خاطره یک دختر خانم ازسفر راهیان نور

20:49 - 1392/01/23
من در این سفر با چشمان زمینی ام عظمت شهید، بهار شکوفایی و اوج یک انسان را دیدم.
shalamcheh

به نقل از گروه اینترنتی رهروان ولایت  وبلاگ چهل پنجره رو به جهان   خاطره ای از سفر راهیان نور  را منتشر کرد :

آخرین اعزام راهیان نور امسال استان گلستان مربوط به شهرتسان علی آباد کتول بود که بنده نیز سعادت تشرف همراه این کاروان را داشتم و میخواهم گوشه ای از عظمت این سفر را برایتان بگویم و بس.

من در این سفر با چشمان زمینی ام عظمت شهید، بهار شکوفایی و اوج یک انسان را دیدم.

انسان های زنده را، آن ها که زنده تر از زنده ها بودند و خود گواهی بر اعمال زندگانند.

بی دلیل نیست که این همه عاشق دارند و بی دلیل نیست که دانشمندان و جامعه شناسان وقتی هیچ راه حل علمی برای حل مشکلات جامعه انسانی خود نمی یابند، با حضور در این خطه از ایران از شهدا دست یاری می طلبند.

بی دلیل نیست که حلقه های انحرافی و دشمن از ادامه این روند طلایی کاروان های راهیان نور دلهره دارند و می هراسند.

بله درست است اینجا چیزهایی به چشم می آید که در هیچ جای این کره خاکی نخواهی یافت.

اینجا اوج عاشقی پیداست و من مردمی دیدم که خواسته هایشان را از شهید می خواهند و آنان را امین خود می دانند و باور دارند بودنشان را و زنده بودنشان را.

از حضور زائران می توان بی هیچ تردید فهمید این نکته را که گویی حضورشهید از حضور خیلی ها پررنگ تر و قامتشان از خیلی ها بلندتر است که به وقت دلگرتگی های مردم و رهبری موجی می آفرینند از لبیک به امام و رونمایی از عشق به ایران اسلامی.

آری آن ها زنده اند و بر اعمال ما آگاه....

شندیم که راوی می گفت این جا سرزمین مردان غیوری است که تا آخرین نفس پای آرمانهاشان ایستاده اند.

من نیز دیدم اشک های راوی جانباز کاروانمان را که زبانش از بیان آن روزهای جنگ قاصر مانده و می گفت ما که خود در آن روزها حضور داشتیم، به بسیاری ازعظمت و شگفتی های جنگ تازه پی می بریم.

من گمان می کنم ترس دشمن از تبدیل زائران به سفیران فرهنگ جهاد و جبهه است که اینگونه از یک سفر خاکی در هراسند.

تاثیرش را من خود در همان مکان مقدس دیدم، زمانی که دختران و مادران چادرهای خاکی خود را همچون زهرای اطهر در آن گرمای جنوب چنان بر قامت خود پوشانده بودند که گویی تمام پرده های حقیقی عظمت انسانی برایشان آشکار  و عزمشان در سفارت جبهه استوارتر و دختران همچو خواهران شهدا گویی تصمیم بر تغییری بزرگ داشتند.

تصمیمی برای زنده ماندن آن زندگان ابدی، تا آنان نیز جرعه نوش سعادت ابدی باشند از قِبَل شهدای پاکمان.

حتی مردانی دیدم که با آن استواری و بلند قامتی خود، از شهدا دست یاری می خواستند و این ها همه گوشه ای از عظمت شهدا بود و بس.

و من یقین دارم که در این سال نیز شهدا یاریمان خواهند کرد و زائران سفیران جنگ خواهند بود و مردمان ایران همچنان به کشور اسلامیمان عشق می ورزند و در لبیک گویی به امامشان لحظه ای درنگ نخواهند کرد.

نظرات

تصویر کامران

انشاءالله امسال امام زمان ظهور خواهند کرد آمین.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 9 =
*****