- دین حاصل تفکر ما درباره هستی است که با برهان اثبات میشود.
انسان موجودی دو بعدی است که علاوه بر جسم از روح متعالی و قوه تفکر و اندیشه برخوردار است؛ بر این اساس تلاش میکند جهان یپرامون خود را بشناسد و به سوالات متعددی که در مورد هستی برایش به وجود میآید پاسخ مناسب و قانع کننده بدهد. مهمترین سوالات ذهن بشر در مورد هستی نیز سه سوال اساسی است که در این شعر زیبا جمع شده است: «از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟ به کجا میروم؟ آخر ننمایی وطنم.»
قوهای که میتواند پاسخ این سوالات را بیابد و هستی را بشناسد، عقل انسان است؛ انسان با معیار عقل و تفکر و بر پایه برهان، میتواند پاسخی قانع کننده برای این سوالات پیدا کند. عقل انسان با براهین متعدد اثبات میکند این دنیا با این عظمت، بدون شک خالق و آفرینندهای عالم و مدبر دارد، سپس از خود میپرسید به راستی هدف او از خلقت چه بوده و ما باید چه کاری انجام دهیم، اینجا باید سخن همه ادیان را دید و از میان آنان سخن مطابق را عقل و برهان را پذیرفت. لذا خود عقل تایید کننده دستورات دین است.
البته در این میان ما ادیان باطل هم داریم که توسط افراد سودجو بنا نهاده شدهاند، ولی بدون شک آنان برهانی قاطع و قانع کننده بر دین خود ندارند؛ اینجا باید عقل را محور قرار داد و همه سخنان آنان را بررسی کرد و یک دین که بر اساس برهان و استدلال بنا شده است را پذیرفت.