- ترور کور حامیان انقلاب اسلامی نشان از استیصال منافقین داشت و به همین خاطر، به جای برخورد منطقی به خشونت و کشتار متوسل میشدند.
«غلامعلی صمدی» یک جوان ۲۹ ساله اهل مراغه بود که مانند خیل عظیم مردم ایران، علاقهمند به اسلام ناب و منادی بزرگ آن در عصر حاضر یعنی امام بزرگوار شده بود. او که در غیاب برادران رزمندهاش -که در جبههها بسر میبردند- تکفل خانواده را برعهدهگرفته بود، با دایر کردن یک مغازهی کوچکِ میوهفروشی به کسبوکار میپرداخت. روحیهی انقلابی و روح بلند «غلامعلی» مانع از محصورشدن او در آن مغازه میشد؛ به همین دلیل، او به بسیج مسجد احمدیه پیوست و در فعالیتهای مختلف فرهنگی، شرکت میکرد. منافقین کوردل که از مشارکت فعالِ تودههای مختلفِ مردم در محافظت از انقلاب نوپای اسلامی، بهشدت خشمگین بودند و آن را بهمنزلهی انزوای خود تلقی میکردند همواره درصدد حذف فیزیکی و ترور برآمده و بیمنطق بودن خود را با عمل خود، اثبات میکردند. شهید «غلامعلی صمدی» هم ازجمله افرادی بود که از گلولهی جهل و نفاق این جماعت آدمکش، در امان نماند و در شهریور ۱۳۶۱ در محل کسب خود به شهادت میرسد.
قاتل این میوهفروش انقلابی در اعترافات خود نوشت: «دیدم که این مغازه هم عکس امام داشت و هم مغازهدار، ریش گذاشته بود و هم اینکه پیراهن ساده به تن داشت؛ که این ۳ چیز باعث شد که وی را به شهادت برسانیم»![۱]
«غلامعلی صمدی» را کشتند و ۲ فرزند خردسالش را یتیم کردند تا مظلومیت انقلاب اسلامی بیشازپیش آشکار شود؛ مظلومیتی که هنوز هم ادامه دارد ولی در مقابل، سرکردگان سازمان تروریستی منافقین زیر چتر حمایت غرب به سر میبرند.
پینوشت:
[۱] شهید غلامعلی صمدی