از بیشتر مردا بدم میاد و از ازدواج کردن متنفرم

20:38 - 1392/02/08

من 23 سالمه و الان حدود 2 ساله که با یکی از پسرهای دانشگاه در ارتباطم که 2 سال از من کوچکتره اون قصدش از ارتباط با من ازدواجه از نظر اخلاق، رفتار، شغل، موقعیت خانوادگی و...

گلدان

سلام

من یه سوالی داشتم که می خواستم اگه ممکنه راهنماییم کنین من 23 سالمه و الان حدود 2 ساله که با یکی از پسرهای دانشگاه در ارتباطم که 2 سال از من کوچکتره اون قصدش از ارتباط با من ازدواجه از نظر اخلاق، رفتار، شغل، موقعیت خانوادگی و مذهب و همه چیز خیلی خوبه ولی من یه مشکلی دارم، اونم اینه که من اصلا با پدرم رابطه خوبی ندارم تو خیلی از مسائل باهاش اختلاف دارم و بیشتر اوقات دعوا داریم واسه همین مساله از بیشتر مردا بدم میاد و از ازدواج کردن متنفرم ( چون می ترسم یکی مثل بابام گیرم بیاد) ولی موقعیت مالی و جو زندگیمون طوری نیست که بتونم مجرد بمونم یا جدا زندگی کنم مجبورم ازدواج کنم این پسر با اینکه همه شرایطش خوبه ولی من اصلا علاقه ای ندارم بهش یعنی من کلا به هیچ پسری علاقه مند نمیشم که عاشقش بشم فقط تحمل میکنم و میگم شاید بعدا درست شه این پسر بی نهایت منو دوست داره ولی من برام مهم نیست که باهاش باشم یا نه حالا به نظر شما اگه من بخوام باهاش ازدواج کنم (بیشتر به خاطر موقعیت خانواده که تحملش سخته برام) کار درستی کردم یا نه؟
ممنون میشم کمکم کنین

جواب
سلام
این ارتباطی که شما با این پسر دارید و داشتید جدای از حرمتش به صلاحتون نیست و ضررهائی داره به اضافه اینکه ممکنه خانواده ها جلوی این ازدواج را بگیرند چرا در این جور مسائل خانواده که حق و تو دارند و میتونن جلوی این ازدواج رو بگیرن، اما گفتید از همه مردا متنفرید این درست نیست چرا که همه مثل هم نیستن و شما نباید تا کسی به خواستگاریتون میاد با ذهنیتی که از پدرتون دارید همه مردا رو با ایشون مقایسه کنید شما اول این ذهنیت و دید منفی رو اصلاح کنید البته وقتی به خواستگاریتون اومد و شما باهاش صحبت کردید و دیدید که شما اشتباه می کنید و همه اینجوری نیستن و وقتی محبت و علاقه رو از ایشون ببینید این ذهنیت از بین خواهد رفت و شما نیز به ایشون علاقمند خواهید شد .
توجه داشته باشید که هیچ وقت نباید بخاطر فرار از خانواده و...تن به ازدواجی دهید که به صلاح شما نیست چون این اصطلاحا از چاله در اومدن و به چاه افتادن است چرا که ممکنه خانه شوهر برای شما به مراتب آزار دهنده تر باشد مجرد ماند بهتر از اینجور زندگی است(زندگی بدون تناسب و علاقه). همچنین ازدواج با فردی که هیچ علاقه ا ی بهش ندارید هم ریسک داره چون معلوم نیست بعدا به وجود بیاد و زندگی بدون هیچ علاقه ای زندگی سردی خواهد بود مگر اینکه حد اقل علاقه ای به ایشون داشته باشید تااین علاقه حداقلی زمینه ای بشود برای عشق وادامه زندگی.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ممکن است دلیل این بی میلی اختلالات هورمونی باشد ویا...

تصویر خانم........
نویسنده خانم........ در

ولی باز هرکاری کنیم نمیشه!
با پدرم خوبم ولی به طرز وحشتناکی از پسرا متنفرم و از ازدواج مثل یه کابوس میترسم
به خاطر این اخلاق حتی اونایی که میخواستن بیلاخ خواستگاری و ... از خودم روندم
عجیب اینجاست که از کارم راضیم!!!!!!! من مطمئنم هیچ وقت اگه ازدواج کنم زندگی خوبی نخواهم داشت
و همه ارامش و زندگیم خوبم از بین میره میشم یه فردی که از زندگی بیزاره و افسردس!!!!!
چیکار کنم????

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام منم از مردا بدم میاد. سی سالمه نمیتونم ازدواج کنم.
وقتی میبینم چه فیلمهایی نگاه میکنن
وقتی میبینم چه فحشهایی میدن واقعاا حالم بهم میخوره
تازگیه اهم این جوکهایی که برای دختر درت میکنن و زنان را مسخره میکنن .تحصیلاتم فوق لیسانسه و کارمندم هیچ کمبودی هم ندارم از حرف مردم میترسم میترسم مسخرم کنن ازدواج نکردم.
اختلالات هورمونی هم ندارم
.

تصویر پانته آ
نویسنده پانته آ در

واقعا بهتون حق میدم.منم ازوقتی فهمیدم مردا چه فیلمایی رو نگاه میکنن و چه فحش هایی بهم میدن،یا وقتی بعضی از کامنتاشونو درمورد عکسای زنان میخونم،اصلا دلم نمیخواد باهاشون ازدواج کنم.البته منم قبول دارم که همه مثل هم نیستن ولی مقداری شک وشبهه و بدبینی نسبت به مردان وپسران دردرونم هست که میدونم خیلی بده.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

منم قبلا این حس و داشتم ولی از وقتی ازدواج کردم دو تا چیز برام روشن شد
1- اینکه اون اندک مردای حال بهم زنی که می بینید واقعا اندکن و بیشتر مردا که خیلی هم می شن فوق العاده در موردشون تنگ نظری بخرج دادم و همشون آدمای کثیف و لجنی نیستن درست برعکس خیلی هم خانواده دوست و پایبند هستن
2- اینکه نباید از جنسیت مردا غافل موند ، نباید نیازهای جنسیشونو بپای هرزگی گذاشت. این طور نیست که بخاطر نیاز جنسی دست به هر کاری بزنن و با هر کسی ارتباط بر قرار کنند. نیاز جنسی آقایان همون نیاز عاطفی خانوماست مگه شما کمبود محبتتون رو با هر کسی تامین می کنید؟
اعتماد کنید، با چشم باز انتخاب کنید تا زندگی زیبایی داشته باشید. خلقت این چنینیه مردا دست خدا بوده و خدا خطا کار نیست.

تصویر یه آدم
نویسنده یه آدم در

خواهشا نظر بدید چرا اینطوری شد یهو؟!ی آقا پسری از فامیلای زن عموم بود که حدود سه سال پیش من تازه ایشونو دیدم، و بعد از اون دیدار ایشون با رفتار و کاراش سبب دلبستگی من به خودش شد ولی اصلا باهم در ارتباط نبودیم حتی ش تلفن همدیگرو هم نداشتیم، کارای ایشون طوری بود که زن عموم هم به زبون میآورد که برای توعه این محبتاش، منم بیشتر عاشقش میشدم وقتی تلاششو میدم هر دفه بخدا میگفتم اگه این قسمتم تا فلان موقع بیاد دیگه و تا زمان قرارم با خدا دقیقا یه اتفاق میوفتاد که نشونه ای برای اومدنش بود طوری که شک نداشتم میاد چون با خدا قرار گذاشته بودم شاید پنج بار قرار گذاشتم با خدا و هربار اتفاقی درست همون موقع اتمام قرارم میوفتاد که منو کاملا به اومدنش امیدوار میکرد بعد از آخرین قرار که با خدا گذاشتم بالخره مادر ایشون با زن عموعه بنده درمورد من صحبت کرده بود که منو برای پسرشون میخاد ولی یه هفته بعد از اون ماجرا به گوشم رسید که آقا پسره به عموعه من گفته مادرم برادر زاده تونو برای یکی از فامیلامون میخاد ،،،،،، واقعا این یعنی چی؟؟ و چه معنی میده من هرگز چیزی رو به زور از خدا نخواستم وهرموقع بخدا میگفتم که اگه واقعا قسمت منه بیاد جلو و هربار خدا بهم نشونه میداد ولی اینکه اینطوری شد ینی چی اخه مگه اینکه واقعا خدا ازم متنفر باشه که بخاد اذیتم کنه وگرنه چرا اخهههه!!!!!

تصویر مدیر انجمن

با سلام. در حال حاضر سوالات متعددی در صف پاسخگویی می‌باشد. در صورتی که تمایل دارید، سوال شما نیز بررسی شده و مورد پاسخگویی کارشناسان و کاربران قرار بگیرد از این طریق سوال خود را ارسال نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum