راویان قاتل و شراب‌خوار

22:14 - 1396/05/10

صحاح سته از رواتی روایت قبول می‌کنند که هتک حرمت آشکار داشته و شارب الخمر هستند. و از آن طرف اگر یک راوی حبّ امیرالمومنین و یا فرزندان آن را داشته باشد، به راحتی روایتش را ضعیف دانسته و از درجه‌ اعتبار ساقط می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_بحث راویان و کسانی که حدیث را از پیامبر و معصومین روایت می‌کنند، همواره و در طول تاریخ مورد توجه و دقت نظر بوده است؛ به گونه‌ای که راوی شناسی و دقت در احوال ایشان، علمی بنام علم رجال را پدید آورده که در آن مشخصات راوی، از سال تولد گرفته تا وفات، و هرآنچه مربوط به وی است، از اعتقادات گرفته تا مسایل دیگر، همه و همه مورد توجه قرار می‌گیرد.

باتوجه به اینکه دامنه‌ دقت نظر در مورد روات، تا به این اندازه گسترش یافته که علم مستقلی به نام « رجال» را پدید آورده است، حتما خصوصیات راوی و میزان پایبندی وی به ارزشهای دینی نیز باید مورد لحاظ باشد. برادران اهل سنت نیز استفاده از علم رجال را لازم دانسته و به آن تمسک می‌کنند، ولی ظاهرا به صورت گزینشی از آن بهره می‌برند!

به عنوان مثال اگر شخصی از روات به خلفاء سه گانه توهین و جسارتی نماید و یا ایشان را مورد سب و دشنام قرار دهد، اینگونه افعال را موجب تضعیف راوی می‌دانند و روایتش را از درجه‌ اعتبار ساقط می‌دانند. اما اگر راوی نسبت به علی (علیه السلام) که حتی خود اهل سنت، او را به عنوان خلیفه‌ چهارم قبول دارند، عناد و دشمنی داشته باشد و حتی بالاتر از آن، یعنی به وی جسارت و توهین نماید، نه تنها روایاتش را توثیق می‌کنند، بلکه او را مورد اعتماد می‌دانند. در این خصوص می‌توان به شخصیت «حریزبن عثمان حمصی» بسنده کرد، که با توجه به سب و لعن‌هایی که روزانه نسبت به مولا علی (علیه السلام) روا می‌داشت، توسط بزرگان اهل سنت همچون «بغدادی» و «ابن حجر عسقلانی» مورد تایید هستند و روایاتشان مورد وثوق قرار می‌گیرد.[1]

شخصیت دیگر که توسط علما عامه مورد وثوق و اعتماد قرار گرفته «عمربن سعد ابی وقاص»، قاتل پاره‌ی تن پیغمبر و خامس آل عباست.[2]

چگونه می‌شود، کسی که فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را با آن وضعیت فجیع و دردناک، به شهادت می‌رساند، و خانواده‌ بیپناه او را به زنجیر اسارت می‌کشد، مورد اعتماد قرار گیرد و روایاتش برای علمای عامه حجت باشد؟! اما کسی که محبّ و دوستدار علی (علیه السلام) و فرزندان ایشان است، روایاتش ضعیف قلمداد می‌شود؟

مورد دیگر، وجود افراد شارب الخمر است که در زمره‌ی راویان مشهور اهل سنت قرار می‌گیرند! مگر اینان حرمت شرب خمر در قرآن مجید را ندیده‌اند که شاربان خمر را توثیق و مورد اعتماد قرار می‌دهند؟ 

برای این مورد نیز می‌توان به « وکیع بن جرّاح» که از مشهورترین راویان صحاح سته است، اشاره نمود که « مزّی» در تهذیب الکمال، درباره‌ او می‌گوید:

«همه‌ی صاحبان صحاح سته از او روایت نقل کرده‌اند».[3]

در پایان داوری را بر عهده‌ عقل سلیم و خوانندگان محترم می‌گذاریم که نسبت به موارد فوق اظهار نظر نمایند.

 

 

منابع:

[1]. تهذیب التهذیب ج 2, ص 209, احمدبن علی بن حجر ابوالفضل العسقلانی الشافعی
[2]. تهذیب الکمال ج 21, ص 357 یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی- تهذیب التهذیب ج , ص 396,  ابن حجر العسقلانی الشافعی
[3]. تهذیب الکمال ج 30, ص 484, یوسف بن الزکی عبدالرحمن المزی   

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 11 =
*****