در واقع خدایی اوست که اقتضای آفرینش دارد؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجاد کردن است . هر وجودی خیر است و لازمه فیاض (بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است: «و ما کان عطاء ربک محظورا؛ عطای پروردگارت منع نشده است» (اسراء / 20)
پرسش: چرا خدا انسان را آفرید؟ایا خدا به آفرینش ما نیازی داشت؟اگر خدا جهان هستی را نمی آفرید بر چه چیزی خدایی می کرد؟آیا خدا به ما برای این که خدا بنامیمش نیازی داشت؟آیا خدا ما را آفرید که او را خدا بنامیم و او را شکر کنیم؟
پاسخ: به يقين خداوند نه به ما و نه به خدايي كردن بر مخلوقاتش و نه به خدا ناميده شدن يا عبادت شدن يا هر چيز ديگري نيازي ندارد ؛ هدف خداوند از آفرينش چيزي غير از همه اين ها است كه همه اين امور از ساحت قدس و بي نيازي مطلق خداوند به دور است ؛ در حقيقت مشکل اصلی ما آن است که مساله هدف مندی را با نیازمندی به نتیجه فعل یکسان مي دانيم ؛ اصولا تصور ما از انجام کارها ، به دست آوردن سود یا رفع نیاز است ؛ زیرا ما انسان ها موجوداتی محدود و ناقص هستیم . همواره اعمال ما به یکی از این دو امر برمی گردد . به همین خاطر تصور می کنیم هرکاری که از هر فاعلی سر بزند، باید به منظور رفع نیاز او باشد و یا برای به دست آوردن سودی ( البته به دست آوردن سود ، حاکی از وجود نوعی نیاز و میل به بر طرف کردن آن است) این قاعده را حتی در مورد خداوند نیز جاری می کنیم ؛ در حالی که خداوند موجود نامحدود ، کامل و بی نیاز مطلق است .
آری هدف انسان در کارهایش، رسیدن به کمال و سود یا رفع نقص است؛ مثلاً غذا میخورد تا رفع گرسنگی کند. لباس میپوشد تا خود را از سرما و گرما حفظ کند.ازدواج میکند برای ارضای نیازی که احساس میکند ، اما خداوند، هیچ نقصی ندارد که با افعالش، قصد رفع آن را داشته باشد. هیچ کمالی را فاقد نیست، تا به کمال رسیدن برای او فرض شود. بلکه افعال او از منشایی غیر از رفع نقص و برطرف کردن نیاز صادر می گردد .
در واقع خدایی اوست که اقتضای آفرینش دارد؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجاد کردن است . هر وجودی خیر است و لازمه فیاض (بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است: «و ما کان عطاء ربک محظورا؛ عطای پروردگارت منع نشده است» (1).
هر چیزی که اقتضای وجود و هستی داشته یا امکان وجود داشتن آن باشد ، فیض وجود از خدا دریافت می کند .خداوند بخل در وجود و هستی دادن ندارد ، تا موجودی که امکان وجود آن است ، وجود را دریافت نکند.
پینوشتها:
1. اسراء (17) آیه 20؛
نهجالبلاغه، خطبه 193.
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی