بسیاری از جریانهایی که اکنون در حال نسخهپیچی برای قانون مداری و عدم بستن دهان مخالف هستند،کسانی هستند که بزرگترین ظلم را علیه نظام مرتکب شدند و کشور را تا مرز فروپاشی بردند.هنگامیکه این افراد حرف از قانون مداری میزنند باید منتظر شکست قانون و تجاوز به کشور بود.
وجود رسانههای جمعی و ابزار مختلف ارتباطی باعث میشود تا نظرات قریب بهاتفاق مردم در محیطهای متنوع یا اشکال متفاوت شنیده شود. اغلب، گروههایی که همگام و همراه مردم نبودند و همیشه از مردم و رأیشان را صرفاً ابزاری برای رسیدن به منافع حزبی و شخصی خود یافتند، سعی میکنند تا با لطایفالحیلی القاء کنند که در کشور نمیتوان اظهارنظر کرد، خفقان عظیمی در کشور حاکم است وحتی قوه قضائیه و دادستانی کل اجازه نُطُق کشیدن به مردم را نمیدهند و از این قبیل موارد... .
متأسفانه عدم رسیدن به مقاصد حزبی منجر میشود تا هر نسبت نادرستی را به کشور وارد کنند. همه میدانیم که تمامی کشورها در قوانین خود یک دسته محدودیتها دارند، و این موضوع امری طبیعی است. خطوط قرمزی مانند حفظ احترام به افراد، عدم تشویش اذهان عمومی و تهمت و... متأسفانه برخی جریانهای مغرض سیاسی به دلیل نرسیدن مقاصد سوء خویش، با همراهی رسانههای معاند نظام در داخل و خارج، بانگ عدم آزادی بیان خود واتهام قانونگریزی را به قوه قضاییه و برخی نهادهای نظارتی که مزاحم اهداف شومشان هست،وارد میکنند. متأسفانه همین اقشار درجایی که باید به قانون پایبند باشند، کشور را تا مرز فروپاشی بردند(مانند فتنه 88). از دید این افراد مغرض وقتی همهچیز سرجای خودش است که احزاب سیاسی مربوطهی ایشان دارای جایگاه در حوزههای ثروت و قدرت باشد ، در غیر این صورت "هیچچیز سرجای خودش نیست".نگاهی کوتاه به سابقه این افراد روشنگر این قبیل تحرکات و اظهارنظرهایشان خواهد بود.