چرا ما نماز می خونیم اگه خدا نیاز ندارد؟

12:49 - 1396/07/05

ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز ماهيتي جز ارتباط با خداوند و ستايش او ندارد.

پرسش: چرا ما نمازمی خونیم اگه خدانیازندارد؟

پاسخ: علت اصلي نماز خواندن ما، نه نیاز خداوند به نماز ما و نه حتی منافعی چون لزوم ارتباط برقرار كردن با خداوند و رسیدن به آرامش روحی و ..، ، بلكه علت این امر واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز ماهيتي جز ارتباط با خداوند و ستايش او ندارد؛ اما چرا نماز واجب است؟وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است. در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که : چون خداوند فرموده و از ما چنین خواسته است .اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عبادتی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت:اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشته‌اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در چگونگی پرستش است.در فرهنگ اسلامی، تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذکر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛‌ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه کمتر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب نموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر این عمل عبادی مناسب و آسان، در زندگی تکرار می گردد.اما دقت و تأمل در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیر مؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار معرفی می کند و نشان تسلیم را در عمل آشکار می داند، می فرماید: مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
در ضمن، تجربه زندگی انسان ها نشان داده آن جا که دست ها و سلیقه های انسانی در کارهای مختلف دخالت کرده است، آن را به صورت های مختلف در آورده که گاهی با اصل و حقیقت خود فاصله بسیار دارد. در مورد احکام و تکالیف دینی نیز ما این مسئله را در ادیان دیگر مشاهده می کنیم که دست بردن انسان ها در احکام و دستورات دینی، آن ها را به چه وضعی در آورده و گاهی آن را به صورت کلی پاک کرده و از بین برده است.شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرموده، حفظ شکل و ساختار نماز بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین جهت، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی کلی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد؛ هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد. حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است، نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن .
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.پس نماز تكليفي است كه در عين لزوم رعايت و انجام آن، همه آثار و فواید هر نوع ارتباط ديگر با خداوند را به بهترين شكل داشته و به علاوه، آثار و بركات بسيار زياد ديگري را نيز به همراه دارد. در نتيجه، بهترين شكل ارتباط برقرار نمودن با خداوند، نماز است كه حفظ همه اين آثار فردي و اجتماعي، در گرو دائمي و واجب دانستن نماز و انجام آن بر اساس قوانين و مقررات خاص است.البته همه این ها مانع از ان نیست که انسان به هر شکل و صورت دیگری که مشروع و معقول محسوب می شود با خدای خود ارتباط برقرار ننماید و از مصاحبت و نجوای با او لذت نبرد و خود را در قرب او احساس ننماید.

پی­نوشت­ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، ج 65، ص 309، نشر اسلاميه، تهران، بي تا.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، ج 2، ص 317، انتشارات داورى‏، چاپ اول.
3. عنکبوت (29) آیه 45.
مرکزملی پاسخگویی به سئوالات دینی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.