تکفیر و قتل مسلمانان، بدعت وهابیان

21:43 - 1396/05/10

احیاگر مکتب و آرای فراموش شده ابن تیمیه، محمد بن عبد الوهاب در قرن دوازدهم است که خود را منجی اسلام و احیا گر توحید می دانست! این به اصطلاح احیاگر توحید و اسلام، بدترین برهه زمانی را برای ایجاد شکاف و رعب و وحشت در امت اسلامی و قتل و خونریزی، انتخاب نمود. برهه ای که دشمنان اسلام از چهار سو مردم مسلمان جهان را مورد هجمه شدید استعماری خود قرار داده بودند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احیاگر مکتب و آرای فراموش شده ابن تیمیه، محمد بن عبد الوهاب در قرن دوازدهم است که خود را منجی اسلام و احیا گر توحید می‌دانست.! این احیاگر توحید و اسلام، بدترین برهه زمانی را برای ایجاد شکاف و رعب و وحشت در امت اسلامی و قتل و خونریزی، انتخاب نمود. برهه‌ای که دشمنان اسلام از چهار سو مردم مسلمان جهان را مورد هجمه شدید استعماری خود قرار داده بودند.(1)

یکی از بدعت های وهابیون که از زمان محمد بن عبدالوهاب شروع شده و تا کنون هم شاهد آن هستیم، مساله تکفیر مسلمانان و مباح دانستن خون و مال و ناموس آنان است آن هم فقط به این دلیل که به زعم وهابیون ،سایر مسلمانان افکاری نادرست و باطل دارند.

حال آیا به راستی این است معنای سلفی گری ؟
آیا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مردمان زمان آن حضرت و بعد از آن حضرت به این روش عمل می‌کردند؟
یعنی به هنگام مواجه شدن با افکار مخالف خود به سرکوب آن می پرداختند و دیگران را تکفیر کرده و به قتل می‌رساندند؟
آیا به راستی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در طول دوران بیست و سه سال اجرای رسالت الهی خویش، به این روش عمل می‌کرد؟

با سیری در تاریخ و مطالعه متون و منابع تاریخی و روایی به روشنی در می یابیم که تمام برخوردهای پیامبر صلی الله علیه و آله با مردم، طبق فرمان خداوند متعال بوده است و نه به سلیقه شخصی اگر چه برخوردها در موارد گوناگون و با افراد مختلف متفاوت بوده است.

اگر به زعم وهابیون بقیه مسلمانان اعم از شیعه و سنی دارای انحراف و عقائد خرافی و باطل هستند، آیا باید با آن ها برخوردی در شان کافران معاند و کینه توز داشت؟ در حالی که دین اسلام حتی به کافرانی که تسلیم حکومت اسلامی شده اند و جزیه می‌پردازند و بر علیه مسلمانان دست به شمشیر نمی برند هم امان در نظر گرفته و خون و مال و ناموس آن ها را مباح نمی‌شمارد.        

چند نمونه از سیره پیامبر صلی الله علیه و آله طبق آیات قرآن کریم :

الف :خداوند به پیامبر دستور می دهد: ( ادع الی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه )؛ باحکمت و اندرز نیکو مردم را به سوی پروردگارت دعوت نما. (نحل /125)
آیا قتل و کشتار وهابیون نوعی حکمت و اندرز نیکوی پیامبر است یا راه و روشی نو و بدعتی آشکار ؟

ب : قرآن کریم در جای دیگر چنین می فرماید: تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم؛ به سوی کلام و سخنی که میان ما و شما یکسان است، بیایید . آل (عمران /64)
در اینجا پیامبر حتی به مشرکان هم می‌فرماید: بیایید دشمنی ها را کنار بگذاریم و به مشترکاتمان در عقائد چنگ بزنیم شاید این عمل باعث وحدت و یکپارچگی و رفع سوء تفاهمات بشود.

پی‌نوشت:

[1] رجوع شود به کتاب وهابیت مبانی فکری و کارنامه‌ی عملی تالیف آیه الله سبحانی.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 1 =
*****