را کرده ملبس به صفات حميده شده ايد در عمق وجودتان لذت خواهيد برد و صبر و قرارتان از دست نمي رود.
براي بهتر روشن شدن مطلب, به ذکر طرز رفتار مالک اشتر, از ياران صديق و باوفاي اميرالمومنين علي (عليه السلام) مي پردازيم:
روزي مالک در هنگام عبور, با مردي فحاش و بي ادب روبرو شد. مرد مورد نظر ناسزاهاي زيادي به مالک گفت؛ اما مالک با سکوت از کنار او عبور کرد. فرد ديگري که شاهد قضايا بود, رو به او کرد و گفت: مي داني به چه کسي توهين کردي؟ او مالک اشتر نخعي بود. مرد فحاش تا اسم مالک را شنيد از ترس به خود لرزيد و سراسيمه به دنبال مالک رفت. ديد مالک داخل مسجد شد و به نماز ايستاد. بعد از نماز به سراغ مالک رفت و با شرمساري اظهار داشت که او را نشناخته است و از او تقاضاي عفو و بخشش کرد. مالک اشتر (رحمة الله عليه) فرمود: به مسجد نيامدم مگر اينکه براي تو دعا کنم. با در نظر گرفتن اين نقل تاريخي روشن مي شود كه گاهي انسان هاي بزرگ و بي مثل و مانند نيز مورد توهين وتحقير افراد نادان و جاهل قرار مي گرفتند،از اينرو هنگامي كه انسان مورد اهانت افراد ديگر قرار مي گيرد نبايد آن را نشانه ضعف شخصيت خود قلمداد كند وخود را فردي ناتوان و ضعيف بداند.

2- انتقال نا رضايتي : در اين مرحله لازم است به گونه اي رفتار كنيد تا نارضايتي شما از رفتار تحقير آميز استادتان به او منتقل شود.مقصود ما در اينجا رفتاري مناسب با شرايط حاكم بر محيط كلاس است. مثلا مي توانيد تنها با سکوت کردن ، يا سکوت و چهره در هم کردن ويا قهر موقت و... به استاد خود بفهمانيد که اين رفتار او را نمي پسنديد.

3- نداشتن احساس حقارت: همانطور كه در مقدمه ذكر شد دانشجو در برابر اهانت هاي استاد خود نبايد احساس حقارت كند واحساس كند كه او داراي نقاط ضعفي است كه استاد به خود اجازه مي دهد با او چنين رفتاري داشته باشد بلكه به جاي اينكه علت رفتار را در ويژگي هاي خود جستجو مي كند بايد علت اينگونه رفتارها را در شخصيت استاد خود جستجو مي كند.

4- سعي کنيد در برخورد با ديگران،جوري رفتار کنيد که موجبات تحقير شما فراهم نشود. اگر انسان با دیگران، متین و با اعتماد به نفس برخورد کند و سخن خود را با صلابت و اعتماد به نفس بیان کند هیچ کس به خود اجازه نخواهد داد تا او را تحقير كند.

5-تغافل: اگراستادي قصد تحقیر شما را داشت، توصیه این است که نسبت به او بی‌اعتنا باشید ارزشی برای رفتارهای تحقیرآمیز او قائل نشوید در چنين موقعيت هايي به گونه اي رفتار كنيد كه گويي اصلا اتفاقي نيفتاده است. با چنین رفتاری اولا او دیگر چنین رفتاری با شما نخواهد داشت و دیگران هم اجازه رفتار تحقیرآمیز با شما را به خود نخواهند داد.

6-عدم تقويت: ممكن است زماني كه استاد شما فردي را تحقير مي كند ساير دانشجويان با رفتار ها و خنده هاي بي مورد خود رفتار نادرست او را تقويت كنند و در نتيجه رفتار او افزايش پيدا كند، بنابراين لازم است با هماهنگي بين دانشجويان زماني كه استادتان قصد تحقير دانشجويي را دارد نسبت به رفتار او عكس العمل منفي نشان دهند ويا حداقل كار او را تقويت نكنند، بديهي است زماني كه رفتار استاد تقويت نشد رفته رفته رفتار نا پسند او كاهش پيدا مي كند.

7-مدارا: منظور از مدارا اين است كه فرد تا آنجا كه امكان دارد در برابر رفتار نادرست ديگران سازگاري داشته باشد. اهل بيت عصمت و طهارت در احاديث زيادي به ما سفارش کرده اند که با مردم بر اساس رفق و مدارا رفتار کنيم و از درشتخويي و تندي با آنها اجتناب کنيم.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند: «اعقل الناس اشد هم مداراة للناس» خردمندترين مردم با مداراترين آنها با مردم است. (ميزان الحکمه / ج 5 / ص 2106)
نرم خويي با مردم، از صفات انبياست؛ در مقابل، درشتخويي و بد رفتاري از صفات دشمنان دين است. در حديثي ديگر مي فرمايند: «ما جماعت انبيا به مدارا کردن با مردم فرمان داديم، همچنان که به برپاداشتن فرايض مأموريم.»
دوست عزيز
بدان انسان هايي که ديگران را تحقير مي کنند, در حقيت خودشان خوار وحقيرند. پيامبر خدا (صلي الله عليه و اله) فرمود: خوارترين مردم کسي است که مردمان را كوچك و خوار شمارد. در حديثي ديگر از امام صادق (عليه اسلام) آمده که: هر که مومن بي نوايي را حقير شمارد, خداوند پيوسته او را تحقير کند و دشمنش دارد تا که از تحقير او دست بردارد. البته اين نكته را توجه نماييد كه برخورد با رفتار نامناسب استاد، مانند برخورد با اشتباه والدين است. نبايد از حدود احترام خارج شد بلكه ادامه رفتار متواضعانه و دعاگويي در حق ايشان، مورد پسند خداوند و بارش رحمت و بركت او در زندگي شماست. قطعا در اين دنيا نيز بر برخورد فرد مقابل نيز تاثير خواهد داشت.
پيروز و موفق باشيد.
برگرفته از سایت پرسمان

چند راه کار برای مقابله با تحقیر استاد بیان می کنیم:
1-تغافل: اگراستادي قصد تحقیر شما را داشت، توصیه این است که نسبت به او بی‌اعتنا باشید ارزشی برای رفتارهای تحقیرآمیز او قائل نشوید در چنين موقعيت هايي به گونه اي رفتار كنيد كه گويي اصلا اتفاقي نيفتاده است. با چنین رفتاری اولا او دیگر چنین رفتاری با شما نخواهد داشت و دیگران هم اجازه رفتار تحقیرآمیز با شما را به خود نخواهند داد.
2-عدم تقويت : ممكن است زماني كه استاد شما فردي را تحقير مي كند ساير دانشجويان با رفتار ها و خنده هاي بي مورد خود رفتار نادرست او را تقويت كنند و در نتيجه رفتار او افزايش پيدا كند، بنابراين لازم است با هماهنگي بين دانشجويان زماني كه استادتان قصد تحقير دانشجويي را دارد نسبت به رفتار او عكس العمل منفي نشان دهند ويا حداقل كار او را تقويت نكنند، بديهي است زماني كه رفتار استاد تقويت نشد رفته رفته رفتار نا پسند او كاهش پيدا مي كند.
 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.