از انتساب ترویج فقر به اسلام تا راه‌کارهای تعدیل معیشت

22:04 - 1396/05/10

کارشناسان بهائی، با اشاره به تعلیم تعدیل معیشت در بهائیت، تلویحاً اسلام را مروج و مؤیّد فقر معرفی کردند. این در حالیست که راه‌کارهای فراوانی در اسلام برای مقابله با فقر و جلوگیری از دو قطبی شدن جامعه بیان شده است. از آن گذشته رهبران بهائی، با احکامی نظیر حلّیت رِبا، در جهت مخالف این مسیر حرکت و تنها به ابراز شعار اکتفا نموده‌اند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از برنامه‌های شبکه‌ی «آیین بهایی» که به موضوع فقر و محرومیت و اقسام آن پرداخته شده بود، کارشناسان بهائی با اشاره به تعلیم معیشت حیات در مسلک بهائیت، راه برون رفت از مشکلات اقتصادی را تمسک به تعالیم این فرقه معرفی کردند.[1] همچنین در ادامه‌ی این برنامه کارشناسان بهائی، به طور تلویحی، دین اسلام را مُروّج و مؤیّد فقر معرفی نمودند.[2]
اما از آن‌جا که بر هیچ اندیشمند آزاداندیشی پوشیده نیست، انتصاب معضل فقر به اسلام تنها می‌تواند، جاهلانه و یا معاندانه باشد. چرا که بر خلاف بهائیت که در زمینه‌ی تعدیل معیشت، تنها به ذکر شعار بسنده کرده، دین مبین اسلام، راهکارهای عملی بسیاری برای برون رفت از معضل فقر و رسیدن به تعدیل معیشت، پیش‌بینی و معرفی کرده است. از مهم‌ترین برنامه‌های دین اسلام در این زمینه، توسعه‌ی عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه است.[3]
اسلام با احترام نهادن به مالکیت شخصی، برنامه را به گونه‌ای تنظیم کرده تا ثروت، در میان گروهی متمرکز نشود. قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «... کَيْ لا يَکُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْکُمْ... [حَشر/7]؛ ... تا (این اموال عظیم)، در میان ثروتمندان شما دست به دست نگردد...». با اجرای مقررات اسلامی در زمینه‌ی تحصیل ثروت، احکام بیت‌المال و همچنین گرفتن مالیات‌هایی هم‌چون خمس، زکات و غیر آن، در عین احترام به تلاش‌های فردی، مصالح جمعی نیز تأمین خواهد شد و از دو قطبی شدن جامعه (ثروتمند و فقیر) تا حد زیادی جلوگیری می‌شود.[4]
اسلام در زمینه‌ی تعدیل معیشت، راه‌کارهای گوناگونی از جمله، شکل‌دهی اساس زیربنای اعتقادی در این راستا را تعیین کرده است. تعالیم اسلامی، با برقراری پیوند میان اقتصاد و اخلاق، سبب می‌شود اُموری هم‌چون اِنفاق، صدقه، وقف و بسیاری از موارد اینچنینی گسترش پیدا نموده و اَغنیاء، با انگیزه‌های معنوی، قشر محروم را در ثروت خود شریک نمایند.
از جمله راه‌کارهای اقتصادی اسلام نیز در مسأله‌ی تعدیل معیشت را می‌توان به: تعدیل گردش درآمد و تحریم احتکار [5]، تکلیف توانگران برای رفع نیازمندان [6]، تعدیل ثروت از راه ترویج روحیه‌ی نشاطِ کاری و افزایش تولید [7]، تنظیم الگوی مصرف و تحریم اسراف [8] و تنظیم نظام مالی و حرمت ربا [9]؛ اشاره کرد.
این در حالیست که رهبران مسلک بهائی، نه تنها در زمینه‌ی تعدیل معیشت راه‌کار عملی خاصی ارائه نکرده‌اند؛ بلکه حتی گام‌هایی در جهت خلاف رویه‌ی تعدیل معیشت حیات، نظیر جواز رِبا، برداشته‌اند.[10] آری؛ بهائیت همواره سعی بر آن داشته تا خلأ‌های موجود در مسلک خود را به وسیله‌ی تعالیم اسلامی پُر نموده و در نهایت بی‌شرمی، اسلام را از آن‌ها بیگانه و در جهت مخالف آن، معرفی نماید! 

پی‌نوشت:

[1]. هم‌چنان که احمد یزدانی، نویسنده‌ی مشهور مسلک بهائی مدعی می‌شود: «... این مسأله اقتصادی، جز به موجب این تعالیم، حل تام نیابد بلکه ممتنع و محال است...»؛ احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی، بی‌جا: لجنه ملّی نشریات امری، 1329 ش، ص 44.
[2]. ​شبکه تلویزیونی آیین بهایی، نام برنامه: فقر و مشکلات اقتصادی، عنوان برنامه: فقر و محرومیت، کارشناسان: ایرج عابدیان و فرهاد ثابتان.
[3]. منظور از عدالت اقتصادی، توزیع ثروت به صورت عادلانه در میان قشرهای گوناگون جامعه و عدم انحصار و گردش آن، در دست گروه ویژه‌ای از جامعه، می‌باشد.
[4]. آیت‌الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1374 ش، ج 23، ص 507.
[5]. عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه، بی‌جا: مرکز نشر اسراء، بی‌تا، ص 108.
[6]. نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، مؤسسه فرهنگی تبلیغاتی امیرالمؤمنین، ص 708، ح 328.
[7]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، بی‌جا: جامعه مدرسین، چ اول، نرم افزار گنجینه روایات، ج 3، ص 158 و 157.
[8]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه: اعراف، آیه 31.
[9]. قرآن کریم، سوره‌ی مبارکه: بقره، آیه 279-278.
[10]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: بهائیت؛ پیش به سوی جنگ با خدا!

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 6 =
*****