بعضى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارت است از: 1. اعجاز ادبى و موسیقیایى 2. اعجاز علمی 3.اعجاز در پیشگویى 4. اعجاز از نظر آورنده
پرسش: قرآن از چه جهاتی معجزه است؟
قرآن معجزهاى جاوید و زنده است؛ و تمام اندیشمندان و فرزانگان بشرى را، به تحدى و چالش فراخوانده است. بعضى از جنبه هاى اعجاز قرآن عبارت است از:
1. اعجاز ادبى و موسیقیایى
قرآن از جهت اعجاز ادبى، برجستهترین ادیبان عرب را شگفتزده ساخته است تا آنجا كه سرسختترین دشمنان پیامبر صلىاللهعلیهوآله (مانند ولید)، بر اسلوب زیبا، تركیب بدیع و آهنگ بىنظیر آن اعتراف كرده و نفوذ كلام قرآن را سحرآمیز خوانده اند.
پروفسور دورمان آمریكایى مى نویسد: «قرآن لفظ به لفظ به وسیله جبرئیل، بر حضرت محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم وحى شده و هر یك از الفاظ آن كامل و تمام است. قرآن معجزهاى جاوید و شاهد بر صدق ادعاى محمد رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهوسلم است. قسمتى از جنبه اعجاز آن، مربوط به سبك و اسلوب انشاى آن است و این سبك و اسلوب، به قدرى كامل و عظیم و باشكوه است كه نه انسان و نه پریان، نمىتوانند كوچكترین سورهاى نظیر آن را بیاورند»[1].
پروفسور ا.گیوم[2] مىگوید: «قرآن با آهنگ زیباى مخصوص، داراى موسیقىدلنوازى است كه گوش را مىنوازد. عده كثیرى از مسیحیان عربزبان، سبك قرآن را ستودهاند. از میان شرقشناسان كسانى كه به زبان و ادبیات عرب آشنایى دارند، فصاحت و لطافت و ظرافت شیوه قرآن را مىستایند. زمانى كه قرآن را تلاوت كنند، جذابیت خاص آن، بىاختیار شنونده را به سوى خود مى كشد و این حلاوت و موسیقى دلنشین بود كه فریاد سرزنش كنندگان را خاموش كرد و به كالبد شریعت پیامبر اسلام، روح دمید و آن را غیرقابل تقلید گردانید. در پهنه نظم، نثر و ادبیات پردامنه عرب، كتابى به فصاحت، بلاغت، بلند پایگى و پرمایگى قرآن نمى شناسیم و اثرى نیست كه بتوان آن را با قرآن مقایسه كرد. تأثیر عمیق آیات قرآن بر عرب و غیر عرب، آن چنان است كه عنان اختیار از كف مى دهند»[3].
نولدكه آلمانى در كتاب تاریخ قرآن مىنویسد: «كلمات قرآن آن چنان خوب و به هم پیوسته است كه شنیدنش، با آن هماهنگى و روانى، گویى نغمه فرشتگان است؛ مؤمنان را به شور مىآورد و قلب آنان را مالامال از وجد و شعف مىگرداند»[4].
بارتلمى سنت هیلر دانشمند فرانسوى نیز در كتاب محمد و قرآن مىنویسد: «قرآن كتابى است بىهمتا كه زیبایى ظاهرى و عظمت معنوى آن برابر است. استحكام الفاظ، انسجام كلمات و تازگى افكار در سبك نو ظهور آن، چنان جلوهگر است كه پیش از آنكه خردها تسخیر معانى آن گردند، دلها تسلیم آن مىشوند. در میان پیامبران هیچ كس، مانند پیامبر اسلام نتوانسته است این همه نفوذ كلام داشته باشد.
قرآن با سبك خاص خود، هم سرود مذهبى است و هم نیایش الهى؛ هم شریعت و قوانین سیاسى و حقوقى است و هم نوید بخش و هشداردهنده؛ هم پندآموز است و هم راهنما و هدایتكننده به راه راست؛ هم بیانكننده قصه، داستان و حِكَم و امثال و... بالاخره قرآن زیباترین اثر به زبان عربى است كه در میان كتابهاى مذاهب جهان نظیر ندارد. به اعتراف مسیحیان عربزبان، این كتاب شریف، تأثیر شگرفى در دل و جان شنوندگان دارد[5]».[6]
از دیگر ابعاد اعجاز و زیبایى قرآن، نظم و هندسه و بلاغت كلام است؛ به گونهاى كه با كمترین لفظ، بیشترین معنا را به ذهن مخاطب منتقل مىكند و از هرگونه لفظ پردازىهاى زاید اجتناب كرده و در عین حال مراد خود را بهطور كامل و رسا، به مخاطب انتقال مىدهد كه عظمت این بعد از اعجاز، به گونهاى است كه اگر كلمهاى از قرآن را حذف كنید توانا نخواهید بود تا كلمهاى مترادف با آن در جمله قرار دهید، بهطورى كه مراد و آهنگ و وزن آیه را از اوج اعجازى آن خارج نسازد!!».
از دیگر ابعاد اعجاز بیانى قرآن، تصویر سازى است. قرآن در نظر برخى از دانشمندان (مثل سید قطب)، با كِلك قلم، تصاویر زیبا، مهیج و جاندارى از موجودات عالم هستى ارائه و بسیارى از صحنهها را در مقابل چشم مخاطب ترسیم مىكند تا مطلب در اعماق جان مخاطب نشانده شود؛ نظیر به تصویر كشیدن و شباهت دانشمند پلید و فاسد، به سگ زبان بیرون آمده از كام، تصویر آغاز صبح به نفس زدن آن، تصویر عالم بىعمل به الاغ پر از بار كتاب و... .
2. اعجاز علمى
رازهاى علمى نهفته در قرآن، اقیانوس بىكرانى از دانشهاى كیهان شناختى، انسان شناختى، تاریخ، نجوم و ... است كه دانشمندان شرق و غرب را به تحقیقات زیادى واداشته و آنان را سخت به حیرت افكنده است.
در اینجا به نمونههاى چندى از آیات و موضوعات علمى ذكر شده اشاره مىشود:
1. تركیب خاص نباتات (آیه 19، سوره حجر).
2. تلقیح نباتات (آیه 22، همین سوره).
3. قانون زوجیت و تعمیم آن به عالم نباتات (آیه 3، سوره رعد).
4. حركت وضعى و انتقالى زمین (آیه 53، سوره طه).
5. وجود یك قاره دیگر غیر از قارههاى شناخته شده آن روز (آیه 17، سوره رحمن).
6. اصل كروى بودن زمین (آیه 40، سوره معارج).
7. ارتباط بین پدیدههاى جوى (آیه 164، سوره بقره و آیه 5 سوره جاثیه).
در عین حال با توجه به اینكه قرآن، كتابى انسانساز و هدایتگر است، تنها ممكن است در موارد خاصى به مسائل علمى اشاره كند. این اشارات جزئى، منبع الهام براى دانشمندان است. گذشته از آن، قرآن همیشه مردم را به سیر در روى زمین و مطالعه پدیدههاى جوى، فرا خوانده و بنا بر پارهاى از تفاسیر، امكان صعود به كرات دیگر را خبر داده است.
در این زمینه كتابها و مقالههاى بسیارى از سوى دانشمندان، در رشتههاى مختلف علوم به نگارش درآمده و همه از عظمت قرآن و تطبیق آیات آن، با جدیدترین رهیافتهاى دانش بشرى سخن گفتهاند.[7]
«موریس بوكاى»[8] در كتاب مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم مىگوید:«چگونه مىتوان از تطبیق قرآن با جدیدترین فرآوردههاى علمى بشر، در شگفتى فرو نرفت و آن را اعجاز به حساب نیاورد!؟».[9]
او ضمن مقایسه آموزههاى علمى قرآن، با تناقضات عهدین و دانشهاى رایج زمان نزول قرآن، مىگوید: «نظر به وضع معلومات در عصر محمد صلىاللهعلیهوآله، نمىتوان انگاشت كه بسیارى از مطالب قرآنى ـ كه جنبه علمى دارد ـ مصنوع بشرى بوده باشد. به همین جهت كاملاً به حق است كه نه تنها قرآن را باید به عنوان یك وحى تلقى كرد؛ بلكه به علت تضمین اصالتى كه عرضه مىدارد ... به وحى قرآنى، مقام كاملاً متمایزى مىدهد».[10]
3. اعجاز در پیشگویى
قرآن از حوادثى در آینده خبر داده است. این خبرها، برخى نسبت به خود قرآن است و بعضى نسبت به حوادث خارجى. بخشى، رویدادهاى مقطع خاصى از تاریخ است و بعضى مستمر و پایا. برخى زمان تحققش فرارسیده و از نظر تاریخى صدق و حقانیت قرآن را به اثبات رسانده است. در مقابل، برخى دیگر مربوط به آینده بشریت است؛ مانند: حاكمیت صالحان، برقرارى حكومت جهانى عدل و توحید و تحقّق مدینه آرمانى اسلامى.
دورمان مىنویسد: «قسمت دیگر از اعجاز قرآن، مربوط به پیشگویىهایى است كه در آن مندرج است و به نحو اعجاب آورى، داراى اطلاعاتى است كه مرد درس نخواندهاى مانند محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم، هیچ گاه قادر نبود آنها را جمع كند»[11].
به اختصار بعضى از موارد یاد شده بیان مىشود:
3ـ1. تحریف ناپذیرى
قرآن مجید به صراحت اعلام مىدارد: دست تحریف و دسیسه براى همیشه از ساحت این كتاب مقدس، كوتاه است و حفظ و عنایت الهى، همواره تضمینكننده عصمت آن است:
«إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ »[12]؛ «همانا ما ذكر [ قرآن] را فروفرستادیم و ما همواره آن را نگاهبانیم».
«وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِیزٌ لا یأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَكِیمٍ حَمِیدٍ »[13]؛ «و این كتابى است نفوذناپذیر، باطل از پیش و پس در آن راه نمىیابد. نازل شده از سوى خداى حكیم و حمید است».
این ادعاى قرآن، اكنون تجربهاى پانزده قرنه را پشت سر نهاده و نشان داده است كه تلاشهاى دشمنان، در این زمینه ناكام مانده و حسرت افزودن یا كاستن حتى یك كلمه از قرآن، بر دل آنها مانده است و از اینكه در آینده نیز بتوانند از عهده آن برآیند، بهطور كامل مأیوس و ناامید گشتهاند!
3ـ2. تحدّى و فراخوانى
قرآن به گونههاى مختلف، انسانها را به تحدّى و همانندآورى فراخوانده و با قاطعیت كامل ادعا كرده است: اگر تمام بشر، دست به دست هم دهند، نمىتوانند مانند آن را بیاورند:
«قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاْءِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً »[14]؛ «بگو اگر جن و انسانها با یكدیگر اتفاق كنند، هرگز نمىتوانند همانندى چون این قرآن آورند؛ هر چند گروهى از ایشان گروه دیگر را پشتیبان باشند».
قرآن از این فراتر رفته و مخالفان را به آوردن سورهاى چون قرآن، دعوت كرده و عجز و ناتوانى همیشگى آنان را در این باره اعلام كرده است:
«وَ إِنْ كُنْتُمْ فِى رَیبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِى وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرِینَ »[15]؛ «و اگر در آنچه ما بر بنده خویش نازل كردیم (قرآن) تردید دارید، پس سورهاى مانند آن بیاورید و گواهان خود ـ جز خدا ـ را فراخوانید، اگر راست مىگویید! پس اگر چنین نكنید ـ و هرگز نخواهید كرد ـ پس بپرهیزید از آتشى كه هیزم آن انسان است و سنگ كه براى كافران مهیا شده است».
این پیشگویى قرآن، طى پانزده قرن تجربه شده است و همه تلاشها در جهت همانند آورى سورهاى ـ حتى به اندازه سوره «كوثر» كه داراى حجمى در حدود سه سطر است ـ ناكام مانده و تكاپوگران این عرصه را جز رسوایى سودى نبخشیده است.[16]
3ـ3. حوادث تاریخى
قرآن مجید رخدادهایى را پیش از وقوع آنها و در شرایطى كه محاسبات عادى قادر به پیشبینى آنها نبود، اعلام كرده و واقعیت تاریخى نیز بهطور دقیق ـ آنسان كه قرآن از پیش خبرداده ـ تحقق یافته است. نمونههایى از آن عبارت است از:
3ـ3ـ1. پیروزى اسلام بر مشركان مكّه و ورود مسلمانان به خانه خدا در امنیت كامل:
«لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤسَكُمْ وَ مُقَصِّرِینَ لا تَخافُونَ »[17]؛ «هر آینه به خواست خدا به مسجد الحرام در مىآیید؛ در حالى كه سرهاى خود را تراشیده و تقصیر مىكنید و هیچ خوفى بر شما نباشد».
پس از نزول این آیه، چیزى نگذشت كه صلح و به تعبیرى فتح حدیبیه پدید آمد و زمینههاى ورود سرافرازانه مسلمانان و از پى آن، پیروزى قاطع اسلام بر شرك و كفر و تبدیل مجدد مسجد الحرام به كانون اصلى توحید فراهم شد.
3ـ3ـ2. پس از پیروزى امپراتورى ایران بر روم، به زودى روم بر ایران چیره شده و مؤمنان از این حادثه خرسند خواهند شد:
«غُلِبَتِ الرُّومُ. فِى أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ. فِى بِضْعِ سِنِینَ لِلّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یوْمَئِذٍ یفْرَحُ الْمُؤمِنُونَ »[18]؛ «روم در ادنى الارض (اطراف شام یا الجزیره[19]) مغلوب گردیده و پس از آن در اندك سالى (بین سه تا هفت سال) چیره خواهد شد. امر همواره از آن خدا است؛ چه پس از آن و چه پیش از آن و در آن روز، مؤمنان شادمان خواهند شد».
این پیشگویى قرآن همزمان با پیروزى مسلمانان در جنگ بدر، رخ نمود و شادى مضاعف براى مسلمانان به همراه آورد.[20]
4. اعجاز از نظر آورنده
از دیگر وجوه اعجاز قرآن، اعجاز از نظر آورنده آن است. قرآن بر این جنبه از اعجاز تأكید كرده، مىفرماید:
«وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیمِینِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ »[21]؛ «تو قبل از این كتابى نمىخواندى و چیزى نمىنوشتى اگر این چنین بود اهل باطل به اظهار تردید مىپرداختند».
منطقه عربستان، در میان سایر مناطق مجاور آن ـ نظیر روم، مصر و ایران ـ در نهایت ضعف فرهنگى و بلكه داراى فرهنگ مادرى «امّى» بود؛ به گونهاى كه نهایت دانش آنان به اطلاعات سینه به سینه مستند بود و باورها و سنتها و رفتار آنان در همان چارچوب شكل مىگرفت. آوردن كتابى با عظمت قرآن ـ به گونهاى كه هم در آن زمان و هم در آینده، تمام فرهنگها و دانشمندان را در برابر خود خاضع كند ـ از نشانههاى الهى بودن و غیر بشرى بودن آن است.
به خصوص كه آورنده آن در همان جامعه عربى محدود، شخصیتى درس نخوانده بود. براى مثال تصور كنید: در یكى از مناطق قبیلهاى آفریقا و از میان آنان، شخصى كه نه با ریاضیات و فیزیك و نه با سایر كتابهاى علمى سر و كار ندارد، ناگهان كتابى در زمینه انرژى هستهاى، یا شیوههاى علمى همانندسازى و سلولهاى بنیادى عرضه كند و تمام دانشمندان متخصص با وجود مراكز علمى و پژوهش گسترده خود، از آوردن مثل آن عاجز باشند!!
5. اعجاز قرآن از نظر عدم اختلاف
از دیگر جنبههاى اعجاز قرآن عدم وجود اختلاف و تناقض میان مطالب آن است. قرآن كریم بر این جنبه از اعجاز نیز تأكید كرده است:
«أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَیرِ اللّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً كَثِیراً »[22]؛ «چرا تدبر در قرآن نمىكنید؛ اگر این كتاب از جانب غیر خدا بود، هر آینه در آن اختلاف زیادى مىدیدند».
مىدانیم كه قرآن در طول 23 سال بر زبان رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله جارى شده است؛ آن هم در زمانى كه شاهد قوت دشمن، ضعف گروه مؤمنان، هجرت، محاصره، جنگ و بیم و امید و شكست و پیروزىها و... بوده است. در این مدت مطالب به ظاهر پراكنده قرآن، به مناسبت حادثهها گفته مىشد و در اختیار مخاطبان قرار مىگرفت. اگر این نوشته جنبه بشرى داشت، حداقل شاهد دو پدیده بودیم.
الف. تكامل متن؛ یعنى، سبك گفتار و كلام به مرور زمان، رو به كمال و ترقى مىنهاد و واژهها و اصطلاحات و عبارتپردازىها كاملتر مىگشت!
ب. تكامل محتوا، یعنى، معارف، اخلاقیات، دستورات آن، روند تكاملى مىیافت. در واقع معارف آغازین آن از سطحى نازلتر و عمقى كمتر و گاه غلط برخوردار بود و هر چه زمان به جلو مىرفت، قوانین قبلى كاملتر و با چهرهاى متفاوت از گذشته ارائه مىشد. نوشتن چنین كتابى با این گستردگى موضوع از سوى شخصى كه در متن حوادث و درگیرى قرار مىگیرد، موجب مىشود تا به تدریج تفاوتهایى از نظر روحى و قدرت تحلیلى و درستى محتوایى را شاهد باشیم؛ در حالى كه در قرآن هیچ یك از این آسیبها و آفتها ملاحظه نمىشود.
6. لذت تكرار قرآن
یكى دیگر از وجوه اعجاز قرآن كریم، حلاوت و شیرینى آن است؛ یعنى، هر چه تكرار شود، از حلاوتش كاسته نمىشود.
سوره «حمد» را در روز چندبار (ده بار فقط براى نمازمان) مىخوانیم. هر قطعه زیبایى را اگر روزى ده بار بخوانیم، براىمان خستهكننده است؛ ولى تنها قرآن است كه هر چه بخوانیم شیرینى آن سلب نمىشود. این، حكایت از نوعى تناسب روح و فطرت بشر و كلام الهى دارد و انسان چون واقعاً كلام خالقش را مىشنود، نداى غیب و ماوراى طبیعت را مىشنود.
بنا بر آنچه گفته شد فرابشرى بودن قرآن حتى نسبت به شخص پیامبر صلىاللهعلیهوآله به روشنى اثبات مىشود.
وجوه دیگرى نیز درباره اعجاز قرآن ذكر شده است؛ از قبیل: اعجاز در معارف، قانونگذارى و... .
مطالعه منابع مختلف در این زمینه سفارش مىشود.[23]
[1]. نیك بین، نصراللّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، دورود، سیمان وفارسیت، بىتا، ص 48 ؛ به نقل از: اسلام و غرب، ص 106.
[2] 1. A. Guollavome.
[3] 2. The Quran Interpreted, A. J. Arberry, New York. 1974, v.2.p.10.
ق: عبدالكریم بىآزار شیرازى، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم 1374).
[4]1. Geschichte Des Quran. Neeldke. p.56.
[5]2. Mohomet et Le Quran, Hilaire, B.Saint, Paris, 1865 P.127.
[6]. جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا:
الف. رافعى، مصطفى صادق، اعجاز قرآن، تهران: بنیاد قرآن، 1361؛
ب. سید قطب، التصویر الفنى فى القرآن؛
ج. بىآزار شیرازى، عبدالكریم، ترجمه تصویر و تفسیرى آهنگین سوره فاتحه و توحید، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1374).
[7]. نگا:
الف. طباطبایى، سید محمدحسین، اعجاز قرآن؛
ب. مكارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ج. المكى العاملى، حسن محمد، الالهیات على هدى الكتاب والسنة والعقل، محاضرات استاد جعفر سبحانى، قم: امام صادق علیهالسلام، 1417، ج 3، ص 418؛
د. آیهاللّه خویى، سید ابوالقاسم، ترجمه البیان، ج 1، ص 117.
[8] 1. Maurice Bucaille.
[9]. بوكاى، موریس، مقایسهاى میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه: مهندس ذبیح اللّه دبیر، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ دوم، 1364.
[10]. همان، ص 338.
[11]. نیك بین، نصراللّه، اسلام از دیدگاه دانشمندان غرب، ص 48.
[12]. حج 15، آیه 9.
[13]. فصلت41، آیات 41 و 42.
[14]. اسراء17، آیه 88.
[15]. بقره 2، آیات 23 و 24.
[16]. جهت آگاهى بیشتر در این زمینه نگا: خویى، سیدابوالقاسم، مرزهاى اعجاز، ترجمه: جعفر سبحانى، تهران: محمدى، چاپ اول، 1349، صص 153ـ166.
[17]. فتح 48، آیه 27.
[18]. روم 30، آیات 2ـ4.
[19]. نگا: شبر، عبداللّه، تفسیر القرآن الكریم، بیروت: داراحیاء التراث العربى، بىتا، ص 385.
[20]. همان.
[21]. عنكبوت 29، آیه 48.
[22]. نساء 4، آیه 82.
[23]. براى آگاهى بیشتر ر.ك:
الف. مطهرى، مرتضى، وحى و نبوت، قم: صدرا؛
ب. طباطبایى، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، (قم: اسماعیلیان، بىتا)، ج 1، صص 58 ـ 73؛
ج. توسلیان، سید مرتضى، عظمت قرآن؛
د. جمعى از نویسندگان «در راه حق»، درسهایى پیرامون شناخت قرآن؛
ه گرامى، محمد على، درباره شناخت قرآن؛
و. حجازى، فخرالدین، پژوهشى پیرامون قرآن و پیامبر؛
ز. مكارم شیرازى، ناصر، قرآن و آخرین پیامبر؛
ح. مؤدب، سیدرضا، تأملى در آفاق اعجاز قرآن (مق)، معارف، ش 20، آبان 1383؛
ط. همو، اعجاز قرآن در نظر اهل بیت علیهمالسلام و...، (قم: احسن الحدیث، چاپ اول 1379).
برگرفته شده از سایت پرسش و پاسخ نهاد رهبری.