شيعه به چه معناست

19:52 - 1392/02/07
شيعه به كسي گفته مي شود كه پيرو و دوست دار امامان دوازده گانه بوده و به پنج اصل توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد اعتقاد داشته باشد و به ده فرع كه فروع دين ناميده مي شود عمل كند.
امام علی (ع)

شيعه به چه معناست و به پير وان چه عقيده اي شيعه گفته مي شود؟

پاسخ:

كلمه شيعه در لغت از ريشه «شاع» به معني همراهي و تبعيت گرفته شده است(1) و معني لغوي آن گروه و جماعتي است كه در انجام كاري همكاري مي كنند و گاهي نيز به تبعيت كننده از يك فرد اطلاق مي شود.(2) هم چنان كه در قرآن مي گويد: وَ إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ(3): همانا از پيروان او ابراهيم است».
بنابراين شيعه در لغت به معني همراهي و پيروي كردن است امّا در اصطلاح به چندين معنا به شرح ذيل مي باشد:

1. شيعه به كساني گفته مي شود كه علي ـ عليه السّلام ـ و اولاد او را دوست دارند چون اهل بيت رسول اكرم ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ هستند و خداوند دوست داشتن آنها را واجب كرده است و در قرآن آمده: «... بگو من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي كنم جز دوست داشتن نزديكانم (اهل بيتم).»(4)
شافعي بزرگ و امام مكتب شافعيه در اين باره مي گويد:
يا اهل بـيت رسول الله حبكم فرض من الله في القرآن انزله
كفاكم من عظيم الشأن انكم من لم يصلّ عليكم لا صلاة له(5)
يعني: اي اهل بيت رسول خدا، دوست داشتن شما در قرآني كه خداوند نازل كرده واجب شده است. در بزرگي شأن شما همين بس كه هر كس بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است.
2. شيعه به كسي گفته مي شود كه علاوه بر دوست داشتن اهل بيت ـ عليه السّلام ـ از آنان پيروي كرده و معتقد است كه حضرت امير المؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ و امامان بعد از او كه اولاد آن حضرت هستند جانشينان پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ و منصوب از سوي خداوند مي باشند، اين امامان رهبر مادي و معنوي جامعه بوده و بعد از پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ عهده دار وظايف آن حضرت در امور دين و دنيا مي باشند.
اكثريت شيعه را شيعه اماميه يا اثنا عشريه تشكيل مي دهد. از آنجا كه آنان جانشينان پيامبر اكرم ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ را دوازده نفر مي دانند اثنا عشريه (دوازده امامي) ناميده شده اند.(6)
علت اين كه پيروان حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را شيعه ناميده اند اين است كه پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ در زمان حيات خويش اين اسم را بارها براي نزديكان و دوست داران علي ـ عليه السّلام ـ به كار مي برد، چنان كه از عبدالله انصاري و ابن عباس نقل شده كه پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ در تفسير آيه إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ:(7) كساني كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترين مخلوقات اند» به علي ـ عليه السّلام ـ اشاره كرده و فرمودند «تو و شيعيانت، روز قيامت رستگار خواهيد بود.»(8)
به همين خاطر بعد از رحلت پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ مسلماناني كه به عهد و پيمان خود با علي ـ عليه السّلام ـ در روز غدير خم بسته بودند، وفادار ماندند به شيعه معروف شدند و كساني كه عهد و پيمان خود را از ياد برده و از اطاعت آن حضرت سرباز زدند، بعدها اهل سنت ناميده شدند.
بعد از آن كه معلوم شد شيعه در لغت به چه معنا است و در اصطلاح به چه كساني گفته مي شود اكنون نوبت آن است تا معلوم شود كه شيعه چه عقايدي دارد و عقايد شيعه كدام است؟ در پاسخ به اين سوال بايد گفت شيعه پنج اصل اعتقادي دارد كه عبارتند از:
1. توحيد: يعني خداوند قديم و باقي است هميشه موجود بوده و خواهد بود قادر و مختار است. عالم و دانا به همه چيز مي باشد جوهر و عرض نيست و واحد است و شريكي ندارد، هم چنين جهت ندارد و محل حوادث نيست به چشم ديده نمي شود.(9)
2. عدل: يعني خداوند كار قبيح انجام نمي دهد و به چيزهاي قبيح امر نمي كند و بندگان را بر انجام چيزي كه قادر به انجام آن نيستند امر نمي كند زيرا چنين امري قبيح است. و كسي كه كار قبيح انجام مي دهد يا قباحت و زشتي آن را نمي داند و به آن جاهل است يا محتاج به انجام آن كار است و خداوند هم از جهل و هم از احتياج منزه و پاك است. بنابراين عبادت و اطاعت يا گناه و نافرماني كه از بندگان صادر مي شود. از اختيار آنان بوده و هيچ اجباري نيست و به همين خاطر هر كس اطاعت كند مستحق ثواب بوده و هر كس نافرماني كرده و گناه كند مستحق عذاب است.(10)
3. نبوت: يعني خداوند پيامبراني را براي هدايت انسان ها فرستاده است و آخرين پيامبر حضرت محمد مصطفي ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ است كه خداوند او را فرستاده تا مردم را هدايت كرده مؤمنان را به جنت و نعيم بشارت دهد و كافران را به عذاب و جهنم بيم دهد. و راه راست را در دنيا بر تمام انسان ها نشان دهد و به وي معجزات فراواني از قبيل قرآن كريم، شق القمر و... عطا كرده است.
هم چنين بايد دانست كه پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ معصوم است از اول عمر تا آخر عمر هم از گناه صغيره و هم از گناه كبيره و از سهو و نسيان مبرّا است و از تمام اموري كه موجب كسرشأن و نقص در مروّت و شرف مي شود منزّه است.(11)
4. امامت: يعني خداوند به رسول خدا ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ امر كرده كه بعد از خود كسي را كه حافظ دين او باشد و اجراي احكام كند، يعني حكم الهي را در ميان خلق اجرا نمايد، را نصب كند و آن شخص حضرت اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ است كه در روز غدير خم پيامبر ـ‌ صلّي الله عليه و آله ـ وي را به جانشيني خود انتخاب كرد و مسلمانان با وي بيعت نمودند و بعد از وي اولاد آن حضرت هستند كه يكي بعد از ديگري به امامت رسيدند. اين امامان همگي معصوم بوده و از هر گونه گناه و كژي دور مي باشند. نام اين امامان چنين است:
1. علي مرتضي. 2. حسن مجتبي. 3. حسين سيد الشهداء. 4. علي زين العابدين. 5. محمدباقر. 6. جعفر صادق. 7. موسي كاظم. 8. علي رضا. 9. محمد هادي. 10. علي نقي. 11. حسن عسكري. 12. مهدي قائم منتظر كه زنده است هر وقت خدا بخواهد ظهور مي كند تا آن كه زمين را پر از عدل و داد كند پس از آن كه از جور و ظلم پر شده باشد.»(12)
5. معاد: يعني اين كه خداوند خلايق را بعد از آن كه ميراند و فاني كرد، دوباره زندگي مي دهد و آنان را در عرصه قيامت جمع كرده و كسي كه مطيع و فرمانبردار بوده جزا مي دهد و وي ثواب مي برد و آن كه گناهكار و نافرمان بوده عذاب مي بيند. و مسلمانان بايد به اين امر و هم چنين به سؤال قبر، صراط، ميزان، سخن گفتن جوارح در آن دنيا، بهشت، دوزخ و ثواب و عقاب اعتقاد داشته باشند چون مسأله معاد از اصول دين مي باشد.(13)
در نتيجه با توجه به مطالب فوق بايد گفت شيعه به كسي گفته مي شود كه پيرو و دوست دار امامان دوازده گانه بوده و به پنج اصل توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد با تفصيلي كه گفتيم اعتقاد داشته باشد و به ده فرع كه فروع دين ناميده مي شود، يعني نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زكات، امر به معروف، نهي از منكر، تولّي و تبرّي عمل كند.

پاورقی:

1. بندر ريگي(عربي به فارسي)، محمد، المنجد، تهران، انتشارات ايران، چ دوم، ج 1، ص 900.
2. سبحاني، جعفر، المذاهب الاسلاميه، انتشارات موسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ، چ اول، 1423 ق، ص 145.
3. صافات:83.
4. شوري:23.
5. الصواعق، ص 148، به نقل از المذاهب الاسلاميه، ص 146.
6. رباني گلپايگاني، علي، درآمدي بر علم كلام، انتشارات دارالفكر، چاپ اول، 1378، ص180.
7. بيّنه:7.
8. سيوطي، الدر المنثور، دارالفكر، ج 8، ص 589، هم چنين به الغدير، ج 2، ص 57 و 58 رجوع شود.
9. ر.ك: علامه حلي، الرسالة السعديه، كتابخانه آيت الله مرعشي،1410 قمري، ج اول، ص33 تا 52.
10. ر.ك: ضياء الدين بن سديد الدين جرجاني، وسائل فارسي جرجاني، انتشارات اهل قلم، چ اول،1375ش، ص184.
11. ر.ك: علامه حلّي، حسن، رسالة السعديه، ص71تا80 و رسائل فارسي جرجاني، ص184و185.
12. كاتب خوارزمي، محمد بن احمد، مفاتيح العلوم، ترجمه حسين خديو جم، انتشارات علمي و فرهنگي، چ اول، 1362، ص 35. هم چنين در آمدي بر علم كلام، ص180.
13. ر.ك: رسائل فارسي جرجاني، ص 187 و 188.

منبع:مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه علمیه قم

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 4 =
*****