خداگرایی، امری فطری، نه صرفا ژنتیکی

10:42 - 1397/01/11

خداگرایی و نیاز به دین، به تعبیر قرآن، موضوعی فطری است. اما شبهه افکنان می‌گویند که خداگرایی با تکامل انسان و از مقطعی خاص وارد ژنتیک انسانها شده است.

قرآن

نظر قرآن در باره این شبهه چیست؟ «دﻳﻨﺪاري ﺟﺰو ﺳﺎﺧﺘﺎر ژﻧﺘﻴﻜﻲ ﻣﺎ اﻧﺴﺎﻧﻬﺎﺳﺖ و در ﻣﻘﻄﻌﻲ ﻣﺸﺨﺺ از زﻣﺎن ﺗﻜﺎﻣﻞ اﻧﺴﺎن، ﺑﻪ ژﻧﺘﻴﻚ اﻧﺴﺎن وارد ﺷﺪه و ﺑﺮ اﺛﺮ پدیده انتخاب طبیعی باقی‌ مانده‌ است.»

نکته اول: هر چند که نقش وراثت و ژنتیک را نباید در مباحث دینی نادیده گرفت، ولی تعبیر قرآنی این است که خداگرایی در فطرت انسان وجود دارد و حتی مشرکان نیز در درون خود به آن معتقد هستند. «وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ[لقمان/25] و هرگاه از آنان سؤال كنى چه كسى آسمان ها و زمين را آفريده است، مسلما مى گويند: اللّه.» بنابراین خداگرایی در نهاد و فطرت مشرکان و بی دینان است؛ هر چند آن را در ظاهر انکار کنند. به فرموده قرآن: «بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است* هر چند (در ظاهر) براى خود عذرهايى بتراشد و منکر شود.»(قیامت/14و15)

نکته دوم: شبهه کننده از این نکته غفلت کرده است که دینداری از زمان اولین انسان شروع شد. قرآن می‌فرماید: «وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسمْاءَ كلُهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلىَ الْمَلَئكَةِ فَقَالَ أَنبِونىِ بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ[بقره/31] سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش] را همگى به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مى‏‌گوييد، اسامى اينها را به من خبر دهيد.» بنابراین اینکه بگوییم دینداری با تکامل انسان در مقطع مشخصی وارد ژنتیک او شد؛ سخن کاملا باطلی است، جدای از اینکه مسئله تکامل انسان، با انتقادات جدی مواجه است و حتی برخی از دانشمندان غیر مسلمان، مرگ این نظریه را اعلام کردند.[1]

پی نوشت
[1]. مشرق، دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند، کد خبر: 314273.

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****