آيا حكم سنگسار بر خلاف عقل و فطرت انساني است؟

22:56 - 1392/02/22
حكم سنگ سار مخالف عقل و فطرت نيست زيرا از يك سو احتمال كيفر در برابر مرتكبين اين جرايم قرار داده تا جنبه ي بازدارندگي داشته باشد، و از سوي ديگر راه اثبات آن را بگونه اي قانونمند ساخته تا در مقام عمل،اعمال خشونت به طور وسيع انجام نگيرد.
سنگسار کردن

آيا حكم سنگسار بر خلاف عقل و فطرت انساني است ؟

پاسخ:

«ادعاي مخالفت مجازات رجم با حكم عقل و فطرت انساني ممكن است در اذهان بسياري تداعي شود كه چرا اسلام قوانين كيفري طاقت فرسايي مقرر داشته است و آيا بهتر نبود مجازات هاي خفيف تري در اين گونه موارد وضع مي كرد اما با تأمل واضح مي گردد كه برخي قوانين كيفري اسلام گرچه در ظاهر شديد و خشن مي نمايد، ولي در برابر راه اثبات جرم ـ به خصوص جرم زنا ـ به گونه اي لحاظ شده كه غالباً تا جرم و گناه علني نشود، آن شرايط حاصل نمي گردد، اضافه بر اين جنبه بازدارندگي اين مجازات ها  براي زني كه همسر دائمي دارد و مرتكب زنا شده را نيز نبايد از نظر دور داشت.
براي دست يابي به پاسخ مناسب، توجه به چند نكته لازم و ضروري است:

الف) تعريف رجم: رجم عبارت از سنگسار كردن مرد محصن و زن محصنه است. مرد محصن مردي است كه داراي همسر دائمي است و با او در حالي كه عاقل بوده، جماع كرده و هر وقت بخواهد مي تواند با او جماع كند. و زن محصنه زني است كه داراي شوهر دايمي است، و شوهر در حالي كه عاقل بوده با او جماع كرده است و امكان جماع با شوهر را نيز داشته باشد.(1)
علماي اسلام ـ به جز گروه منحرف خوارج ـ بر وجوب اجراي حكم سنگسار فتوا داده اند, اين حكم در عصر رسالت رسول اكرم -صلي الله عليه وآله- اجرا شده است، از جمله داستان سنگسار كردن «ماعز بن مالك» و «غابدية» نمونه ي عيني اجراي اين حدّ الهي است.(2) امام علي -عليه السلام- «شراحه حمدانيه» را در روز پنج شنبه تازيانه زد و در روز جمعه هم سنگسار كرد، و فرمود: تازيانه مطابق كتاب الله و سنگسار بر اساس سنّت رسول الله (صلي الله عليه وآله) است.(3)

ب) راه هاي اثبات جرم زنادر اسلام: طرق اثبات اين جرم به گونه اي وضع شده كه تنها انسان هاي بي باك و طغيان گر ممكن است مجرم شناخته شوند، كه ذيلا به آن اشاره مي شود:
1 ـ اقرار مرتكب: اقرار در صورتي موجب اثبات زنا است كه مرتكب «بالغ، عاقل، مختار و آزاد» بوده و چهار بار به ارتكاب عمل اقرار نمايد(4)، لذا امام علي -عليه السلام- فرمود: «كسي كه به واسطه ي سلاح عريان، حبس، تهديد و ترساندن اقرار كند كيفري بر وي نيست».(5) چنان كه در داستان اقرار «ماعز بن مالك» در محضر رسول الله-صلي الله عليه وآله- آمده است آن حضرت تلاش كرد كه ماعز از اقرارش انصراف نمايد، و اصلا اصراري در كشف اين جرم نداشتند.(6)
2 ـ شهادت (بيّنه): در اثبات جرم زنا شهادت چهار مرد(7) واجد شرايط، «بلوغ، عقل، اسلام به معناي ايمان، طهارت مولد (حلال زاده)، ارتفاع تهمت(8) و عدالت» معتبر است. و شهادت بايد به گونه اي باشد كه وقوع جماع و ادخال را مانند ادخال ميل در سرمه دان، اثبات نمايد(9) حتي اگر سه نفر شهادت بدهند و شاهد چهارم، با تأخير حاضر شود بر شاهدان كه شهادت داده اند حدّ قذف جاري مي شود.(10)

ج) هدف از جعل احكام در اسلام:بدون ترديد، هدف از جعل احكام در اسلام، اقامه ي عدل، هدايت انسان ها به سوي كمال و رفع موانع است. اسلام مي خواهد با پاك كردن محيط اجتماعي از آلودگي ها، زمينه ي شكوفايي استعداد انسان ها و حركت آنان به سوي كمال عالي كه همان نيل به قرب الهي است،(11) را فراهم سازد. از آن جا كه وضع قوانين و بشارت و انذار به تنهايي براي بازداشتن بسياري از مردم از معاصي و جرايم كافي نيست، لذا براي تعدّي كنندگان از احكام الهي عقوبات دنيوي و به تعبير ديگر «ضمانت اجرا» نيز لازم است. پس از تعريف رجم و تبيين هدف از اجراي احكام و راه هاي اثبات جرم زنا، اينك، حكم مزبور را از نگاه عقل و فطرت بررسي مي كنيم تا حقيقت روشن شود.

د) حكم سنگسار از نگاه عقل و فطرت:اسلام دين عقل و فطرت است، و اساس خداشناسي و سعادت و نجات را بر عقل و خرد مي نهد، لذا در قرآن خطاب هايي، همچون «اولوالابصار»، وجود دارد كه مردم را به انديشيدن و تفكر فرا مي خواند نيز در منابع اسلامي، عقل از جايگاه والايي برخوردار است، براي نمونه حضرت علي -عليه السلام-، در اين باره مي فرمايند: «جبريل بر آدم (عليه السلام) نازل شد، و گفت من مأمورم كه تو را ميان يكي از سه موهبت مخيّر كنم، تا يكي را برگزيني و بقيّه را رها كني، آدم گفت: آن ها چيست؟ جبريل در پاسخ گفت: «عقل» و «حيا» و «دين». آدم گفت: من عقل را برگزيدم, جبريل به «حيا» و «دين» گفت: او را رها كنيد، گفتند: ما مأموريم در همه جا با عقل باشيم و از آن جدا نشويم، جبريل گفت: حال كه چنين است به مأموريت خودتان عمل كنيد».(12)
اين لطيف ترين تعبيري است كه ممكن است در باره ي «عقل» با «حيا» و «دين» گفته شود. چرا كه عقل اگر از دين جدا شود به انحراف كشيده مي شود، ديگر عقل نيست، به فرموده ي امام صادق -عليه السلام- شبيه عقل است.(13) و؟ «حيا» كه مانع انسان از ارتكاب زشتي ها و گناهان است، آن نيز ثمره ي شجره ي طيبه عقل متديّن است.
اصولا عقل سليم، انسان ها را به پيروي از قوانين شريعت دعوت مي كند و آن ها را بر قوانين ساخته ي بشر ترجيح مي دهد، زيرا واضع احكام شرع، عالم و حكيمي است كه به دور از اغراض شخصي و با احاطه ي كامل به سعادت بشر به او راه را نشان مي دهد.
به قول ابن سينا (ره) «وضع قانون را نمي توان به ميل مردم واگذاشت، زيرا در اين صورت افراد با يكديگر اختلاف پيدا خواهند كرد. و از طرفي هم لازم و ضروري است مقنن كه مي تواند با مردم مواجه شود آنان را به احترام قانون و اجراي عدالت دعوت نمايد. اينك كه نوع بشر براي تأمين وجود و بقاي خود محتاج به چنين شخصي است، بر خداوند است كه چنين شخصي را مبعوث نمايد تا براي همنوعان خود قانون بياورد و عدالت را بين آن ها اجرا نمايد.»(14) لذا آورنده ي احكام كيفري اسلام، حضرت محمد (صلي الله عليه وآله) مبعوث از جانب خداوند عليم و حكيم است كه عقل نيز ما را به احكام الهي دعوت مي كند.؟
فطرت در لغت به معناي خلقت اصلي است،(15) و بهترين شاهد اين معنا آيه اي از قرآن كريم است: فطرة الله فطر النّاس عليها لاتبديل لخلق الله(16) فطرت خداوندي است كه مردم را بر مبناي آن آفريده و هيچ عاملي نمي تواند خلقت خداوندي را دگرگون سازد.؟
آيه ي شريفه بيانگر اصل هماهنگي بين «تشريع» و «تكوين» است، دو بازوي نيرومندي كه به صورت هماهنگ در تمام زمينه ها عمل مي كنند، لذا ممكن نيست در شرع دعوتي باشد كه ريشه ي آن در اعماق فطرت آدمي نباشد، و ممكن نيست چيزي در اعماق وجود آدمي باشد و شرع با آن مخالفت كند.
از اينروي شخص حكيم كاري را كه مي خواهد تحقق بخشد زمينه هاي آن را از هر نظر فراهم مي كند، اين اصل در مورد هدايت انسان ها نيز كاملا صادق است.
خدا مي خواهد همه ي انسان ها ـ بدون اكراه و اجبار ـ به ميل و اراده ي خود راه حق را بپويند، لذا از يك سو با ارسال كتاب هاي آسماني و اعزام پيامبران آن ها را هدايت مي كند و از سوي ديگر «ايمان» را محبوب انسان ها قرار مي دهد. آتش عشق حق طلبي و حق جويي را در درون جان ها شعله ور مي سازد و احساس نفرت و بيزاري از كفر، ظلم، نفاق و گناه را در دل ها مي آفريند، و به اين ترتيب هر انساني فطرتاً خواهان ايمان و تقوا است و بيزار از كفر و گناه.(17)
پس از آنجايي كه انسان فطرتاً خداجو و حق طلب است و عقل سليم احكام الهي را والاترين و برترين احكام مي داند احكام كيفري اسلام، از جمله حكم سنگ سار نه تنها مخالف عقل و فطرت نيست بلكه در راستاي حمايت از عقل و فطرت انساني تشريع شده است، زيرا از يك سو احتمال كيفر فوق العاده طاقت فرسا را در برابر مرتكبين اين جرايم قرار داده تا جنبه ي بازدارندگي داشته باشد، و از سوي ديگر راه اثبات آن را به گونه اي قانونمند ساخته تا در مقام عمل در اين گونه موارد اعمال خشونت به طور وسيع انجام نگيرد. در حقيقت اسلام خواسته اثر تهديدي و بازدارندگي اين حكم كيفري را حفظ كند، بدون اين كه افراد زيادي مشمول حكم سنگسار شوند.

پاورقی:

1. قانون مجازات اسلامي، مصوب دوم خرداد 1375، ماده ي 83.
2. طوسي، كتاب الخلاف، الجزء الخامس، ص 365، (كتاب الحدود) و سنن بيهقي، ج 8، ص 226، 227.
3. همان، ص 366.
4. حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، ج 18، ص 343، حديث يك، باب 32، ابواب مقدمات حدود.
5. همان، ج 16، ص 133،
6. طوسي، كتاب الخلاف، الجزء الخامس، ص 379.
7. نساء:15 و نور:4، 5 و 13.
8. مراد آن است كه شاهد خود مورد اتهام نباشد، مثلا شهادتش از روي خصومت نباشد.
9. حر عاملي، محمد بن حسن، پيشين، ج 18، ص 371، (باب 12، ابواب حدّ زنا، روايات 1، 2، 3، 4 و 5).
10. همان، ص 372، حديث 8.
11. انشقاق:6.
12. كليني ، محمد بن يعقوب، اصول كافي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، بي تا، ج 1، ص 117 12 (كتاب العقل والجهل).
13. همان، ج 1، ص 11 و 12 (كتاب العقل والجهل).
14. ابن سينا، الشفاء، الالهيات (1) راجع و قدم له الدكتور ابراهيم مذكور، قاهره، 1380 ق (تجديد طبع، قم، منشورات مكتبة آية العظمي المرعشي النجفي، 1404 ق)، ص 441.
15. ابن منظور، لسان العرب، بيروت، 1375، ج 5، ص 56.
16. روم:30.
17. حجرات:7: ... ولكن الله حبّب اليكم الأيمان و زينة في قلوبكم و كرّه اليكم الكفر و الفسوق و العصيان اولئك هم الراشدون.

منبع:مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه علمیه قم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 0 =
*****