تغییر نعمت یکی از پیامدهای گناه است، مشکل باران شاید یکی از مصادیق تغییر نعمت و پیامد گناه انسان باشد.
این روزها آسمان با زمین قهر کرده است، چشمهای زمین در راه آسمان سفید گشته؛ اما خبری از آمدن نیست. کسانی در کار گمانه زنیاند. برخی این را از چرخهی طبیعت میبینند. برخی تغییرات آب و هوایی ناشی از گرم شدن زمین و اثر گلخانهای و توسعهی صنعت و ...
فارغ از عوامل فیزیکی و درستی یا نادرستی آن، آیا عوامل غیر مادی و معنوی در این گونه موارد نقشی دارد؟ بگذارید با گزارههایی از متون دینی در آن بیندیشیم. در فرازی از دعای کمیل چنین میخوانیم: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ: رحیما ببخش گناهی که نعمتم را دگرگون سازد». تا اینجا روشن شد که گناه پیامدهایی دارد. تغییر نعمت یکی از پیامدهای گناه است. مشکل باران شاید یکی از مصادیق تغییر نعمت و پیامد گناه انسان باشد. امام باقر (علیهالسلام) نیز فرمودند: «هيچ سالى کم باران تر از سال ديگر نيست و خدا باران را به جايى که خواهد میفرستد، چون مردمى مرتکب گناهان شوند، خداى عزوجل بارانى را که در آن سال براى آنها مقدر فرموده، از آنها بگرداند و آن را برای ديگرانی که گناه نکرده باشند، بفرستد؛ اما اگر منطقه ای يافت نشد که اهل آن با تقوا باشند، خداوند باران را به سوى بيابانها و درياها و کوهها میفرستد. به راستی خداوند جعل [2] را در لانه اش، عذاب میکند و به خاطر معصیت انسانهایی که در آن سرزمین گناه کردهاند، از باران محروم میفرماید. چرا که خدا برای این حیوان راه کوچ کردن و زندگی نمودن در سرزمین دیگر غیر از این سر زمین را فراهم ساخته است». همچنین در برخی از ادعیه چنین وارد شده ست: «وَاغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ [3] و ببخشای بر من گناهانی که آسمان را از بارش باز میدارد!».
اما آیا هر گناهی نعمت را تغییر میدهد؟ آنگونه که از روایات بر میآید؟ در رویات به این سوال پاسخ داده شده و از گناهنی را که باعث تغییر نعمت میشوند نیز نام برده شده است بر اساس این روایات گناهانی که باعث تغییر نعمت شود عبارتند از:
1. ظلم و ستم کردن به مردم
2. از دست دادن عادت به کار خیر
3. امر به معروف نکردن
4. کفران نعمت کردن
5. شکر نکردن (که بهترین شکر آن است که انسان نعمت را در مسیر خودش به کار ببرد)[4].
_________________________________________________
پینوشت
[1]. الکافی، شیخ کلینی، طبع دارالحدیث، ج3، ص 674.
[2]. جعل: حشرهای است سیاه و پردار و زشت که روی سرگین حیوانات مینشیند و آن را سرگین غلتان و سرگین گردان و سرگین گردانک هم میگویند اسامی دیگر نیز در لغت برای آن آمده است، فرهنگ عمید.
[3]. الکافی، همان، ج7، ص 395.
[4]. فیض کاشانی، محمد محسن، تفسیر صافی، ج 3، ص 61.
نظرات
با سلام و احترام مطلب شما در کلوپ هاي زير بازنشر و منتشر شد.
کلوپ دوستان
کلوپ مشاوره ازدواج و خانواده
کلوپ مثبت انديشي
کلوپ فلسفه
کلوپ نماز
کلوپ نسل جوان
کلوپ محمد رسول الله
کلوپ روحانيت
کلوپ نسل جوان
کلوپ جنبش مجازي رهروان ولايت
کلوپ عشق به خدا
کلوپ اسلام
کلوپ کانون وبلاگ نويسان ديني
با سلام و احترام مطلب شما در کلوپ هاي زير بازنشر و منتشر شد.
کلوپ دوستان
کلوپ مشاوره ازدواج و خانواده
کلوپ مثبت انديشي
کلوپ فلسفه
کلوپ نماز
کلوپ نسل جوان
کلوپ محمد رسول الله
کلوپ روحانيت
کلوپ نسل جوان
کلوپ جنبش مجازي رهروان ولايت
کلوپ عشق به خدا
کلوپ اسلام
کلوپ کانون وبلاگ نويسان ديني