اهمیت روزی حلال در اسلام تا چه حدی است؟

11:49 - 1396/06/27

روزی حلال رزقی است که از راه‌های‌ مشروع و در چهارچوب قوانین شرع به دست آمده باشد؛ یعنی در ضمن معامله شرعی، تجارت، و یا از راه کار و تلاشی که حاصل دست رنج انسان باشد.

پرسش: تعریف و اهمیت رزق حلال در اسلام را بیان فرمایید؟ و فرق میان نعمت و رزق چیست؟

پاسخ: کلمه «رزق» که معادل فارسی آن روزی است؛ یعنی هر چیزى که موجودى دیگر را در بقاى حیات و زندگی‌اش کمک نماید، و در صورتى که آن رزق ضمیمه آن موجود و یا به هر صورتى ملحق به آن شود، حیاتش ادامه مى‏‌یابد؛ مانند غذایى که زندگی بشر و بقائش به وسیله آن ادامه پیدا مى‌‏کند. به این صورت که غذا داخل بدن انسان شده و جزو بدن او مى‌شود. همچنین مانند همسر که در ارضای غریزه جنسى آدمى او را کمک نموده و مایه‌ی ادامه نسل او مى‏‌گردد. این‌گونه است هر چیزى که دخالتى در بقای موجودى داشته باشد، رزق آن موجود شمرده مى‌‏شود.[1]
در مورد ارتباط تکوینی میان رزق و مرزوق(کسی که از رزق استفاده می‌کند) باید گفت؛ بقای مرزوق به واسطه رزق است و از طرفی رزق به واسطه این‌که جزئی از مرزوق شده و به نوعی با آن متحد شده، وجود کامل‌تری پیدا می‌کند؛ مانند گوشت و نان که وقتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و رزق و روزی فردی شدند جزئی از بدن او می‌شوند و به نوعی در سیر تکاملی قرار می‌گیرند و کامل‌تر می‌شوند.[2]
«نِعْمَت» - با کسره حرف اوّل - در اصل به معنای نیکویى و حالت نیکو است.[3] سپس به معنای هر آن چیزی آمده است که خداوند به بندگان خود عطا می‌کند که عبارتند از مال یا رزق.[4]
بنابر آنچه در کتب لغت گفته شده؛ ظاهراً رزق جزو و از سنخ نعمت‌ها است، و به یک معنا با هم مترادف‌اند.
گفتنی است؛ لذتی که انسان‌ها از نعمت‌های خداوند می‌برند رزق آنها است. پس امکان دارد نعمت کم باشد اما رزق زیاد. گاهی انسان‌هایی هستند که در وفور نعمت‌اند اما رزقشان کمتر از انسانی است که در فقر زندگی می‌کنند. بر این اساس، هر چیزی برای هر کسی نعمت و خیر نخواهد بود. برای مثال موادّ قندی برای افراد عادی نعمت شمرده می‌شوند ولی برای فرد مبتلا به دیابت نه تنها رزق و نعمت نیستند، بلکه برعکس، مانع از کسب برخی کمالات و بلکه زائل کننده بعض کمالات وجودی او هستند. به همین نحو ثروت، مقام، شهرت و ... نیز برای عدّه‌ای نعمت محسوب می‌شوند، که از راه آنها به کمالات جسمی و روحی می‌رسند؛ امّا برای عدّه‌ای دیگر نه تنها نعمت نیستند، بلکه چه بسا نقمت بوده مایه دور افتادن آنها از کمالات انسانی است؛[5] چنان‌که در قرآن می‌خوانیم: «اگر خدا رزق را بر بندگانش وسعت دهد، در زمین سرکشى و ستم کنند، ولى آنچه را بخواهد به اندازه نازل می‌کند؛ یقیناً او به بندگانش آگاه و بینا است».[6]
با توجه به معنایی که از «رزق» ارائه شد، در تعریف رزق حلال باید گفت؛
۱. رزق و روزی حلال رزقی است که از راه‌های‌ مشروع و در چهارچوب قوانین شرع به دست آمده باشد؛ یعنی در ضمن معامله شرعی، تجارت، و یا از راه کار و تلاشی که حاصل دست رنج انسان باشد. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا»؛[7] و خداوند معامله را حلال و ربا را حرام کرده است.
۲. رزق حلال درآمد مشروعی است که حقوق خدا که در آن مال است پرداخته شده باشد؛ مانند خمس، زکات و...: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه...»؛[8] بدانید هر گونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، پیامبر، و... است.
۳. روزی حلال مال و سرمایه‌‌ای است که حق الناسی در آن نباشد؛ یعنی مال حلالی که انسان از راه مشروع به دست آورده، اگر بدهکاری دارد، اعم از دیه، قرض و ... و توانایی پرداخت آنها را دارد، باید پرداخت کند.
آنچه در موضوع روزی حلال مورد توجه است؛ این است که پیشوایان دین با گفتار و عمل خود همواره پیروان خویش را به تلاش برای به دست آوردن روزی حلال تشویق کرده و حلال بودن را شرط لازم و ضروری درآمدها دانسته‌اند. آنان کوشیده‌اند تا از این راه نظام مالی و اقتصادی سالم بر زندگی مردم و جامعه حکم‌فرما شود و راه‌های نامشروع کسب درآمد از بین رفته و یا به حداقل برسد. اهمیت این موضوع یعنی جایگزین کردن راه‌های مشروع در به دست آوردن روزی به اندازه‌ای است که این موضوع در منابع دینی به گونه‌های مختلف مطرح شده است. در این فرصت برخی از روایات را در این زمینه مطرح خواهیم کرد.
در دین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار و اموال حلال، جایگاه ویژه‌ای دارد، به گونه‌ای که در آموزه‌ها و تعالیم آن، تلاش برای کسب درآمد حلال جزو بهترین و با ارزش‌ترین عبادت‌ها به شمار رفته است:
«أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ»؛[9] امام باقر(ع) از رسول خدا(ص) نقل می‌کند که عبادت هفتاد جزء دارد که بهترین بخش آن تلاش در راه کسب روزی حلال است.
امام علی(ع) و دیگر ائمه(ع) در جایگاه پیشوایان دین، جهت کسب روزی حلال برای گذران زندگی خود از کار و تلاش دریغ نمی‌کردند.
در تاریخ آمده است: «وَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَخْرُجُ فِی الْهَاجِرَةِ فِی الْحَاجَةِ قَدْ کُفِیَهَا یُرِیدُ أَنْ یَرَاهُ اللَّهُ تَعَالَى یُتْعِبُ نَفْسَهُ فِی طَلَبِ الْحَلَالِ»؛[10] علی(ع) در شدّت گرما به دنبال حاجتى بیرون مى‌‏شد که دیگران مى‏‌توانستند انجام دهند، امّا مقصودش از این‌که خود اقدام کند و به دیگرى وانگذارد، این بود که خداوند شاهد باشد که براى روزى حلال خود را به زحمت انداخته و کار مى‌‏کند.
و نیز حضرتشان یکی از ویژگی‌های انسان‌های مؤمن و با تقوا را تلاش برای روزی حلال می‌داند: «...وَ طَلَباً فِی حَلَال‏».[11]
«کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ: الْحَلَالُ هُوَ قُوتُ الْمُصْطَفَیْنَ»؛[12] امام سجاد(ع) می‌فرمود روزی حلال از آن برگزیدگان است.
«فَقُلِ اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِک»؛[13] امام صادق(ع) می‌‌فرماید: بگویید خدایا ما را از راه حلال از درآمد نامشروع بی‌نیاز فرما.
حضرتش درجایی دیگر می‌فرماید: « ... فَبَکِّرُوا فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ اطْلُبُوا الْحَلَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ سَیَرْزُقُکُمْ وَ یُعِینُکُمْ عَلَیْهِ»؛[14] صبح زود برای به دست آوردن روزی اقدام کنید و روزی حلال را از خدا بخواهید که خداوند آن‌را به شما خواهد داد و در به دست آوردنش یاریتان خواهد نمود.
البته به دست آوردن روزی کاملاً حلال مشکلاتی نیز دارد؛ به همین دلیل امام صادق(ع) فرمود: «مُجَادَلَةُ السُّیُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَال‏»؛[15] نبرد با شمشیر از کسب روزی حلال راحت‌تر است. اینگونه است که پاداشی چون جهاد دارد.

-----------------------------
پی نوشت:

[1]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏18، ص 376، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.

[2]. ر. ک: همان.

[3]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، ص 814، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، 1412ق.

[4]. «النِّعْمة، بکسر النون: ما أنعم اللَّه به على عِباده من مال أو رزق»؛ ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، ج 2، ص 953، بیروت، دار العلم للملایین‏، چاپ اول، 1988م.

[5]. ر.ک: http://www.maaref.porsemani.ir/node/5278

[6]. شوری، 27.

[7]. بقره، 275.

[8]. انفال، 41.

[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏5، ص 78، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[10]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏3، ص 163، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.

[11]. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص 305، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

[12]. حمیری، عبد الله بن جعفر، قرب الإسناد، متن، ص 380، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1413ق.

[13]. علی بن موسی (امام هشتم)، الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام، ص 399، مشهد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، 1406ق.

[14]. کافی، ج ‏5، ص 78- 79.

[15]. همان، ص 162.
برگرفته از اسلام کوئست

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 8 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.