چرا مرتد اعدام میشود؟

02:02 - 1391/10/09
احکام مرتد، ربطی به جبر در دین ندارد. بلکه این قوانین، از جمله قوانین اداره جامعه است. و جبر در قوانین جامعه، ضروری و ناگریز است.

دین اجبارى نفى شده است:
«لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ؛[بقره/256] هیچ اكراهى در این دین نیست.»

چون دین عبارت است از یك سلسله معارف علمى كه معارفى عملى به دنبال دارد، و جامع همه آن معارف، یك كلمه است و آن عبارت است از اعتقادات و اعتقاد و ایمان هم از امور قلبى است كه اكراه و اجبار در آن راه ندارد، چون كاربرد اكراه تنها در اعمال ظاهرى است، كه عبارت است از حركاتى مادى و بدنى (مكانیكى)، و اما اعتقاد قلبى تحت اجبار قرار نمی گیرند. فرق این دو مثل این است که شما می توانید کسی را مجبور به تعظیم در مقابل خود بکنید، اما نمی توانید او را وادار به دوست داشتن خود بکنید.
اكراه و اجبار وقتى مورد حاجت قرار مى‌‏گیرد كه قوى و ما فوق (البته به شرط اینكه حكیم و عاقل باشد) بخواهد ضعیف را تربیت كند مقصد مهمى در نظر داشته باشد و نتواند فلسفه آن را به زیر دست خود بفهماند که در این جا، ناگزیر متوسل به اكراه مى‌شود، و یا به زیردست دستور مى‌دهد كه كوركورانه از او تقلید كند و ... .
که این نیز در مساله دین منتفی است. چون مواردی که خوبى و بدى و خیر و شر آنها واضح است، نیازى به اكراه نخواهد داشت. بلكه خود انسان یكى از دو طرف خیر و شر را انتخاب كرده و عاقبت آن را هم چه خوب و چه بد مى‌پذیرد و دین از این قبیل امور است چون حقایق آن روشن و راه آن با بیانات الهیه واضح است.

«قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ؛[بقره/256] هدایت از گمراهى مشخص شده است.»
«إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً؛[انسان/3] راه را به او نشان داده‌‏ایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.»

پس روشن می شود که احکام مرتد، ربطی به جبر در دین ندارد. بلکه این قوانین، از جمله قوانین اداره جامعه است. و جبر در قوانین جامعه، ضروری و ناگریز است. همان گونه که نمی توان در مقابل دزد، بی تفاوت بود و او را در عمل خود آزاد گذاشت، باید کسی که امنیت روانی مردم را نیز به خطر می اندازد، تنبیه کرد. که امنیت روانی، از امنیت مالی مهم تر است.

در احکام مرتد، هر مرتدی اعدام نمی شود. و با دقت در مصادیق حکم، روشن می شود که این حکم برای صیانت از آرامش روانی جامعه است. که عده ای با حربه ارتداد، آن را به خطر می اندازند:
«وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذی أُنْزِلَ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ؛[آل عمران/72] و جمعى از اهل كتاب (از یهود) گفتند: « (بروید در ظاهر) به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز، كافر شوید شاید آنها (از آیین خود) بازگردند! (و این توطئه كافى است كه آنها را متزلزل سازد)»

http://soalcity.ir/node/15

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 5 =
*****