شیطان نقشهی خدای دانا و توانا را به هم نزد، بلکه بخشی از نقشهی خدا و قطعهای از پازل جهان شد.
جهان شناسی و کشف حقایق فیزیکی و متافیزیکی آن یکی از دغدغههای اساسی و جذاب آدمی در طول تاریخ بوده است. شر و خیر و جدال نیروهای اهریمنی و پاکی از حقیقتهای زیست جهان آدمی است. شیطان به عنوان نماد شرهای عالم که مانع سعادت و خوشبختی انسانهاست در این میان از جایگاه ویژهای برخوردار است. در نگاه بیشتر انسانها شیطان موجودی اهریمنی است که با نافرمانی خود و اخراجش از بهشت برین در پی کینه ورزی و انتقام برآمده و بر سر راه انسانها نشسته و گمراهشان ساخته و با این کار نقشه و طرح اصلی خداوند حکیم را که جهانی پاک و به دور از هر شر و بدی بود را به هم زد! انگار خدای قدرتمند برنامهای ریخته بود که در جهانی سرشار از گل و بلبل و رویایی، همه در اوج شادی و خوبی زندگی کنند؛ اما شیطان ناخوانده و بیموقع پیدایش شده و همه چیز را به ریخته است!
شبهای که در این بین مطرح میشود این است که مگر خدای عالم، توانا و چیرهی بر جهان نیست؛ پس چگونه شیطان میتواند در میانهی راه رسیده و نقشههایش را به هم برید؟ آیا این با سیطره و حکومت خدای هستی بر هستی تعارض ندارد؟
در پاسخ بایستی گقت به شهادت قرآن کریم که میفرماید: «وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ [یوسف/ 21] خداوند بر کار خویش، چیره است ولی بیشتر مردم به آن آگاهی ندارند». خداوند متعال بر تمام عالم مسلط و چیره است. بله، شیطان با نافرمانی خود از راندهشدگان گردید و بنای دشمنی با انسان را نهاد؛ اما این رخداد به هیچ روی با اراده، قدرت و چیرهگی خدای عالم بر هستی در تضاد نیست. بله طبق توحید افعالی که از اعتقادات ناب اسلانی است حتی برگی از درخت بدون اذن خدا روی زمین نمیافتد. «وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا [انعام/ 59] و هيچ برگى فرو نمى افتد مگر [اينكه] آن را مى داند».
خداوند متعال نظام عالم را بر اساس نظام احسن آفرید و لازمه آن، موجودی بود که مختار باشد و بتواند خودش تصمیم بگیرد و عمل کند، لذا خداوند متعال جن و انس را خلق کرد و به آنها اختیار داد تا عمل کنند و خودشان مسیر خود را تعیین کنند، با این حال اراده آنها، قوت آنها، نیروی آنها و تمام هستی آنها از خداست، یعنی زمانیکه انسان یا جن تصمیم میگیرد کاری انجام دهد، باز این خداست که باید اجازه دهد و به او توان و قدرت انجام فعل بدهد، لذا با وجود اختیار جن و انسان، باز این خداست که بر عالم چیره است و قدرت او باعث حرکت عالم میشود و اگر یک لحظه اراده کند، کل هستی و جن و انس نابود میشوند. اگر خدا اجازه نمیداد هرگز دشمنان دین و شیاطین نمیتوانستند قدمی بردارند، اما دنیا محل عمل است، لذا به آنان اجازه داد و در برخی موارد هم اجازه نمیدهد ، به طور مثال در زمان صدر اسلام، تمام مکه علیه پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) قیام کرده و میخواستند او را بکشند و جلوی پیشرفت اسلام را بگیرند، اما خدای سبحان چیز دیگری اراده کرده بود و این شد که بعد از 23 سال تمام عربستان موحد شدند و آثار بتپرستی از آن سرزمین از بین رفت.
خدای عالم خواسته بود که جهانِ موجودِ انسانی، بدین شکل و ترکیب فعلیت یابد و فعلیت یافت؛ چراکه خدای توانا چیرهی بر تمام امور است. شیطان نقشهی خدای دانا و توانا را بر هم نزد، بلکه بخشی از نقشهی خدا و قطعهای از پازل جهان شد، شیطان طرح خدای هستی را تخریب نکرد، بلکه تکمیل کرد.
شیطان میتوانست نافرمانی نکند، شمر میتوانست شمر نباشد و به جنگ ولی خدا نرود، امیرالمومنین(علیه السلام) میتوانست که به قلهی اخلاق و ایمان صعود نکند و به درههای گناه فرو غلطد، همه و همهی اینها شدنی بود؛ شیطان، شمر و یزید(لعنهاللهعلیه)، پیامبران و امیرالمومنین(علیهمالسلام) با اختیار خود این چنین شدند. خدای هستی خواسته بود تا این جهان با پیامبران، مومنان، کافران و شیطانها شکل بگیرد و گرفت.
نظرات
با سلام و احترام مطلب شما در کلوپ هاي زير بازنشر و منتشر شد.
کلوپ دوستان
کلوپ مشاوره ازدواج و خانواده
کلوپ مثبت انديشي
کلوپ فلسفه
کلوپ نماز
کلوپ نسل جوان
کلوپ محمد رسول الله
کلوپ روحانيت
کلوپ جنبش مجازي رهروان ولايت
کلوپ عشق به خدا
کلوپ اسلام
کلوپ کانون وبلاگ نويسان ديني