اگر شیطان نبود باز انسان دچار معصیت می شد و یا گمراه می شد؟

10:35 - 1396/07/04

اگر شیطان هم نبود باز انسان به عنوان يک موجود صاحب اختيار مي توانست هر راهي را، چه خير و سعادت و چه شر و شقاوت انتخاب کند، زيرا تنها عامل گرايش انسان به سمت بدي ها و انحرافات و گناه ،شيطان نيست ،بلکه شيطان در نقش محرک و تقويت کننده ميل ها و گرايش هاي نادرست دروني عمل کرده، انسان را به ورطه گناه و انحراف مي اندازد.

پرسش: اگر شیطان نبود باز انسان دچار معصیت می شد و یا گمراه میشد؟

پاسخ: چه شيطان به عنوان يک عامل انحراف و تهديد کننده در مسير زندگي انسان ها وجود داشت و چه نداشت، انسان به عنوان يک موجود صاحب اختيار مي توانست هر راهي را، چه خير و سعادت و چه شر و شقاوت انتخاب کند، زيرا تنها عامل گرايش انسان به سمت بدي ها و انحرافات و گناه ،شيطان نيست ،بلکه شيطان در نقش محرک و تقويت کننده ميل ها و گرايش هاي نادرست دروني عمل کرده، انسان را به ورطه گناه و انحراف مي اندازد.
نمونه آن در ماه رمضان است که به شهادت روايات ،شيطان در بند مي شود اما همچنان گناه و معصيت هرچند کم تر وجود دارد .
آنچه که انسان ها را به بدي وا مي دارد ، «نفس اماره» و هواها و هوس ها در وجود انسان است . اگر هم شيطان بخواهد انسان را فريب دهد ، از طريق نفس اماره است . تا آمادگي دروني در انسان به سوي گناه نباشد ، از شيطان کاري ساخته نيست. اين حقيقتي است که در آيات متعدد قرآن به آن اشاره شده و منشا گناهان و انحرافات در انسان ها را نفس اماره و هواهاي نفساني آن ها برشمرده است .
در سوره يوسف آمده است: «وَ مَآ أُبَرِّئُ نَفْسِيَّ إِنَّ النَّفْسَ لاَ َمَّارَةُ بِالسُّوَّءِ إِلآ مَا رَحِمَ رَبِّيَّ؛ (1) هرگز نفس خويش را تبرئه نمي کنم؛ نفس، بسيار انسان را به بدي ها فرمان مي دهد، مگر اين که لطف و رحمتي از جانب خداوند، نصيب انسان گردد».
همچنين آياتي ديگر از پيروي هواي نفس نهي مي کند:«وَ لاَ تَتَّبِعِ الْهَوَيَ فَيضِلَّک؛ (2) هرگز متابعت هوا مکن که تو را از راه خدا گمراه مي کند».
«وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهوَنَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوَيَ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَي؛ (3) اما کسي که بترسد از مقام پروردگار خويش، و باز دارد نفس را از پرستش هوا، بهشت، جايگاه او خواهد بود».
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ؛ (4) ما انسان را آفريده‏ايم و مى‏دانيم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند، و ما از شاهرگ [ او ] به او نزديك تريم.
اصولا از ديدگاه قرآن بزرگ ترين خطري که انسان را تهديد مي کند، نفس اماره است، تا آن جا که ممکن است انسان آن را معبود و خداي خود قرار دهد.
«أَفَرَءَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـَهَهُ هَوَيه؛ (5) آيا ديدي کسي که معبود خود را هوي و هوس خويش قرار داده بود».
امام علي (ع)در اين باره فرمود: « نفس، بسيار انسان را به بدي فرمان مي دهد، پس کسي که به او اعتماد کند، به او خيانت مي کند، و کسي که به او اتکا کند، او را هلاک مي کند». (6)
از طرف ديگر قرآن کريم تصريح مي کندکه قلمرو نفوذ شيطان در انسان فقط در حد وسوسه و جلوه دادن و زينت دادن خيالي يک امر باطل است، که با عناوين وسوسه، تزيين و تسويل بيان شده است .او هيچ‏ گونه اکراه و اجبارى بر انسان ندارد. اين حقيقت را قرآن کريم از زبان شيطان چنين نقل مى‏کند:
«و ما کان لى عليکم من سلطان الاّ ان دعوتکم فاستجبتم لى فلا تلومونى ولوموا انفسکم (7)؛ شيطان در قيامت خطاب به گمراهان مى‏گويد: در دنيا هيچ گونه قدرت و تسلطى بر شما نداشتم جز اينکه شما را به سوى باطل فرا خواندم و اجابت کرديد. پس مرا بر گمراهى خويش ملامت نکنيد، بلکه خود سزاوار سرزنش هستيد».
در تفسير «الميزان» در ذيل همين آيه آمده است:
خداوند در اين آيه هر گونه سلطه ظاهرى و معنوى را از شيطان نفى کرده؛ يعنى، نه چنين قدرتى دارد که در اراده انسان نفوذ کند و چيزى را بر او تحميل کند و بر کارى اجبار نمايد ؛نه دليل و برهانى دارد تا عقل و انديشه انسان را تحت تصرف خود قرار دهد .در نتيجه انسان را ناچار به پذيرش القائات خود بکند.
تنها نقشى که او در زندگى انسان دارد، دعوت به سوى باطل است .دعوت شيطان از طريق نفس اماره صورت مي گيرد . در واقع نيروهاي اماره در وجود انسان در طول القائات شيطاني قرار دارد . شيطان بي واسطه آمادگي دروني انسان نمي توان کاري صورت دهد. پس شيطان هيچ تسلطي بر انسان ندارد.» (8)
با توجه به وجود اميال و هواهاي نفساني و غريزي در وجود انسان و آلوده بودن روح انسان ها به برخي رذائل اخلاقي ،زمينه آلودگي به گناه و انحراف در او وجود دارد . البته در اين راه وسوسه ها و مقدمه چيني هاي شيطان بي تأثير نيست، لکن نه در آن حد که اگر شيطان نبود ،انسان هيچ گاه ميل به گناه و خطا و انحراف پيدا نمي کرد.
البته حقيقتا نمي توان حدس زد اگر داستان شيطان و کينه او از انسان ها و فريب دادن آدم و حوا عليهما السلام از ابتدا پيش نمي آمد، وضع امروزي ما چگونه بود اما همين اندازه بايد دانست که «باز انسان بود و اختيارش».

پي نوشت ها:
1. يوسف(13) آيه 53.
2. ص (38) آيه 26.
3. نازعات (79) آيه 40 ـ 41.
4.ق(50) آيه 16.
5. جاثيه(45) آيه 23.
6. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 10، ص 130.نشر دار الحديث قم 1407 ق.
7. ابراهيم(14) آيه 22.
8. علامه طباطبايي ، الميزان با ترجمه سيد باقر موسوي همداني، ج12 ،ص64 ،نشر جامعه مدرسين قم، 1374 ش .
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر کمالی
نویسنده کمالی در

با سلام و احترام

این مطلب در کانال اندیشه برتر منتشر شد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.