چطور با نامحرم ارتباط سالمي داشته باشيم؟

08:14 - 1396/05/05

بر اساس بينش اسلامي هرگونه دوستي با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروي در پي دارد، اما ارتباط عادي براي مصالح ويژه از قبيل مباحث علمي، داد و ستد، رفت وآمدهاي خانوادگي، كه لازمه زندگي اجتماعي هستند و اشكال ندارد.

پرسش: چطوري مي توانيم با جنس مخالف نامحرم ارتباط سالمي داشته باشيم و آسيب نبينيم؟

پاسخ: بر اساس بينش ديني و اسلامي هرگونه دوستي با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروي در پي دارد، اما ارتباط عادي براي مصالح ويژه از قبيل مباحث علمي، داد و ستد، رفت وآمدهاي خانوادگي، استاد و شاگردي و مانند آن، كه لازمه زندگي اجتماعي هستند و منافع مادي و معنوي بر آن ها مرتب هستند، اشكال ندارد، ولي اين ارتباطات هم شرايط و قوانيني دارند كه به بعضي از آن ها اشاره مي شود:
1)رعايت حياي فردي و عفّت جمعي:
ارتباط با جنس مخالف، اگر در شرايط خاصي اتفاق بيافتد، نه تنها مجوّز پرده دري و از بين بردن عفت نيست، بلكه از ابتدا براي حفظ حريم عفت و حيا تأسيس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعي وضع شده است; يعني فلسفه وجودي اين ارتباط، حفظ عفّت عمومي و تحكيم حياي فردي و كسب كمالات از طريق مقابل است. از اين رو، ممكن نيست فلسفه وجودي آن را زير پا نهاد. حتي براي زن و شوهر هم، كه از ارتباط دوستي بي حد و مرز برخوردارند، اين آزادي در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه بايد حياي عمومي و حريم اخلاقي جامعه را حفظ كنند و زمينه تحريك و انحراف همنوعان را فراهم ننمايند و روابط همسري در چارچوب ارزش هاي ديني و انساني انجام گيرند. خداوند متعال در سوره مباركه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعيب(عليه السلام) با حضرت موسي(عليه السلام) به اين شرط تصريح دارد و مي فرمايد: وقتي حضرت موسي(عليه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعيب(عليه السلام) كمك نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردي حضرت موسي(عليه السلام) تعريف و تمجيد كردند و حضرت شعيب(عليه السلام)تصميم گرفت از حضرت موسي(عليه السلام)سپاس گزاري كند. به همين دليل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حيا و عفّت حركت كردند تا به كنار جاده رسيده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسي(عليه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسي هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا كردند تا پيش پدرشان بيايد و حضرت موسي هم قبول كرد، وقتي خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسي(عليه السلام)به خاطر حفظ حريم حيا و عفّت، دوشادوش دختران حركت نكرد، بلكه جلوتر از دختران راه مي رفت و دختران شعيب به دنبال او با انداختن سنگ ريزه، مسير را نشان مي دادند.
بنابراين، ارتباط با جنس مخالف بايد با حفظ حريم فردي، رعايت حيا و عفّت اجتماعي باشد و اگر برخاسته از تمايلات جنسي و شهواني باشد، ممنوع است و گناه بزرگي در پي دارد.
2)رعايت دستورات ديني در ارتباطات:
به طور مثال :خواستگار در مراحل خواستگاري مي تواند در قالب دستورات شرع با فرد مورد نظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً بايد با رعايت دستورات ديني انجام گيرد تا ـ خداي ناكرده ـ به گناه منجر نشود. يعني، پسر بايد سعي كند با دختر، شوخي جنسي و تحريك آميز، صحبت هاي عاشقانه، نگاه هاي شهوت انگيز، تماس بدني و تمام كارهايي كه از نظر دين اسلام ممنوع هستند، انجام ندهد و ارتباط آنان در فضايي برادرانه و جوان مردانه انجام شود; زيرا اگر مراعات مسائل ديني و اعتقادي در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام اين ارتباط به طرف ناهنجاري اخلاقي كشيده شده، رابطه ناسالم مي گردد و در اين صورت، به ضرر هر دو تمام مي شود و جامعه ديني هم اين ارتباط را قبول نمي كند و در مقابل آن واكنش نشان مي دهد.
. 3)هدفدار بودن:
بسياري از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّي و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جويي لحظه اي مي باشد كه اين لذت جويي ها اگر در چارچوب دستورات ديني ـ يعني، پس از جاري شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جايز نيستند. از اين رو، اين ارتباطات، كه صرفاً جنبه تفريحي دارند و منفعتي مشروع از آن ها به هيچ كدام از دختر و پسر نمي رسد مذموم است. بنابراين، براي جلوگيري از هدر رفتن سن نوجواني و سنين نشاط و بالندگي لازم است تا در ارتباطات اهدافي دنبال شود و از اين فرصت براي بهره برداري علمي، اخلاقي، آموزشي و هنري استفاده گردد.
نتيجه اينكه در دستورات ديني و تربيتي اسلام، توجه ويژه اي به دوستي و ارتباط شده و معيارهايي كه براي انتخاب دوست بيان شده، همه در جهت تربيت و تكامل انسان ها بوده و سعي شده است ترقّي و بالندگي اخلاقي، علمي و معنوي در آن ها مورد توجه باشد و حتي در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهايي ارائه شده كه با كمال طلبي انسان ها سازگاري دارد و خط مشي طوري ترسيم شده است كه انسان ها را از انحراف و كج انديشي بازداشته، به خالق يكتا نزديك سازد و سعادت دنيوي و اخروي آنان را در پي داشته باشد.
وضع مطلوب در روابط دختر و پسر
پس از بحث در مورد انواع برخوردها در روابط دختر و پسر مي توانيم حدود ارتباطي مناسب بين دو جنس را مرود بحث و بررسي قرار دهيم براي نشان دادن وضع مطلوب در روابط بين دو جنس مي توان به ويژگيها و خصوصيات زير اشاره كرد.
1 – شناخت واقعيتهاي جنس مخالف: در اين زمينه بهتر است به گونه اي عمل كنيم كه واقعيت جنس مخالف را تا حد ممكن بشناسيم و بر اساس اين شناخت، اعمالمان را تنظيم كنيم شايد بهترين راه شناخت جنس مخالف در نظر گرفتن و شناخت دقيقتر واقعيت وجودي افرادي از جنس مخالف است كه با ما سالها زندگي كرده و ما آنها را در نشيب و فرازهاي گوناگون زندگي از نزديك آزموده ايم. براي جنس مونث شناخت پدر، برادر، عمو، دايي و امثال اين افراد مي تواند تا حد زيادي واقعيت جنس مخالف را نشان دهد.
و براي جنس مذكر نيز واقعيات مشاهده شده از مادر، خواهر، خاله، عمه و امثال اينها نيز مي تواند نشانگر واقعيات وجودي جنس مخالف باشد در صورتي كه بدانيم و يقين داشته باشيم كه افراد جنس مخالف تا حد بسيار زيادي بخصوص از آن جهت كه در زندگي ما عملاً موثر است با يكديگر مشابهت دارند، ديگر دچار خيال پردازي و تصور رويايي در مورد جنس مخالف نخواهيم شد با بيان اين مطالب به دومين ويژگي از خصوصيات وضع مطلوب در روابط دختر و پسر مي پردازيم.
2 – اجتناب از خيال پردازي و تصور رويايي در مورد جنس مخالف:
يكي از مشكلات موجود در روابط بين پسر ودختر، داشتن تصورات خيالي از يكدگير است گاه دختر و پسر از يك فرد بخصوص تصويري خيالي و كاملاً غير واقعي مي سازند و با آن تصوير زندگي مي كنند براي دخترگاه يك پسر با تمام ضعف ها و محدوديت ها و همچنين ناپختگي ها و رشد نايافتگي ها به شكل شاهزاده اي كه سوار بر اسب سپيدي از راه رسيده ، او را به سرزمين روياها مي برد، تجلي پيدا مي كند كه گويي فرشته اي مهربان از آسمانها براي نجات او و براي ايجاد پناهگاه براي او به زمين آمده است اين تصورات رويايي بسيار زود از بين خواهد رفت و واقعاً مانند يك رويا در زندگي زايل خواهد شد بنابراين در يك ارتباط مطلوب بهتر است است از رويا پردازي در مورد جنس مخالف به شدت اجتناب كنيم اين مطلب با عشق و دوست داشتن مغايرتي ندارد انسان مي تواند فردي را بسيار عميق دوست بدارد ولكن اين دوست داشتن نبايد موجب كوري و كري انسان شود.
3 – از بين بردن ترسها، دلهره ها هيجانها، احساس خصومت و خشونت نسبت به جنس مخالف : سومين ويژگي در يك برخورد مطلوب خالي كردن ذهن از عواطف منفي است هر گونه احساسي كه مي تواند جنس مخالف را در ذهن ما به شكل منفي جلوه دهد و يا موجب رفتار مخرب ما نسبت به او باشد، مي بايد از ذهن حذف شده ، يا اصلاح گردد.
4 – حفظ خونسردي و صلابت شخصيت، به هنگام برخورد با جنس مخالف: خونسردي خود را حفظ كرده، هيجانات مختلف را از خود دور كنيم و چنين امري حداقل از دو طريق امكان پذير است اول اينكه تلاش كنيم جنبه هاي ارادي اعمالمان را افزايش دهيم و به عبارت ديگر با داشتن برنامه هايي در جهت تقويت اراده خويش گام برداريم انسانهايي كه خود را به دست اميال و راحتي ها مي سپارند معمولاً تسلط خوب و كافي بر اعمال خويش ندارند دوم اينكه از طريق تمرين و حفظ خونسردي به هنگام مواجه شدن با جنس مخالف تلاش كنيم به سطحي از كنترل رفتاردست بيابيم كه در آن خونسردي و صلابت كافي در برخورد با جنس مخالف را داشته باشيم.
5 – برخورد مبتني بر احترام با مراعات حدود شرعي در مورد محرم، نامحرم، حلال و حرام: در فرهنگ ما برخورد مناسب بين دو جنس به شكل دقيق در چگونگي ارتباط بر اساس ملاكهاي چهارگانه محرم و نامحرم و حلال و حرام مشخص شده است رعايت اين حدود نشانگر آشنايي ما با فرهنگ منسجم اسلامي است براي شناخت اين حدود لازم است به كتب فقهي مناسب مراجعه شود.
6 – فقدان روابط پنهاني با جنس مخالف و مشورت با والدين در اين گونه موارد: برقراري روابط پنهاني پيش از ازدواج ممكن است تا بدانجا پيش رود كه به نوعي به هر يك از طرفين آسيب رسيده و آنها را در مقابل يك عمل انجام شده قرار دهد بهتر است دختران و پسراني كه تجربه و شناخت كافي از جنس مخالف ندارند و نيز تسلط كافي از جنس مخالف ندارند و نيز تسلط كافي بر اعمال و اميال خويش نيافته اند از طريق مشورت كردن با والدين و احتمالاً در ميان گذاشتن تمايل خود نسبت به كسي ، از آنان راهنمايي بخواهند و از اين راه احتمال آسيب ديدگي رواني و تربيتي خويش را كاهش دهند.
7 – اجتناب از برقراري روابط صميمانه با جنس مخالف قبل از عقد شرعي: با اين حال كه روابط ما با جنس مخالف مي بايد خالي از پرخاشگري و ناپختگي و به دور از بي احترامي باشد، لكن نبايد ارتباط صميمانه اي بين ما برقرار شود و اين مطلب را حتي به رغم وجود علاقه بين دو جنس نيز مي بايد رعايت كرد ما براي توضيح بيشتر در اين زمينه، به موضوع عشق و نقش آن در ازدواج ، در پايان همين مباحث خواهيم پرداخت.
8 – نداشتن رفتار سبك، خودنمايي و جلب توجه جنس مخالف در مجامع مختلف: توصيه مي شود كه دختران و پسران از داشتن رفتار سبك مبتني بر جلب توجه جنس مخالف دوري گزينند اين مطلب به رغم اينكه به صورت يك راهنمايي براي دختران و پسران ارائه مي شود، ولي گاهي اوقات از طرف برخي از دوستان نوجوان و جوان مورد اعتراض قرار مي گيرد بعضي از دختران در مقايسه خود با ديگران به اين نكته اشاره مي كنند كه آنهايي كه رفتار آنچناني در پيش مي گيرند و خود را به اشكال مختلف به جنس مخالف عرضه مي كنند در زندگي موفق ترند ، بسيار زودتر ازدواج مي كنند و تشكيل زندگي مي دهند در حالي كه ما به دليلي داشتن رفتار موقر، پيوسته دچار تنهايي و دور افتادن از ازدواج مي شويم چنين عباراتي به نوعي براي اين دختران راهنماي عمل قرار مي گيرد و آنها را دچار تعارض بين حفظ حرمت، عفت و رفتار و موقر از يك سو و داشتن يك رفتار خود نمايانه مبتني بر جلب مشتري از سوي ديگر مي سازد.
خوب است كه به اين نكته اشاره كنيم: انساني كه داراي اهداف و آرمان هاي شناخته شده و منسجم در جهت حفظ كرامت انساني خويش است، هرگز از اين وضع دچار تعارض نمي شود او به دنبال يافتن همسري پاك و عفيف است، ولي كسي كه از طريق نمايش دادن اندامها و ظاهر خود، پسري به سوي خويش جلب مي كند، قطعاً بايد بداند كسي را شكار كرده است كه چيزي جز اميال حيواني انسان نمي شناسد اين آيه كريمه الهي كه مي فرمايد: الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ ... سوره : النور آيه : 26
يعني زنان ناپاك از آن مردان ناپاكند و مردن ناپاك از آن زنان ناپاك و زنان پاك از مردان پاك و مردان پاك از آن زنان پاكند، درست به همين نكته اشاره دارد و اگر ارزشهاي عالي انساني مانند عفت، ايمان، پاكدامني خوش قلبي و سلامت نفس براي كسي معنا پيدا نكرده باشد، او مي تواند زندگي خود را از طريق تمايلات سطح پايينتر مانند تمايلات جنسي، ارضاي آنها و رسيدن به لذات بدني سامان دهد، ولي كسي كه به سطوح بالاتر دسترسي پيدا كرده است هر چند كه مدتي ارضاي تمايلات و نيازهاي جسماني او به تاخير بيفتد، لكن حفظ ارزشهاي عالي انساني او را كفايت مي نمايد.
برگرفته از سایت پرسمان

برای رسیدن به روابط سالم با نامحرم، شرط اول رعايت دستورات ديني در ارتباطات است به طور مثال :خواستگار در مراحل خواستگاري مي تواند در قالب دستورات شرع با فرد مورد نظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً بايد با رعايت دستورات ديني انجام گيرد تا ـ خداي ناكرده ـ به گناه منجر نشود. يعني، پسر بايد سعي كند با دختر، شوخي جنسي و تحريك آميز، صحبت هاي عاشقانه، نگاه هاي شهوت انگيز، تماس بدني و تمام كارهايي كه از نظر دين اسلام ممنوع هستند، انجام ندهد و ارتباط آنان در فضايي برادرانه و جوان مردانه انجام شود; زيرا اگر مراعات مسائل ديني و اعتقادي در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام اين ارتباط به طرف ناهنجاري اخلاقي كشيده شده، رابطه ناسالم مي گردد.
شرط دوم هدفدار بودن است: بسياري از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّي و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جويي لحظه اي مي باشد كه اين لذت جويي ها اگر در چارچوب دستورات ديني ـ يعني، پس از جاري شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جايز نيستند. از اين رو، اين ارتباطات، كه صرفاً جنبه تفريحي دارند و منفعتي مشروع از آن ها به هيچ كدام از دختر و پسر نمي رسد مذموم است.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.