ایا خودکشی گناه کبیره است؟

11:28 - 1396/06/06

خودکشی قتل نفس از گناهان كبيره است و فرقي بين كشتن خود يا ديگري نيست. كسي كه انتحار (خودكشي )مي كند, تمام عقوبت هايي كه بر قتل نفس مترتب مي شود, براي او هم هست .

پرسش: ایا خودکشی گناه کبیره است؟در کجای قران ذکر شده است؟
ایا در موقع خود کشی سرنوشت ادم به دست خودش رقم می خورد؟

پاسخ: خودکشي امري ناپسند، مردود و زشت است. انسان عاقل حتي در بدترين وضع، با جان خود معامله نمي‌کند و آن را به بازي نمي‌گيرد، بلکه با صبر و متانت و توکل به خدا از چنين مهلکه اي مي‌گريزد. نداشتن هدف، تضعيف پايه‌هاي اعتقادي،‌ ناکامي و شکست در رسيدن به بعضي از خواسته ها، از دست دادن انگيزه، افسردگي بيش از حدّ و مزمن، نبود اميد و توقعات بيش از حدّ از عوامل جدّي زمينه ساز براي خودکشي است. انسان‌هاي ضعيف النفس خودکشي را راه چاره مي‌دانند. اينان دنيا را براي خود مکاني دائمي مي‌پندارند و در صورت ناکامي و بروز مشکل، همه چيز را تمام شده پنداشته و براي فرار از آن به خودکشي روي مي‌آورند .
از اين نکته غافلند که بعد از خودکشي در پيشگاه خدا با گناهي بزرگ و غير قابل بخشش حاضر و به عذابي بزرگ دچار مي‌شوند و راه هرگونه بازگشت و جبران را به روي خود بسته مي‌بينند. قتل نفس از گناهان كبيره است و فرقي بين كشتن خود يا ديگري نيست . كسي كه انتحار (خودكشي )مي كند, تمام عقوبت هايي كه بر قتل نفس مترتب مي شود, براي او هم هست . خداوند مي فرمايد : ولاتقتلوا انفسكم ان الله كان بكم رحيما" و من يفعل ذلك عدوانا" و ظلما"فسوف نمليه نارا" و كان ذلك علي الله يسيرا"؛
خود را مكشيد. زيرا خداوند به شما مهربان است . هر كس چنين كاري را از روي عداوت و ستم انجام بدهد، به زودي او را در آتش مي اندازيم و اين كار براي خدا آسان است . ( 1 )
امام صادق ( ع ) با استناد به همين آيه مي فرمايد : هر كس عمدا" خودكشي كند، براي هميشه در آتش جهنم عذاب خواهد شد . (2 )
افزون بر اين ، امام باقر ( ع ) نيز فرموده اند : مومن به هر بلايي مبتلا مي شود و با هر نوعي مرگ مي ميرد، ولي خودكشي نمي كند .( 3)تقويت ايمان و باورهاي ديني و مطالعه در مورد قيامت و معاد مي‌تواند در جلوگيري از پوچ گرايي و تصميم‌هاي غلط، مؤثر باشد.
اجل در اصل به معناي "مدت معين" است و قضاي اجل به معناي تعيين مدت و يا به آخر رساندن مدت است. به فرا رسيدن مرگ نيز اجل مي‏گويند. بسياري از موجودات از نظر ساختمان طبيعي و ذاتي، استعداد و قابليت بقا براي مدتي را دارند، ولي در اثناي اين مدت ممكن است موانعي ايجاد شود كه آن ها را از رسيدن به عمر طبيعي باز دارد يا اين كه حتي موجب افزايش آن شود، مثلاً يك چراغ نفت سوز با توجه به مخزن نفت آن ممكن است بيست ساعت استعداد روشنايي داشته باشد. اما وزش باد و ريزش باران يا عدم مراقبت از آن سبب شود عمر آن كوتاه گردد، يا مي‏توان با انديشيدن راهكارهاي ديگر و افزايش مخزن نفت، بر اين مدت افزوده شود. در مورد انسان نيز چنين است. انسان از جهت ساختمان طبيعي، استعداد مدت معيني از عمر را دارد كه در لوح اثبات الهي ثبت شده است . پس از پايان يافتن استعداد طبيعي و ذاتي، عمر او به پايان رسيده و اجل فرا مي‏رسد. اين اجل غير حتمي يا معلق ناميده مي‏شود. حال شايد شرايطي به وجود آيد يا موانعي ايجاد شود كه اجل اين انسان زودتر از موعد طبيعي يا ديرتر از آن واقع شده و يا در همان موعد طبيعي خود از دنيا رود. اين اجل، اجل حتمي و مسمي ناميده شده و در لوح محفوظ الهي ثبت و ضبط مي‏باشد. در روايات ما برخي از عواملي كه موجب افزايش يا كاهش عمر (تغيير در اجل معلق) مي‏شود، ذكر شده است، مثلاً صدقه و صله رحم باعث طولاني شدن عمر و قطع رحم به عنوان كم شدن عمر و فرا رسيدن زودتر اجل معرفي شده اند، يعني اجل معلق را تغيير مي‏دهند. به تعبير ديگر: اجل حتمي و مسمي در صورتي است كه ما به مجموعه علل تامه يعني مقتضيات و موانع و شرايط نگاه كنيم، اما اجل معلق در صورتي است كه تنها به مقتضيات نگاه كنيم. در هر حال اجلي كه انسان با آن از دنيا مي‏رود، اجل حتمي و مسمي است. اما گاهي اجل حتمي مطابق با اجل معلق و غير حتمي مي‏شود . گاهي زودتر يا ديرتر واقع مي‏شود. اجل شخصي كه خودكشي مي‌كند، در علم الهي مشخص است‌; يعني خداوند مي‌داند كه او در چه زماني خواهد مرد. ولي اين اجل او اجل غير مسمّي است‌، چون اگر خودكشي نمي‌كرد، مي‌توانست بيش تر زنده بماند.
پي‌نوشت‌ها:

1.نسا(4)آيات 29 و 30.
2. وسايل الشيعه ، ج 19، بيروت ، ص 13، ح 2 و 3.
3. همان.

مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 5 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.