از نظر اسلام تحصیل کدام علم واجب است؟

14:04 - 1396/06/29

از نظر اسلام تحصيل بعضي علوم واجب عيني است و بر هركسي واجب است مثل علم عقايد و اخلاق و احكام اسلامي و تحصيل بعضي علوم واجب كفايي است علوم مختلف دانشگاهي مثل گياه پزشكي، زيست شناسي نيز براي عده اي كه از عهده آن بر مي آيند يك وظيفه شرعي است.

پرسش: از نظر اسلام تحصیل کدام علم واجب است؟

علم سودمند عبارت است از:
آيه محکمه: يعني اعتقادات و مسائل اعتقادي و معرفتي.
فريضه عادله: يعني فراگيري علم اخلاق (اخلاق فردي و اجتماعي).
سنه قائمه: يعني علم به احکام شريعت و مسائل حلال و حرام.»(اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، عليمه اسلاميه، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج 1، ص 37)
نکته اي که از روايت فوق استفاده مي شود اين است که در اسلام آن علمي مورد نظر است که مفيد به حال جامعه و افراد باشد، آن چه هم در روايت ذکر شده مصداق هايي از علم مفيد است. در روايت ديگر علم مفيد را خداشناسي، انسان شناسي، فرجام شناسي (هدف خلقت هستي و انسان) گناه شناسي شمرده است.(همان، صص 63-64، روايت 11)
روايات معصومين (ع)را بايد بصورت مجموعه نگاه كرد ،زيرا قيود وتفصيلات را مي توان با روايات ديگر بدست آورد ونمي توان به يك روايت كه در شرائط خاصي صادر شده اكتفا نمود.
در نتيجه هر علمي كه براي اداره جامعه مفيد باشد علم نافع است وبر حسب غايت آن علم ،ميزان اهميت آن تعيين مي گردد.
از نظر اسلام تحصيل بعضي علوم واجب عيني است و بر هركسي واجب است مثل علم عقايد و اخلاق و احكام اسلامي و تحصيل بعضي علوم واجب كفايي است كه عداه اي بايد دنبال آن بروند مثل علوم حوزوي و علوم دانشگاهي كه براي حفظ نظام و پيشرفت جامعه لازم است بنابراين علوم مختلف دانشگاهي مثل گياه پزشكي، زيست شناسي نيز براي عده اي كه از عهده آن بر مي آيند واجب و لازم است و بعنوان يك وظيفه شرعي مي باشد علاوه بر آنكه انسان بانيت خدايي همه امور را مي تواند به عبادت تبديل كند حتي راه رفتن و آب خوردن را.
از نظر اسلام اهميت و عظمت مقام علم؛ در حدي است که خداوند در قرآن به پيامبرش دستور مي دهد: «قل هل يستوي الذين يعلمون و الذين لايعلمون... ؛ [اي پيامبر!] بگو: آيا کسي که عالم است با کسي که نمي داند برابر است».(زمر، آيه 9)
پيامبر اسلام در مقام ارزش گذاري به علم مي فرمايد: «طلب علم فريضه علي کل مسلم الا ان الله يحب بغاه علم؛ دانش آموختن بر هر مسلماني واجب است همانا خدا، طلب کنندگان دانش را دوست دارد».(اصول کافي، ج1، کتاب فضل العلم، ح 1، ص 35)
گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است. اما تنها وارستگان و ژرف انديشان هستند كه فراتر از نيازهاي اوليه طبيعي و محسوسات به ارتباط نهاني دانش ها و ارتباط جهان هستي با آفريننده آن فكر مي كنند و از هدفمندي اين همه جنب و جوش ها سخن به ميان مي آورند.
مهمترين رسالت دين ايجاد انگيزه فراطبيعي در ميان انسان ها و جهت دهي صحيح به تلاش هاي روزانه است به طوري كه علاوه بر تأمين نيازهاي روزمره زندگي، به هدفمندي و تلاش براي دستيابي به مقصود هستي اقدام كند. از اين رو در فرهنگ اسلامي تمام دانش هاي مورد نياز براي زندگي بشري داراي اهميت است و توصيه شده به مقدار لازم و نياز جامعه، مردم براي فراگيري آن اقدام كنند و از آن به «واجب كفايي» تعبير شده است.
اما براي همه انسان ها در هر مرتبه علمي كه قرار دارند توجه به هدف و هدفمندي جهان و ايمان به مبدأ و معاد لازم و «واجب عيني» شمرده شده است و غفلت اكثريت جامعه بشري جاي تأسف دارد زيرا حتي از علوم تجربي و مهندسي نيز مي توان به آن هدف مقدس دست يافت و منافاتي با زندگي روزمره ندارد، لذا از نظر قرآن و روايات، علم وسيله است نه هدف؛ آن هم وسيله‏اى كه انسان را به كمال مى‏رساند و دنيا و آخرت او را آباد مى‏كند. گفتنى است كه ارزش هر علم به ارزش موضوع آن علم است و در اين جهت علوم الهى و دينى - با توجه به موضوع آن - از ساير علوم اشرف و برتر است؛ ولى اين بدين‏معنا نيست كه علوم ديگر بى‏اهميت و بدون ارزش است و علم نيست.
در نگاه كلى قرآن، هر علمى كه انسان را به دنياپرستى سوق دهد و به چنگال ماديات بسپرد و فهم و شعور او را به طرف خواب و عيش و نوش بكشاند هدف نهايى او را تنها وصول به ماديات قرار دهد، چيزى جز ضلالت و گمراهى نيست.
در قرآن كريم آمده است: «ذلك مبلغهم من العلم ان ربك هو اعلم بمن ضل عن سبيله؛ اين آخرين حد آگاهى آنها است و خداوند به حال آن كه از راه حق گمراه شده آگاه است».(نجم، آيه 30) پس علوم غيردينى نيز مى‏تواند نقش‏آفرين بوده و موجبات سعادت آدمى را فراهم كند. اين در صورتى است كه هدف تلقى نشود، بلكه وسيله پيشرفت و رسيدن به كمال باشد. از طرف ديگر علوم دينى نيز اگر طالب آن قصد رسيدن به دنيا را داشته باشد، موجب بدبختى انسان مى‏شود.
خلاصه اين که علمي که در روايات و آيات بر آن تأکيد شده و از آن تمجيد گشته و به عنوان اشرف علوم محسوب مي گردد علم خداشناسي است زيرا معلوم اين علم از معلوم ساير علوم برتر و اشرف است و هر علمي به اندازه معلوم خود ارزش دارد و روشن است که کسب معرفت و جهان بيني و خداشناسي منحصر به يک رشته نيست.
شخصي ممکن است از علم شيمي آن چنان خدا را بشناسد که از مطالعه کتاب هاي ديني نشناسد - پس آن چه مهم است شناخت کيمياي هستي است - البته بايد پذيرفت بعضي از علوم و رشته ها به اين هدف نزديک تر و کم واسطه ترند. در غير اين صورت از علوم مختلف به عنوان فضل نام برده شده نه کمال.
بنابراين دروس دانشگاهي که در جهت حل مشکلات علمي و گسترش علمي افراد و جامعه خاص بر مي دارد نه تنها علم لاينفع نيست بلکه علومي هستند که در خدمت به جامعه و مردم است و کسي که به قصد کمک به مردم و کسب رضايت خداوند و خدمت رساني به افراد جامعه به تحصيل آن علوم مي پردازند، نه تنها پسنديده، بلکه در برخي موارد بر افراد اين تحصيل واجب مي شود. مثلا آنجا که حل مشکلات مردم و اداره جامعه متوقف بر تحصيل در يکي از رشته هاي تخصصي باشد.
از طرف ديگر انسان موجودي اجتماعي و وابسته به اجتماع است و همچنان که از مواهب اجتماعي بهره مي برد بايد به حال اجتماع نيز سودمند باشد گاهي اوقات تحصيل در رشته اي خاص ممکن است به ظاهر براي فردي به طور مستقيم سودي معنوي در بر نداشته باشد ولي چون باعث پيشرفت جامعه به ويژه جامعه اسلامي مي گردد و موجب سربلندي و اقتدار و عزت علمي و اقتصادي آن مي گردد، تحصيل آن لازم است وتحصيل با چنين انگيزه اي خود از عبادات مهم است. اين از ويژگي هاي دين مقدس اسلام است که پيروان آن در هر حال و کار و شغلي که هستند مي توانند با انگيزه و نيت خدايي و قصد خدمت به مردم در حال عبادت باشند با مطالعه در تاريخ به دست مي آيد که عده زيادي از مردان حق و بزرگان اهل کمال در علوم مختلف زمان خود استاد و متخصص بوده اند يعني آنها ميان تحصيل علومي مثل رياضيات و زيست شناسي و فيزيک و شيمي و تحصيل در رشته هاي معارف ديني هيچ گونه تقابل و منافاتي نمي ديده اند و با آن نيت پاک همه را در راه رسيدن به قرب حق و پيمودن راه بندگي به کار مي برده اند. پس تحصيل در علوم جانور شناسي نيز مانند علوم ديگر اگر با انگيزه عالم شدن و آشنايي بيشتر با شگفتي هاي خلقت و نيز تقويت بنيه علمي کشور و رفع نيازهاي علمي و تخصصي آن باشد، کاري عبادي و آخرتي است، چون نيت و انگيزه خدايي و معنوي است. بر عکس اگر کسي در رشته معارف تحصيل کند ولي انگيزه او کسب شهرت يا درآمد و يا به دست آوردن منصب و مقامي باشد، هر چند موضوع تحصيلي اش ارزشمند است ولي چون با انگيزه اي الهي ومعنوي انجام نمي گيرد فاقد ارزش است.

برگرفته شده از سایت پرسش و پاسخ نهاد رهبری.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.