عدل الهی در رابطه با انسان های ناقص الخلقه چگونه توجیه می شود؟

09:53 - 1396/06/01

نقائص از ناحيه موجودات است و نوزاد ناقص الخلقه نیزبه خاطر شرايط پدر و مادر يا محيط و... چنين شده، ولی خداوند نسبت به معلولان ملاحظات دنیوی و اخروی نموده كه الطاف بزرگي است.

پرسش: عدل وحکمت الهی در رابطه با انسان های ناقص الخلقه چگونه توجیه می شود؟
جهاني كه در آن زندگي مي‏كنيم، جهان ماده است، يعني هر چيزي در شرايط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود مي‏آيد و تدريجاً كامل مي‏گردد

پاسخ: ازنظراصول ومبانی دینی (عدل وحکمت الهی) درمورد انسان هایی که ازبدو تولد تا زمان مرگ مبتلا به نقص جسمانی (عدم تناسب اندام) هستند وبا انسان های دیگر از لحاظ ظاهری فرق میکند چگونه تفسیر میشود؟.
با توجه به اين كه خداوند كمال مطلق و غني مطلق است و هيچ نقصي نسبت به ساحتش تصور نمي شود، مي‏فهميم كه خدا عادل است، چرا كه سرچشمه ظلم، جهل و يا نياز است كه اين دو نقص است كه در خدا تصوّر ندارد.
وقتي يقين داريم خدا عادل و مهربان است، مي ‏يابيم آن چه از تفاوت‏ ها در خلقت مشاهده مي‏شود، از ناحيه خدا نيست، يعني اين گونه نيست كه خدا آدم فلج را در حالي كه امكان و قابليت صحيح بودن را داشت، از روي ظلم و بي مهري فلج آفريده باشد، بلكه فلج بودن او عامل ديگري دارد، و آن خصوصيت مربوط به جهان ماده و عالم طبيعت است.
جهاني كه در آن زندگي مي‏كنيم، جهان ماده است، يعني هر چيزي در شرايط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود مي‏آيد و تدريجاً كامل مي‏گردد. اگر شرايط و حدود آن مراعات نشود، موجودي ناقص و بي فايده و زيانبار به دست مي‏آيد.
ميوه درخت در موقعي به صورت كامل به دست مي‏آيد كه باغبان آن را به موقع آب و كود دهد و به كليه اصول رشد توجه داشته باشد و آن‏ها را فراهم آورد. در غير اين صورت ميوه درخت به صورت كامل به دست نمي‏آيد، زيرا جهان مادي و طبيعي اين طور نيست كه در هر شرايطي موجودات سالم و كامل تحويل دهد.
پس براي به دست آوردن ميوه سالم و كامل، باغبان بايد آن چه را در پرورش و تكامل آن لازم است، مراعات كند. همچنين براي نوزاد سالم ضرورت دارد. پدر و مادر، آن چه را در پرورش و تكامل او لازم و مفيد است، بدانند و آن‏ها را هميشه مراعات كنند.
ما هستيم كه در بسياري از موارد در اثر مراعات نكردن شرايط مختلف از جمله زناشويي و بهداشت، كودكان ناسالم به وجود مي ‏آوريم.
پس در اين گونه موارد نبايد دستگاه آفرينش را مقصر بدانيم، زيرا خداوند براي تكامل هر موجودي شرايط خاصي قرار داده است. كه اگر آن‏ها مراعات شود، چيزي داراي نقص به وجود نخواهد آمد
به عبارت ديگر: سالم و ناقص به دنيا آمدن، علل و اسباب مادي خاص خود را دارد. هر معلول و پديده‏اي از علت خاص خود صادر مي‏شود.
بنابر اين هر نوع نقصي كه در موجودات جهان وجود دارد، از ناحيه موجودات است، نه خداوند . فيض از طرف خداوند تمام است . اگر نقصي است، از طرف دريافت كننده فيض است(به تعبيري عيب از گيرنده است، نه فرستنده ) .
هنگامي كه علت و اسباب و شرايط به وجود آمدن نوزادي ناقص باشد، يا از نظر ژنتيكي، بسياري از جهان شناخته نشده باشد، نوزاد ناقص به دنيا مي‏آيد.
جهان آفرينش شرايطي دارد كه اگر كسي آن‏ها را مراعات نكند، در نتيجه نواقص به بار آيد، تقصير از خود او است و ربطي به عالم آفرينش ندارد.(1)
بوعلي سينا سخني دارد. او مي گويد: خدا زردآلو را زردآلو نكرده ، بلكه زردآلو را ايجاد كرده است.
زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشيا را آفريده و آن‏ها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجيد اين مطلب را با يك تمثيل بيان كرده و فرموده است:
«خدا از آسمان آبي فرود آورد و هر رودخانه‏اي به قدر ظرفيت خودش سيراب مي شود ».(2) يعني رحمت فيض پروردگار هيچ موجود مستعدي را محروم نمي‏سازد و براي همه يكسان است، ولي استعداد و ظرفيت موجودات يكسان نيست. استعداها مختلف است. هر ظرفي به قدري كه گنجايش دارد، از رحمت خدا لبريز مي‏گردد. پس هر موجودي، حق خود را كه امكان داشته دريافت دارد، دريافت كرده است. (3)
بنابر اين نبايد تصور كرد كه خداوند يكي را كه ممكن بود زيبا باشد، زشت قرار داد . ديگري را كه ممكن بود زشت باشد، زيبا قرار داد . با قيد قرعه و يا اراده تبعيض‏آميز هر يك از آن‏ها را انتخاب كرد، بلكه هر جزء از اجزاي جهان تنها به همين جور كه هست، امكان وجود داشته و خدا همان آفرينش را به آن داده است.
اگر بخواهيم از ديدگاه علمي سخن گوييم، اين گونه نمي‏توان گفت كه هر ماده با توجه به ويژگي و شرايط خود از كمالات وجود برخوردار مي‏شود. تفاوت هايي كه در جهان مادي و طبيعي وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادي است، مثلاً كسي كه از نظر زيبايي يا زشتي، شكل و وضعي خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتيكي و عوامل محيطي و مادي وراثت و... است . هزاران مورد شناخته شده و يا ناشناخته در طبيعت در آن‏ها دخالت دارد و يا حتي امور غير مادي مانند نحوه آميزش يا مواد و غذاهايي كه پدر و مادر قبل از آميزش، يا مادر بعد از آن در دوران جنيني تغذيه مي‏كنند يا مانند تأثير الكل و مواد اعتيادزا در شكل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشي و استعداد كودك .
فيض الهي از ناحيه خدا تمام است و او در حق هيچ موجودي تبعيض روا نمي‏دارد، بلكه موجودات هستند كه به فراخور شأن و جايگاه و مرتبه خود و عوامل ديگر قبول فيض مي‏كنند و به اندازه استحقاق، در مرتبه‏اي از عالم هستي جا ‏دارند. در جهان خلقت آنچه كه وجود دارد، تبعيض نيست، بلكه تفاوت است، همان طور كه ظرف يك ليتري نسبت به ظرف پنج ليتري مقدار كمتري آب در خود جاي مي‏دهد. آري هر موجودي در نظام هستي به ميزان ظرفيت خود دريافت فيض مي‏كند.
درست است نوزاد ناقص الخلقه به خاطر شرايط پدر و مادر يا محيط و... چنين به دنيا آمده، اما از طرفي خداوند نسبت به معلولان ملاحظاتي نموده كه لطف بزرگي است، از جمله اين كه تكاليف شرعي آنان را آسان گرفته ، پاداش عبادت آنان را بزرگ تر قرار داده ، اداره زندگي آنان را (در صورتي كه قادر به اداره آن نباشند) بر عهده حكومت اسلامي گذاشته است.
آيات فراواني از قرآن به عدالت خداوند از وجوه گوناگون نظر دارد که شمارش همه آن ها نياز به تحقيقات گسترده دارد که در راستاي اهداف اين مرکز نمي باشد . در اين جا بخشي از آيات را با ذکر موضوعات بيان مي کنيم.
1- عدالت در خلقت:
« ربنا الذي اعطي کل شيء خلقه ثم هدي(4)؛ پروردگار ما کسي است که به هر چيز خلقت مناسبش را داد و به او را به سوي کمال مطلوبش هدايت نمود.»
2- عدالت در قانون گذاري:
« لا يکلف الله نفسا الا وسعها(5)؛خدا هيچ کس را بيش تر از توانايي اش تکليف نمي کند.»
3- در کيفر و پاداش ها:
از وجوه عدالت خدا ، عدل او در پاداش و کيفر است. آيات فراواني بر اين موضوع صراحت دارد:
« و نضع الموازين القسط ليوم القيامه فلا تظلم نفس شيئا (6)؛ ميزان هاي عدل را برقرار مي سازيم. پس به هيچ کس ظلمي نمي شود.»
« و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا يظلم ربک احدا(7) ؛ آنچه انجام داده اند بيابند و پروردگارت به هيچ کس ظلم نکند.»
4- آيات فراوان ديگري نيز عدالت خدا را به طور مطلق اعلام کرده و بندگان را نيز به عدل و داد دعوت کرده است، از جمله: بقره،آيه 124 و282-طلاق آيه 2- مائده آيه 95-قصص آيه 95 و...
پي‌نوشت‌ها:
1. مؤسسه در راه حق، بيست پاسخ، ص 28.
2 . رعد (13) آيه 17.
3 . استاد مطهري، مجموعه آثار، ج 1، ص 172 - 171، با تلخيص.
4. طه(20)،آيه50.
5.بقره(2)،آيه 233.
6.انبيا(22)،آيه 47.
7.کهف(18)،آيه 49.

برگرفته ازمرکزملی پاسخگویی به سئولات دینی

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بی عدالتی خداوند با توجه به معیارهای انسانی نشان ضعف و نقص او نیست. بلکه مقتضای اراده و اختیارش است.

در ضمن ورای عوامل دیگر که میفرمایید، مشیت الهی است و اگر نبود نقصی نبود.

توضیح بیشتر اینکه با توجه به توجیهات غیرمنطقی و کفر گونه شما، خداوند خواهان سلامت تولد نوزاد بوده ولی عوامل دیگر جلوی این خواسته را گرفته اند!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 12 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.