وابستگی عاطفی به همجنس

22:10 - 1397/04/25

- در جهت تعدیل وابستگی‌های عاطفی، لازم است درباره تبعات و مشكلات این نوع علاقه شدید بیشتر تأمل کرد و خود را قانع نمود كه افراط در این زمینه به ضرر روح و روان افراد است.

وابستگی عاطفی

اصولا ایجاد علاقه شدید در روابط میان نوجوانان خواه پسران و خواه دختران، به علت ویژگی‌هایی؛ مثل نیاز به پیوندجویی، نیاز به کسی که برای فرد نقش یک همراز و صندوق اسرار را بازی کند، طبیعی است. البته این علاقه تا وقتی که در چارچوب رفع نیاز بزرگ انسان‌ها؛ یعنی دوستی باشد، پسندیده و غیر آسیب زاست، امّا در صورتی که سبب وقوع فرد در گناه باشد یا زندگی روزمره او را با مشکل مواجه کند، باید این گونه روابط را ترک نمود و یا شیوه تأمل و برخورد خود با دوستان را تغییر داد.
پسرنوجوان 14 ساله‌ای اینگونه از علاقه شدید خود نسبت به دوستش می‌گوید: من پایه هشتم تحصیلی هستم و پسر دیگری که در مدرسه ما و در پایه هفتم قرار دارد، دوست من است. من به او علاقه شدیدی دارم و به جرأت می‌توانم بگویم که شیفته او شده‌ام و به شدت ذهنم را مشغول خودش کرده است. البته من به او میل جنسی ندارم و تنها عاشق او هستم. لطفا مرا راهنمایی کنید که با این پدیده چگونه رفتار کنم؟ چه اموری را باید انجام دهم؟ و با او چگونه رفتار کنم؟

پاسخ اجمالی:
اگر می‌خواهید علاقه شما به ایشان در حد اعتدال باشد، توصیه می‌کنم درباره مشكلات این نوع علاقه شدید بیشتر فكر كنید و خود را قانع كنید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شماست. برهمین اساس توصیه می‌کنم کمتر ایشان را ببینید یا حداقل سعی کنید برای مدتی ایشان را اصلا نبینید. همچنین اگر هم او را می‌بینید، اصلا به او اظهار علاقه نکنید تا این علاقه به مرور تعدیل شود. البته ممکن است اوایل این مسئله برای شما کمی دشوار باشد، ولی به تدریج با آن کنار خواهید آمد.

پاسخ تفصیلی:
علت علاقه شدید شما به فرد موردنظر چیست؟ چه خصوصیتی در ایشان وجود دارد که شما به او علاقه‌مند شدید؟ آیا اخلاق و رفتار یا چهره جذاب او یا طرز لباس پوشیدن یا نوع عطر و ادکلنی که مصرف می‌کند یا نوع روابط اجتماعی او باعث جلب توجه شما شده است؟ آیا در گذشته هم تجربه‌ مشابهی داشتید؟ چه مدت است که این علاقه در شما ایجاد شده است؟
شایان ذکر است مشخص کردن دوستی‌ها و علاقه‌های سالم از دوستی‌ها وعلاقه‌های آسیب زا، تشخیص دقیقی را می‌طلبد تا به این وسیله توصیه‌های راهگشا به فرد ارائه شود.
به طور کلی، علاقه به همجنس به دو گونه است:
1- علاقه ناسالم به همجنس که به اصطلاح همجنس‌گرایی گفته می‌شود، منظور این است که فرد تمایلات جنسی به همجنس خود دارد. برخي از همجنس‌گرايان از ابتدا اينگونه نبوده و در اثر تربيت‌های نادرست، محيط ناسالم و عوامل ديگر به همجنس خود تمايل بيشتری پيدا می‌کنند. البته بيشتر کسانی که اینگونه تمایلات جنسی به همجنس خود دارند، مي‌توانند با به کار بستن راهکارهايی از اين خوی ناپسند جدا شده و همانند ديگران، زندگي سالم و معقولي را داشته باشند و با ازدواج به زندگي عادی برگردند. امّا باتوجه به اینکه اشاره کردید که نسبت به فرد موردنظر میل جنسی ندارید و صرفا به او علاقه‌مندید، به نظر نمی‌رسد علاقه شما به فردموردنظر از این گونه علاقه به همجنس باشد.
2- گونه دیگر علاقه به همجنس، بدین صورت است که فرد بدون اينکه عوامل بالا در گرايش او دخيل باشد، به جنس مخالف تمايل جنسي نداشته و بيشتر به همجنس خود به خاطر اخلاق، رفتار، نوع تیپ، نوع روابط اجتماعی یا مواردی از این قبیل علاقه نشان مي‌دهد. در این گونه علاقه به همجنس تا زمانی که از حالت عادی خود خارج نشده باشد، این نوع علاقه مشکلی ندارد و می‌تواند مفید هم باشد؛ مانند علاقه دو دوست به یکدیگر که می‌تواند علیرغم پاسخگویی به نیاز به پیوند جویی، به رشد شناختی، اجتماعی و هیجانی طرفین نیز کمک کند. امّا اگر از حالت عادی خارج شود؛ یعنی این علاقه به گونه‌ای پیش رود که کارهای روزمره فرد تحت الشعاع این علاقه قرار گیرد و فرد نتواند کارهای روزمره خود را به خوبی انجام دهد، این علاقه باعث ایجاد اختلال در روح و روان فرد می‌شود که بسته به شدت و ضعف آن، لازم است به روانشناس مراجعه شود.
امّا این علاقه زیاد شما به فرد موردنظر که باعث شده فکر و ذهن شما را درگیر کند و اجازه نمی‌دهد که تمرکز کافی در درس‌های خود داشته باشید، باید در ابتدا بررسی کنید که علت تمایل و علاقه شما به فرد موردنظر چیست؟ و بعد براساس علت یا علل آن بتوان راهکار مناسبی را اتخاذ کنید. اما به طور کلی نکات ذیل برای شما قابل استفاده است:
- اگر می‌خواهید این علاقه شما در حد اعتدال باشد، توصیه می‌کنم درباره تبعات و مشكلات این نوع علاقه شدید بیشتر فكر كنید و خود را قانع نمایید كه افراط در این زمینه به ضرر روح و سلامت روان شما است. علاوه بر اینكه افراط در این گونه دوستى‌‏ها گاهى اثر عكس مى‌‏گذارد و روابط دوستی به جاى گرمى به سردى گرایش پیدا می‌کند؛ زیرا افراط شما موجب به وجود آمدن توقع زیادتان مى‌‏گردد و ممكن است فرد موردنظر نتواند در حد توقعتان شما را راضى کند.
از آثار وابستگی عاطفی:
وابستگی عاطفی اعتماد به نفس شما را «تخریب می‌کند» و نمی‌گذارد که حقیقتا خودتان باشید! وابستگی عاطفی با احساس خشم، تردید نسبت به‌خود، ترس از طردشدن، ترس از تنهایی، حس عدم‌امنیت، شرم، حقارت یا ترس از اینکه دیگر شما را دوست نداشته باشند یا از شما قدردانی نشود همراه است. فردی که از وابستگی عاطفی رنج می‌برد، فقط برای دیگران زندگی می‌کند و خودش را نادیده می‌گیرد: زمانی‌که با دوستانش است، خودش را فراموش می‌کند، زمانی‌که مشغول کاری می‌شود، خودش را تمام و کمال وقف آن کار می‌کند تا مورد پسند و قبول دیگران قرار گیرد.
- از فكر كردن و خیال بافی درباره دوستتان خودداری کنید. هر گاه افكار مربوط به ایشان به ذهنتان خطور كرد، حواستان را پرت كنید و به چیز دیگری فكر كنید یا به كار دیگری مشغول شوید و یا مكانتان را ترك نمایید؛ مثلا به میان جمع خانواده بروید و با آنان مشغول گفتگو شوید تا این افكار از ذهنتان خارج شوند.
- از این تکنیک «از دل برود هر آنکه از دیده برود.» استفاده کنید؛ به عبارتی سعی کنید کمتر ایشان را ببینید یا حداقل سعی کنید برای مدتی ایشان را اصلا نبینید. همچنین اگر هم او را می‌بینید، اصلاً به او اظهار علاقه نکنید تا این علاقه به مرور تعدیل شود. البته ممکن است اوایل این مسئله برای شما بسیار دشوار باشد، ولی به تدریج با آن کنار خواهید آمد.
- توجه به نکات ضعف و رفتارهای اشتباه و منفی شخص موردنظر باعث می شود به مرور از علاقه زیاد شما به او کاسته شود.
- ابراز محبت و علاقه خاص به پدر و مادر و اعضاء خانواده می‌تواند در تعدیل این حس عاطفی کمک خوبی باشد و از وابستگی عاطفی به فرد خاص مانع شود.
- پخش علاقه و محبت به همه و حضور در جمع دوستان، یکی از عوامل مهم در حل وابستگی عاطفی و تعدیل احساسات خواهد شد.
- توجه به محبت خدا، دوستی اولیاء الهی و ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نقش مهمی در پر کردن تمام خلأها به ویژه خلأ عاطفی خواهد داشت.
- کسانی که کار خاص و مشخصی ندارند و یا وقت آزاد بیشتری در اختیار دارند، ذهن آنان به سمت خیال بافی و بعضا تفکرات نادرست کشیده می‌شود. از این رو فعالیت بیشتر و متکی به اراده خود و انجام کارهای خوب و مفید، فرد را برای قطع وابستگی کمک می‌کند.

نظرات

تصویر ابوالفضل محمدی
نویسنده ابوالفضل محمدی در

من کلاس ششم هستم که علاقه ی بسیار شدیدی به هم کلاسی ام دارم  چگونه با این موضوع کنار بیایم وقتی محل نمی زارد بد جور عذاب می‌کشم 

 

تصویر ابوالفضل محمدی
نویسنده ابوالفضل محمدی در

لطفا جواب پیام قبلی را بدهید

تصویر عشق
نویسنده عشق در

من الان کلاس هفتم هستم وبه  دوستم که با من هم کلاسی است علاقه زیادی دارم . من او از او متنفر بودم ولی الان 3 ماه هستش که من عاشقش شدم دو ماه باهاش حرف میزدم ولی الان که تابستونه اصلا ندیدمش و در تلگرام باهاش حرف میزنم ولی من خیلی عاشقشم و ی نمیدونم چطور بهش بگم 

تصویر رکسانا
نویسنده رکسانا در

سلام شما لزبین ( همجنسگرا) هستید؟ ❤️

تصویر مارال
نویسنده مارال در

سلام من 17 سالمه عاشق هم مدرسه ایم شدم ولی اون فقط منو به چشم یه دوست میبینه و هر کاری میکنم نمیتونه منو به چشم دیگه ببینه لطفا بگید چجوری دلشو به دست بیارم 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اگر فراتر از یه علاقه معمولی به ایشون علاقه دارید و به گفته خودتون عاشقش شدید باید توی این علاقه تأمل کنید! 
برای چی عاشق هم مدرسه‌ای تون شدید؟ در واقع عاشق چه چیزش شده اید؟

تصویر جوجه
نویسنده جوجه در

سلام من ی همکلاسی ذارم که نزدیک سه ساله عاشقمه و تقریبا دو ساله که اعتراف کرده و باهم ررففیق فابیم خییللی خیلی دوسم داره و واقعآ عاشقمه مننم دوسش دارم ولی نه افراطی میشه بگید آیا کار اشتباهی هست یا نه،؟؟؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه ایشون عاشق شما هست آیا این عشق و علاقه اش اونقدری است که اصلا تحمل ندیدن شما رو نداره؟ اگر اینطور باشه که ادامه این روند مشکل سازه و غیر طبیعیه، ولی اگر درحد خودش باشه و فراتر نره مشکلی نداره! آیا این عشق و علاقه باعث ایجاد رفتارهای غیرطبیعی در ایشون شده یانه؟ رفتار غیر طبیعی، رفتارهایی است که معمولا دو فردی که همجنس هستند این کار نمی‌کنند؛ مثل ارتباطات بدنی غیرطبیعی یا بوسیدن های غیر طبیعی همه اینها نوعی ارتباطات غیرطبیعیه! اگر چنین رفتارهای غیر طبیعی نداره، مشکلی ندارد.

موفق باشید.

تصویر از بچه های هدایت
نویسنده از بچه های هدایت در

سلام خدمت دوست عزیزم 

ببین عرفان جان  اگه احساس میکنی رفتار های غیر عادی داره مثل بغل و بوس و ...

غیر عادیه 

 

ولی اگه ور حد یه دوستیه سادس اشکال نداره

 

م.م

تصویر علی
نویسنده علی در

عشق و علاقه بین دونفر که همجنس هستن همیشه مورد بحث بوده ولی اگر واقعان همدیگرو دوست دارید و از شرایط همدیگه آگاهی دارید بیشتر باهم وقت بگزرونید 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

من ی دخترم که 14سالمه و عاشق ی دختر شدم که کلاس نهمه و از من دو سال بزرگ تره عاشق اون شدوم و این حس خیلی داره عذاب میده منو ی. چندتا از بچه های این مدرسه این حسو نسبت بهش داریم دختره که هم خوشگله هم باحاله اصلا میل جنسی ندارم بهش فقط دوس دارم همش بهش نگاه کنم و باش حرف بزنم چون فامیلیم روم نمیشه حسو بش بگم می شه کمکم کنید دارم دیوونه میشم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

معمولا این حس و حال رو اکثر افراد در نوجوانی تجربه می‌کنند و تاحدودی طبیعیه ولی فقط باید اون رو کنترل کنند تا مبادا از مسیر طبیعی خودش خارج بشه و دچار یه وابستگی عاطفی بشن. سعی کنید به صورت یه دوست باهاش رابطه برقرار کنید و نیازی نیست از حس و حال خودتون نسبت بهش بگید؛ چرا که می‌تونه برای شما وابستگی ایجاد کنه و ذهن طرف مقابلتون رو هم درگیر کنه. اگر بتونید به صورت متعادل این رابطه رو داشته باشید کم کم این حس و حالتون تعدیل میشه، ولی اگر بخواهید زیادی به این حس و حالتون توجه کنید و براساس اون رفتار کنید بی ترید بدترین ضربه روحی رو دچار می‌شوید. پس کاملا طبیعی با اون فرد رابطه داشته باشید. 

موفق باشید.

تصویر محمدرضا
نویسنده محمدرضا در

این شمارم بیا واتساپ تا باهات در موردش صحبت کنیم.

تصویر p
نویسنده p در

سلام..من در پایه یازدهم هستم و علاقه شدیدی به دبیر زیست شناسیم دارم خیلی وابستش شدم . متاسفانه برای رهایی از این وابستگی هم نمیتونم یه مدت نبینمش چون دبیرمه . ولی این علاقه اصلا از روی میل جنسی نیست من فقط بهش وابسته شدم 

میشه راهنماییم کنید که چیکار کنم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شما دختر هستید یا پسر؟ علت علاقه تون به دبیر زیست چیه؟ چه مدت هست که به ایشون علاقه مند شدید؟ لطفا به این سوالات جواب بدید تا بهتر راهنمایی‌تون کنیم.

موفق باشید.

تصویر Sahar.zkr83
نویسنده Sahar.zkr83 در

سلام.

دختری 15 ساله هستم.پایه نهم هستم و امسال مدرسم رو عوض کردم.از وقتی اومدم اینجا به یکی از همکلاسی هام علاقمند شدم.در حدی که سر کلاس تمام مدت نگاهش میکنم و از درس غافلم. وقتی کنارم می شینه یا چیزی میگه قلبم شروع میکنه به تپش زیاد و بدنم گرم میشه.من عاشق یه پسر هم هستم. ولی وقتی میبینمش اینطوری نمیشم،شاید خوشحال بشم و ذوق کنم ولی نه در این حد.به یکی از معلم هامون گفتم و اون گفت که بایسکشوالم.من سعی دارم علاقم رو کم کنم.ولی نمیشه.میخوام بفهمه.اگر علاقه بهم نداشت اصلا مهم نیست.فقط میخوام بدونه.وقتی هم کسی میره سراغش و یا حتی کنارش میشینه(تنها میشینه) میخوام طرف رو از صفحه روزگار محو کنم.

واقعا دارم دیوونه میشم.یه راه حل پیشنهاد بدید

 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

معمولا توی سن نوجوانی هم برای دختران و هم پسران چنین حالتی پیش میاد که نسبت به یه نفر علاقه مندی شدیدی پیدا می‌کنند که رفته رفته با وارد شدن به دوره جوانی تاحدودی کم میشه. اما اینکه آیا علاقه مندی شدید نوعی انحراف اخلاقی محسوب میشه یا نه باید عرض کنم که اگر این حس علاقه مندی با علاقه جنسی همراه باشد دراون صورت می‌تونه یه نوع انحراف جنسی به حساب بیاد ولی اگر صرفا علاقه مندی و چیز دیگری نیست، باتوجه به اینکه در سن نوجوانی هم به سر می‌برید کاملا طبیعیه و نباید نسبت بهش حساسیت پیدا کنید. بلکه فقط باید کنترلش کنید تا بیش از این شما رو اذیت نکنه.

پس به خودتون بگید که بله من به یه نفر علاقه دارم ولی این بخاطر اینه که مربوط به دوره نوجوانیه و طرف مقابل هم چیزی خاصی نداره که من اون پیش خودم بزرگش کردم. سعی کنید این خودگویی رو مدام باخودتون داشته باشید تا علاقه شما تعدیل بشه.

موفق باشید.

تصویر ناشنااس
نویسنده ناشنااس در

سلام من دختری 15 ساله هستم پایه دهم

از کلاس هشتم یعنی تقریبا دوسال پیش فهمیدم ب دوستم با اینکه رابطه خیلی صمیمی نداشتیم علاقه مند شدم

علاقه ای بیشتر از علاقه یه فرد ب دوستش 

اون دختر شده بود تموم فکر و ذهنم دوسال بود ک درگیرش بودم تا اینکه چند ماه پیش بهش اعتراف کردم و باز هم بهش علاقه داشتم خیلی با خودم کلنجار رفتم تا اینکه تونستم فکر اون دختر رو از سرم بندازم ولی الان به مشکل دیگه دارم نمیتونم خودم رو در رابطه با پسری تحمل کنم من تحمل پسرا رو ندارم

چیز دیگه ای هم ک خیلی ذهنم رو درگیر کرده بود و.من رو ترسونده بود  این بود که نکنه گناهی کرده باشم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه بالاخره تونستید اون علاقه شدیدی که به همجنس خودتون داشتید رو پشت سر بگذارید و کنار بزنید بسیار خوبه، ولی اینکه احساس می‌کنید که نمی‌تونید پسری رو تحمل کنید و ... شاید از اثرات همون علاقه قبلی باشد. شاید با گذر زمان این مسئله هم حل بشه. از طرفی شما نیازی به ارتباط با جنس مخالف ندارید که الان نگران این مسئله باشید. بنابراین دلیلی نداره که ذهنتون رو درگیر این مسئله کنید. بهتره زندگی طبیعی خودتون رو داشته باشید و به فکر رابطه با جنس مخالف هم نباشید.

اینکه نگرانی از این دارید که مبادا گناهی رو مرتکب شدید باید عرض کنم برای چی چنین نگرانی رو دارید؟ اینکه صرف علاقه به همجنس که گناهی ندارد! بالاخره نفس آدمی ممکنه از یه چیزایی یا افرادی خوشش بیاد، ولی صرف علاقه مندی که گناهی نیست، بنابراین بیخودی ذهنتون رو درگیر این مسئله نکنید و مطمئن باشید که از این بابت مشکلی ندارید.

موفق باشید.

تصویر ناشنااس
نویسنده ناشنااس در

و موضوعی دیگه

من دختری هستم با اخلاق و تیپ پسرونه ، رفتار و علایق پسرونه 

از ارایش و لباس های دخترونه و آرایش و خلاصه بگم هر چیزی ک اکثر دخترا علاقه و کششون ب این جور چیز هاست بدم میاد

اگر بدونید تامبوی چیه من تامبوی هستم

این هم تاثیری داره؟ 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد

اینکه خودتون رو تامبوی معرفی می‌کنید، آیا صرفا نظر شخصی خودتونه یا اینکه پیش روانشناس یا مشاور رفتید و ایشون هم این رو تایید کرده؟ آیا تا به حال در این زمینه به مشاور یا روانشناسی مراجعه کردید؟

تصویر ناشنااس
نویسنده ناشنااس در

ترنس ک نیستم تامبویم:/

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

تشخیص شما ملاک نیست، بلکه تشخیص روانشناس ملاکه.
لطفا بیخودی به خودتون برچسب نزنید؛ خیلی از حالتها رو افراد برحسب روند رشد یا شرایط محیطی یا تربیتی ممکنه تجربه کنند و یه ذهن وسواس گونه است که می‌تونه فرد رو درگیر چیزایی کنه که باورش برای خود فرد خیلی سخت به نظر می رسه. بنابراین لازمه که به روانشناس مراجعه کنید تا تشخیص بدهد اولا آیا این اختلال هست یانه؟ از طرفی تام بوی به خودی خود اختلال نیست، ولی تنها برخی از نوع شدید آن می‌تونه فرد رو مستعد برخی اختلال‌ها بکنه که جلوگیری از اون لازمه. ثانیا منشأش چیست؟ آیا ژنتیکی است یا محیطی است؟ ثالثا میزان این ناهنجاری چقدره؟ رابعا چه برنامه درمانی یا پیشگیری از اختلالات دیگر برای فرد مفیده.

موفق باشید.

تصویر Zariw
نویسنده Zariw در

مشاور جان تام بوی یه استایله نه یه گرایش:\

تصویر ناشنااس
نویسنده ناشنااس در

ازتون میخوام راهنماییم کنید چیکار کنم تکلیف من چیه گناهی کردم؟

تصویر ناشنااس
نویسنده ناشنااس در

لطفا جواب پیام من رو بدید خیلی این موضوع ذهنم رو در گیر کرده

تصویر رزسیاه
نویسنده رزسیاه در

سلام به همگی دوستان خوبم:من 29 سال سن دارم و مذکر هستم،چند سال به علت آزوردگی روحی  درگیر عاطفی شدیدی به همجنس خودم هستم. طوری که اگر لحظه ای نباشه افسرده میشم گوشه گیر میشم  نمیتونم حتی یک لحظه بدون اون باشم فکر نبودنش بد جور آزارم میده حالا از دوستان خوبم درخواست دارم که در این زمینه کمکم کنن با تشکر از همگی 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

آیا در زمینه افسردگی تا به حال به روانشناس یا مشاوری مراجعه کردید؟ اصلا از کجا می‌دونید که دچار افسردگی شدید؟ آیا این گفته روانشناس یا مشاور بوده یا نظر شخصی خودتونه؟ از چه زمانی احساس کردید که دچار وابستگی به همجنس خودتون شدید؟ در این زمینه مراجعه به روانشناس ضروریه!!! چراکه اولا باید مشخص بشه که آیا شما دچار افسردگی شدید یا نه؟ میزان افسردگی تون چقدر هست؟ غیر از افسردگی، وضعیت وابستگی درچه حدی است؟ 

طبیعتا روانشناس در ابتدا وضعیت افسردگی‌تون رو بررسی می‌کند و برای اون یه برنامه درمانی می‌نویسه و بعد برای وابستگی‌اتون اقدام می‌کنه و احتمال اینکه با رفع افسردگی، وابستگی‌ عاطفی شما برطرف بشه نیز وجود دارد. بنابراین ضرورت داره که پیش یه روانشناس برید.

موفق باشید.

تصویر رز سیاه
نویسنده رز سیاه در

با سلام و خسته نباشید برای وقتی که در اختیارم گذاشتید.

متاسفانه در این زمینه مورد نظر خیر چون به. دلیل وجه خوبی که در جامعه نداره صلاح ندیدم.اما بعد اینکه با این سایت آشنا شدم که دوستانی مشابه من وجود دارد باعث خوشحالی هستش. داستان من از آنجای شروع میشه که به دلیل وابستگی عاطفی که به همسایه دیوار به دیوار مون داشتم برای به دست اوردنش دست به کار های غیر عقلانی واحساسی کردم بایک اسم مجازی خانم به اسم سیماوارد صفحه آیدیش شدم . اوایل برای رفع وقت گذرانی و رفع کنجکاویش حرف میزد منم جواب میدادم بعد از مدتی که گذشت رفته رفته طوریدر نقش سیما  غرق شده بودم که به خودم امدم دیدم چند سال از این رابطه چت مجازی گذشته طوری وابسته اش شده بودم که حتی نمیتونستم با نزدیکترین افراد بهش ببینمش حتی خانواده خودش احساس\وچی غیر عقلانی بهم دست داده بود که برای همجنس خودم گریه میکردم و شب روز که توی زندگیم نیستش بعد از چند سال که خسته شده بودم از نقش سیمانشونه های به جا گذاشتم ک من رو بشناسه چون توی این مدت رابطه نه ازم درخواست تماس ککرده بود نه ارسال عکس این رفتار هاش به شکم انداختنمیدونم تاثیر داشت یا نهمن رو شناخته یا نه چون حالا که من رو میبینه رفتارش با قبل این رابطه عوض شده تحویلم میگیره من رو میبینه لبخند میزنهاین چیز های بود که من برای به دست اوردنش دست به همچین کاری دادم احساسم بهم میگه میدونه کی هستم شناخته من رو اما اونم انگار تو نقش سیما غرق شده وابستگی براش ایجاد شده حالا بد از چند سال این رابطه مجازی هم راضی هستم به زندانی بودن این حس هم کلافه از این حس  

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد به شما

درباره این مسئله باید عرض کنم این خیلی مهمه که خود شما می‌خواهید این رابطه رو قطع کنید و حستون نسبت بهش تعدیل بشه یا نه؟ اگر ته خواسته‌اتون اینه که همچنان این رابطه رو حفظ کنید و ... خب کاری از دست بر نمیاد، ولی اگر واقعا قصد دارید به صورت جدی این رابطه رو قطع کنید و حستون هم نسبت بهش تعدیل بشه، در این زمینه نکاتی رو عرض می‌کنم که می‌تونه به شما کمک کند تا بتونید به صورت تدریجی این حستون تعدیل بشه؛

1- از اونجایی که چندساله که با فرد مذکور رابطه به شکل چتی رو برقرار کردید، طبیعتا قطع رابطه برای شما خیلی دشوار خواهد بود. ولی این دشواری برای مدتی است و بعد از گذشت مدت زمانی، پذیرش این مسئله برای شما آسان تر خواهد شد.

2- باید از این رابطه متنفر بشید تا اراده شما در قطع این رابطه تقویت بشه و حستون نسبت به اون فرد تغییر کند. باید در ابتدا از جهت ذهنی و شناختی مدام به عاقبت این کار فکرکنید که این کار عاقبت خوبی برای شما نخواهد داشت جز ضرر و آسیب روحی که الان هم دچارش شدید. پس به تبعات و عواقب این کارتون و افرادی که مثل شما گرفتار این وابستگی شدند فکر کنید. از این به بعد تنها باید روی نقاط منفی اش و آزار دهنده‌اش فکر کنید؛ یه تکنیکی هست که به شما کمک می‌کنه تا حستون نسبت به ایشون تغییر کنه. باید اول یه چیز واقعا آزار دهنده‌ای که حتی فکر کردن درباره‌اش شما رو اذیت می‌کنه به ذهنتون بیارید و بلافاصله اون فرد رو هم به ذهنتون بیارید. مثلا فرض بگیرید که فکر کردن به حالت تهوع و استفراغ، حالتون رو خراب می‌کنه. همین رو مدام تصور کنید و بعد همون شخص رو هم در ذهنتون بیارید. حالا تصور کنید که اون شخص درحالت تهوع و استفراغ کردن به سمت شماست. چه حالتی به شما دست میده؟ جز حالت انزاجار و بد حس دیگه‌ای پیدا نمی‌کنید.
خب این تکنیک رو باید هر روز، بویژه زمانی که حس می‌کنید دارید به اون فکر می‌کنید انجام بدید. سعی کنید حالتهای ذهنی منزجر کننده متعدد باشد مثلا حدود 5 مورد رو لیست کنید و مدام با حالتهای مختلف تصویر منزجر کننده رو با اون فکر کنار هم قرار بدید تا به مرور زمان وقتی حتی اسم اون فرد رو پیش شما بیارند دیگه وابستگی جلوی چشمان شما نیاد، بلکه حالت انزجار جلوی چشم شما ظاهر شود.

3- بیکاری و وقت آزاد داشتن برای شما سم است؛ چراکه عمده ناهنجاری‌ها به خاطر بیکاری و داشتن وقت آزاد است که افراد به جهت نداشتن برنامه ریزی دچار وسوسه می‌شوند بنابراین برنامه ریزی کنید و وقت آزادتان را برای کار، ورزش، مطالعه، کسب مهارت و ... پر کنید.

موفق باشید.

تصویر رز سیاه
نویسنده رز سیاه در

سلام و خسته نباشید و ممنونم که پیگیر مشکلاتم هستید

درست میفرمیاید شاید به دلیل وقت آزادی ک داشتم این مشکل احساسی در من وجود امده. اما روشی که گفتید نمیتونم ازش برای نفرتم استفاده کنم چون این کار رو کردم دوسال پیش برای اینکه ازش دور بشم با فکر کردن بهش که ازش نفرت دارم فاصله گرفتم به خودم تلقین میکردم ک دارم خوب میشم،خودم رو با کار و کتاب و نوشتن رمانم سرگرم میکردم اما طوری به وجودم ریشه زده بود که هر کتابی دستم میگرفم نه ازش چیزی میفهمیدم نه میتونستم بخونم استعداد نوشتنم شده بود چاله ای از نا امیدی که همه رو در خودش بلعیده بود. یا مثلا دیشب چند ساعت که دیر جوابم رو داد پژمده گوشه گیر شدم دست خودم نبودبه نظرم من هر سر پل های ارتباطیم رو خراب میکردم اون ی راهی برای برگشت میزاشت منم که کنترلی رو احساسم نداشتم برمیگشتم،باید کاری کنم اون ازم متنفر بشه یا از احساسم نا امید بشه حس نفرت بهم داشته باشه هر پل ارتباطی بهم داره خراب کنه راه بازگشتی برام نزاره نظر شماچی؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

مطالعه و کتاب خوندن اگر به شما کمک نکرده، بهتره رو بیارید به فعالیت‌های فیزیکی و تا می‌تونید وقت آزادتون رو کاملا پر کنید. از طرفی هرگونه راههای ارتباطی رو هم از بین ببرید و تا زمانی که راههای ارتباطی وجود داشته باشد باز دسترسی شما برای رابطه وجود دارد. برای همین حتی اگر شده گوشی تون رو برای مدتی خاموش کنید.

تصویر رز سیاه
نویسنده رز سیاه در

سلام

امتحان کردم این راها رو صبح تا شب سر کار میرفتم هستم تا وقتی نمیبینمش خوبه اما وقتی میبینمش تمام سیستم بدم میریزه به هم تپش قلب میگیرم تا الان چند خط نزدیک شش ماه گوشیم رو خاموش کردم اما باز برگشتم سر خط

تصویر رز سیاه
نویسنده رز سیاه در

سلام و خسته نباشید و ممنونم که پیگیر مشکلاتم هستید

درست میفرمیاید شاید به دلیل وقت آزادی ک داشتم این مشکل احساسی در من وجود امده. اما روشی که گفتید نمیتونم ازش برای نفرتم استفاده کنم چون این کار رو کردم دوسال پیش برای اینکه ازش دور بشم با فکر کردن بهش که ازش نفرت دارم فاصله گرفتم به خودم تلقین میکردم ک دارم خوب میشم،خودم رو با کار و کتاب و نوشتن رمانم سرگرم میکردم اما طوری به وجودم ریشه زده بود که هر کتابی دستم میگرفم نه ازش چیزی میفهمیدم نه میتونستم بخونم استعداد نوشتنم شده بود چاله ای از نا امیدی که همه رو در خودش بلعیده بود. یا مثلا دیشب چند ساعت که دیر جوابم رو داد پژمده گوشه گیر شدم دست خودم نبودبه نظرم من هر سر پل های ارتباطیم رو خراب میکردم اون ی راهی برای برگشت میزاشت منم که کنترلی رو احساسم نداشتم برمیگشتم،باید کاری کنم اون ازم متنفر بشه یا از احساسم نا امید بشه حس نفرت بهم داشته باشه هر پل ارتباطی بهم داره خراب کنه راه بازگشتی برام نزاره نظر شماچی؟

تصویر ali.k
نویسنده ali.k در

با سلام خسته نباشید

من تقریبا به کسی که مرد هس و 42 سن دارد عاشق شدم اصلا کلا وجود برا اون است من خودم 18 ساله هستم 

به او علاقه شدید دارم کلا اختیارم دست اون هس و اون هم مرا به چشم یه دوست برادر درک میکند و قبول داره 

آیا این رابطه خوب هس 

اینکه غریبه نگا کنن و بگن این مرد و این پسر چه سنختی باهم دارند 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

عاشق چه چیز ایشون شدید؟ آخه دوستی و علاقه شدید شما به عنوان یه پسر 18 سال به یک فرد 42 سال محل سواله؟ آیا ایشون هم همچین حسی رو نسبت به شما دارد؟ چند وقت است که دچار این حس شدید؟ از کجا این حس در شما ایجاد شد.

 

تصویر پرنیان
نویسنده پرنیان در

سلام 

من به یکی از هم مدرسه ای هام که یک سال از خودم کوچیک تریه توی مدت دو ماه خیلی وابسته شدم و خیلی زیاد دوستش دارم من کلا ادمیم که کم پیش میاد با کسی بتونم دوست بشم و ازش خوشم بیاد دوستیمون جوریه که خیلی زود به زود دلم براش تنگ میشه و یک بار که با هم قهر کردیم اصلا توان تحملش رو نداشتم و نتونستم فراموشش کنم 

به نظرتون این رابطه درسته؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

 اگر این رابطه به افراط منجر نشه، مشکلی ندارد، ولی مواظب باشید که رابطه رو عمیق تر نکنید بلکه تا جایی هم که شده، این رابطه رو تعدیل کنید وگرنه بعدا ممکنه بیشتر آسیب ببینید.

موفق باشید.

تصویر سلام
نویسنده سلام در

سلام من خیلی وقته به یکی از همکلاسی هایم علاقه مند شدم و دوست دارم باهاش دوست بشم کنارش باشم و با هم صمیمی باشیم اما هر وقت می خواهم باهاش صحبت کنم استرس سراسر بدنم رو فرا میگرد و دست و پام می لزره و سعی می کنم اونجا رو ترک کنم. همیشه هرشب بهش فکر میکنم و خاطرات گذشته مدام تکرار می شوند از ان موقع کلا  برای زندگی ام هیچ انگیزه ای ندارم من کلی آرزو داشتم اما دیگر برام معنی ندارند الان با هم دوست هستیم اما در حد سلام خداحافظ من دوستان دیگری هم دارم که چند سال با هم دوست صمیمی بودیم و من همیشه وقتم رو با ان ها میگذرونم برای همین وقتی پیدا نمی شود که باهاش باشم و اين مشکل دارد هم روی زندگی ام تاثیر منفی می‌گذارد و خیلی نسبت به خودم نا امید شدم از اين ناامید شدم که نمی توانم با بقیه ارتباط برقرار کنم

لطفا راهنماییم کنید 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

باسلام به شما کاربر محترم

برای برقراری رابطه می‌تونید بهانه‌ای جور کنید و ارتباط رو بوجود بیارید؛ یکی از روشهایی که دوستی رو صمیمی می‌کنه، انجام بازی‌های مشترکه! مثلا می‌تونید بازی‌های دو سه نفره رو یاد بگیرید و توی مدرسه اجرا کنید و از ایشون هم بخواهید که توی بازی شما بیاد و... معمولا بازی ها حس خوشایندی رو در ما ایجاد می‌کند. برای همین اگر توجه کرده باشید بعضی از دوستی‌های از طریق همین بازی‌ها شکل می‌گیرد و ارتباط بوجود میاد. کم کم با شناخت علاقه‌مندی‌هاش می‌تونید ارتباط رو بیشتر کنید؛ مثلا فرض بگیرید که طرف مقابل اهل فوتبال و ..و خب شما می‌تونید در این زمینه باهاش صحبت کنید و ... معمولا افراد دوست دارند درباره چیزی که علاقه بهش دارند صحبت کنند. برای همین علاقه‌مندی‌هاش رو پیگیر باشید تا رابطه شما بیشتر بشه. 

توجه: حواستون باشه که این رابطه و علاقه مندی شما نسبت به ایشون از حد تعادل فراتر نرود، بلکه این دوستی رو به صورت متعادل پیش ببرید؛ چرا که فراتر رفتن از اون می‌تونه وابستگی رو برای شما بوجود بیاره و آسیب بیشتری رو متحمل می‌شوید. بنابراین در نگه داشتن تعادل توی رابطه و دوستی‌هاتون توجه داشته باشید.

موفق باشید.

تصویر زهرا
نویسنده زهرا در

با عرض سلام  و خسته نباشید..من دختری ۱۶ ساله هستم ..امسال وابستگی شدیدی به دبیر شیمی ام پیدا کردم و هر لحظه به یاد ایشون هستم ..البته این وابستگیم لطمه ای به درس خواندنم وارد نکرده ..دبیرم بسیار مهربان و خوش اخلاق هستند ..همه ی بچه ها ایشون رو دوست دارند ولی نه به شدت من ..از شما ممنون میشم در این باره راهنماییم کنید ..در ضمن من ۴ ساعت در هفته با ایشون کلاس دارم و نمیتونم ملاقات با ایشونو کم کنم و هر هفته ای که میگذره علاقم به ایشون بیشتر میشه

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

باتوجه به سنتان این علاقه مندی شما طبیعی است، ولی باید پیشگیری کنید که مبادا درآینده برای شما مشکل ساز شود. از این رو باید توجه بکنید که دبیر شما مانند هر انسان دیگری یکسری نقاط مثبتی دارد، ولی نباید توجه زیاد شما به ایشون باعث شود که ایشون رو در ذهن خودتون مقدس و بزرگ کنید. دونستن همین مسئله باعث میشه که با خودآگاهی در این زمینه مواظب میزان علاقه مندی خودتون نسبت به دبیرتون باشید. از طرفی بی شک دبیر شما مانند خیلی از انسانهای دیگر نقاط ضعف و منفی خودش رو داره؛ شاید شما ندونید یا بهش توجه نکردید و تنها به نقاط مثبتش توجه کردید. البته نمی‌خواهم بگم که به نقاط منفی اش توجه کنید، بلکه می‌خواهم اون تقدسی که درباره دبیرتون توی ذهنتون ممکنه ایجاد کرده باشید تعدیل کنم و بدونید که ایشون هم مانند خیلی از انسانهای دیگر است و تنها شما بعضی از ویژگی های مثبتش خوشتون اومده و این مسئله نباید فراتر از یه علاقه معمولی پیش بره.

وقتی با این شناخت وآگاهی به کسی علاقه مند شوید، میزان علاقه مندی شما رو تعدیل می‌کنه و می‌دونید که نباید فراتر پیش بروید؛ چرا که اون وقت خودتون آسیب می‌بینید. دونستن همه این نکات در پیشگیری و تعدیل علاقه مندی شما به دبیرتون کمک می‌کند.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من از معلم علوم خوشم مياد در واقع از رفتار و تيپ و خونسرديش و وقتى او را ميبينم تپش قلبم بالا ميرود و دليلش را در واقع نميدانم و از لحاظ جنسى حسى نسبت به همجنس خود ندارم ولى استرس زيادى دارم كه نكنه علاقه دارم به همجنس خودم نكنه از لحاظ جنسى از طريق همجنس خود تحريك ميشوم و تصورات ديگه اى تو ذهنم مي ايد.   به دلايلى هم نميتوانم به روان پزشك بروم و فكر كنم ادم عاطفى هستم و دلسوز  و خوشحال ميشم كه ببينم ايا اين مشكلى دارد و اگر مشكلي ندارد چطور اين احساس عاطفى به همجنس خود و استرس اينكه اين مشكل رو داشته باشم رو از خودم دور كنم.         پسر هستم  با 14 سال سن

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

معمولا در دوره نوجوانی، یک نوجوان به ظاهر و تیپ و قیافه خودش و دیگران کمی حساس می‌شود و گاها مقایسه می‌کند و دیگران رو براساس  همین ظواهر بیشتر قضاوت می‌کند و مبنای ارزش گذاری‌اش هم بیشتر روی ظواهر است. لذا این مسئله در شما طبیعی است که ممکنه از کسی به خاطر ظاهرش خوشتون بیاد و توجهتون رو به خودش جلب کند. اینکه دچار تپش قلب می‌شید همانطور که خودتون هم اشاره کردید به خاطر اینه که فکر می‌کنید که این علاقه مندی یا حساسیت شما به معلمتون غیرطبیعی و نوعی اختلال به حساب می‌آید، در حالی که اصلا اینطور نیست و خودتون رو نگران نکنید و این مسئله مقعطی است و یه دوره ای دارد. اما برای اینکه این علاقه مندی در شما تشدید نشود و بعدا اذیت نشوید، مدام به خودتون بگید که معلمتون مثل بقیه معلم‌هاست و یک سری نقاط قوت و ضعف دارد و شما از یکسری ویژگی‌هایش خوشتون اومده و بس. ممکنه ویژگی‌های منفی هم داشته باشد که شما از ان بی اطلاع هستید. پس دلیلی ندارد که اون رو بیش از حد بزرگ ببینید. بلکه سعی کنید این علاقه مندی تون رو این طور جهت بدهید که از ویژگی‌های مثبت ایشون از قبیل اخلاق و رفتار و منشش، الگو بگیرید. البته سعی کنید این الگو برداری رو از بقیه معلم‌ها نیز داشته باشید و قطعا سایر معلم‌هاتون هم ویژگی‌های مثبتی دارند، لذا به ویژگی مثبت بقیه معلم‌هاتون هم توجه کنید و از اون‌ها یاد بگیرید.

این تکنیکی که به شما گفتم، باعث می‌شه که ذهنتون رو از اون معلم تون و حس علاقه مندی تون به وِیژگی ‌های اخلاقی‌اش و سایر معلم‌هاتون پرت بشه و اون وقت چیزی که برای شما ارزش مند میشه صرفا خود فرد نیست، بلکه اخلاق و رفتار و منش افراد است و  براساس این ویژگی‌ها افراد رو ارزش گذاری می‌کنید.

موفق باشید.

تصویر حمید
نویسنده حمید در

سلام من هفتم هستم عاشق یه پسر نهمی شدم

اما فقط دوست دارم

وهمجنس گرا هم نیستم

اما واقعا عاشق شذمheart

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه عاشق یه پسر نهمی شدید یعنی چی؟ چه حالتهایی در شما بوجود میاد؟ حس و حال خودتون رو در این زمینه بگید. چند وقته اینطور شدید؟

لطفا بیشتر توضیح بدید تا بهتر راهنمایی تون کنیم.

موفق باشید.

تصویر Hazel
نویسنده Hazel در

سلام من ي دختر ١٦ ساله ام، چند وقته كه بدجور عاشق هم كلاسيم شدم طوري كه اصلا تمركز ندارم و ب جز اون نميتونم ب چيز ديگه اي فكركنم وقتي كسي بهش نزديك ميشه يا خودش پيش كسي ميره ب قدري عذاب ميكشم كه دلم ميخواد طرفو نابود كنم اما ادم فوق العاده درون گرايي هستم و اصلا نميتونم احساساتم رو بيان كنم، از طرفي حس ميكنم نسبت بهش تمايل جنسي هم دارم وقتي بهم نزديك ميشه تمام بدنم بي حس ميشه و قلبم تند ميزنه

چجوري بهش بگم؟؟؟

خواهش ميكنم راهنماييم كنيد

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اشاره کردید تمایل جنسی دارید. خب منظورتون از اینکه تمایل جنسی به ایشون دارید، دقیقا چیه؟ اینکه بدنتون بی حس میشه یا قلبتون تند تند میزنه دلیل بر تمایل جنسی نیست، بلکه نشون میده که علاقه ای به فرد مورد نظر دارید. اما تمایل جنسی یه سری نشانه‌هایی دارد؛ مثلا افکار جنسی به ذهن آدم میاد و ...

درباره میزان علاقه تون باید عرض کنم که در درج اول لازمه تلاش کنید که این علاقه رو تعدیل کنید؛ ظاهرا این موضوع فکر و ذکرتون رو گرفته است. دوستی و علاقه خوبه ولی بیش از حدش می‌تونه آسیب زا باشد؛ از جمله منجر به دلبستگی شدید در شما میشه. حس کهتری و پایین بودن بودن از سایرین رو پیدا می‌کنید. به مرور اعتماد به نفستون کاهش پیدا می‌کند. لذا تا می‌تونید از جهت فکری روی خودتون کار کنید که ایشون هم مثل بقیه است و ویژگی خاصی ندارد که بخواهید خیلی بهش علاقه مند بشید. از طرفی در یه دوره از نوجوانی به سر می‌برید که توی این دوره این احساسات در فرد غلیان پیدا می‌کند. برای همین باید کنترلش کرد و بعد از مدتی هم این حس کمتر می‌شود. پس لزومی ندارد که که این حس دنبال کنید و اون رفتارهای شما رو جهت بدهد، بلکه این شمایید که باید این حس رو جهت بدید و هدایتش کنید.

لطفا به سوالاتی که کردم، جواب بدید تا در ادامه به بقیه ابهاماتتون بپردازم.

موفق باشید.

تصویر Hazel
نویسنده Hazel در

چرا پيام من منتشر نشده؟!؟!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خب حتما چیز نامربوط نوشتی

وگرنه نظرات رو تایید میکنند

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ن چيز نامربوط نبوده الان منتشر شد

ميشه لطفا راهنماييم كنيد

تصویر ca2
نویسنده ca2 در

سلام من مهم نیست برام اخرش چی میشه فقط ترفندی بم بگین بفهمم اون منو دو س داره همین

تصویر Mesut
نویسنده Mesut در

سلام خسته نباشید

من پسری ۱۶ ساله هستم که در مدرسه به یکی از هم مدرسه ای هایم علاقه پیدا کرده ام.علاقه من به این پسر علاقه و میل جنسی نیست ولی نمی دانم که چه چیزی در او مرا جذب کرده است.پسری که بهش علاقه داشتم درباره علاقه من به خود دچار سو تفاهم شد و این نیز به خاطر حرف های یکی از دوستان مشترک ما بود.در گذشته نیز من به پسری علاقه داشتم که شباهت زیادی از نظر ظاهری به این پسر داشت.

به هر حال چند وقتی است که او مرا تحت نظر دارد تا نزدیکش نشوم من هم نخواستم او را ناراحت کنم و از او فاصله گرفتم تا اینکه روزی در یکی از اردو ها یکی از بچه های مدرسه که او به این پسر میل جنسی نشان داده بود تلاش کرد تا شاید به او نزدیک شود من با دیدن عصبانیت این پسر ناخودآگاه به سمت آن پسر رفتم و با او دعوا کردم و او را دور کردم زیرا در آن لحظه با دیدن صحنه نزدیک شدن آن پسر به پسری که بهش علاقه داشتم احساس خطر کردم از آن روز با روش های مختلف سعی کردم به او نزدیک شوم و جذب خود کنم او هم وقتی مرا در جمع دوستان مشترکمان میدید از من دوری نمی کرد ولی متوجه جبهه او نسبت به خودم شدم پس تصمیم خود را گرفتم که از او فاصله بگیرم ولی ذهنم هنوز درگیر اوست کمک کنید نمی دونم چیکار کنم؟

در ضمن این پسر زیبا رو با ظاهری سفید رو،قد کوتاه،چشمان رنگی و موهای بور است که من در گذشته به دو نفر دیگر با چنین ویژگی هایی میل جنسی داشته ام ولی مطمئنم که علاقه به این پسر مانند قبلیا نیست.

لطفا کمکم کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

بهتره رابطه تون رو با فرد مذکور به همین شکل حفظ کنید یعنی بهش نزدیک نشید و مدام با خودگویی در ذهنتون بگید که ایشون مثل بقیه همکلاسی تونه و هیچ فرقی با بقیه نداره و دلیلی نداره که بهش علاقه مند بشید. 

از طرفی سعی کنید ذهنتون رو از ایشون پرت کنید و وقت بیکاری تون رو با کارهای دیگه پر کنید. این علاقه مندی شما هم مربوط به سن و مقتضائات دوره نوجوانیه. پس از این جهت نگران نشید و بعد از مدتی این حالت کمرنگ میشه به شرطی که شما به این حالت خودتون پر و بال ندید و همانطور که گفتک سعی کنید با دیگران متعادل رفتار کنید و بیخودی به کسی هم نزدیک نشید. حفظ این شرایط باعث میشه که کم کم این درگیری ذهنی تون برطرف بشه و از حالت حساسیت خارج بشه.

موفق باشید.

تصویر 7145Mas.m
نویسنده 7145Mas.m در

سلام

من دخترم 18سالمه 

من الان حدود دو ساله که به دبیرم علاقه دارم 

علاقه شدید..

من نمیخوام این حسو داشته باشم ..

لطفا به جای پرسیدن سوال (چ چیزی باعث شد دوسش داشته باشم ، راه حل بهتری ارائه بدید چون  خودمم راجع به این سوال ، نظری ندارم ..

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شما از حستون نسبت به معلمتون چیز خاصی نگفتید و نمی دونیم دقیقا حس علاقه‌اتون به معلمتون چگونه است! آیا صرفا علاقه است یا اینکه جسارتا توام با میل جنسی است؟

اگر صرفا علاقه است بدون میل جنسی، باید در تحلیل این علاقه عرض کنم که در دوره نوجوانی، علاوه بر تغییرات فیزیولوژیکی در بدن انسان از قبیل برآمدن سینه در خانمها و ...، احساسات و هیجانات افراد هم شدت پیدا می‌کند و باعث می‌شود که نوجوانان نسبت به یه سری مسائل به ویژه مسائل مربوط به احساسات و مسائل ظاهری حساسیت پیدا کنند، اما با گذشت زمان و وارد شدن در دوره جوانی، این حس کم کم تعدیل خواهد شد.

بنابراین علت تمایل و علاقه شما به معلمتون می‌تونه ناشی از ویژگی‌های ظاهری و اخلاقی و رفتاری معلمتون باشه که باعث جذب شما به ایشون شده است!

موفق باشید.

تصویر ****P
نویسنده ****P در

 سلام من دختر هستم و ۱۷ سالمه و از کلاس هفتم یکی از هم کلاسی هامو دوست دارم و اونم همین طور ولی خودمون نشون نمیدادیم ولی حدودا ۲ ۳ سال هست که فهمیدیم و علت دوست داشتن من اینه که از شخصیتی که داره خوشم میاد و آدم منطقی هست و چیز های زیادی ازش یاد گرفتم. الان هم وابستگی شدیدی به هم پیدا کردیم به طوری که زود به زود دلمون تنگ میشه و حدودا ۱ماه یه بار باید هم دیگه رو ببینیم و وقتی همو میبینیم بغل میکنیم همدیگه رو و چنتا بوسه هم داشتیم.اون چنتا بوسه از روی علاقه شدید بوده و نه از روی شهوت .به نظرتون مرتکب کار حرام شدم و گناه بزرگی کردم؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

بهترین قضاوت کننده، وجدان آدمی است که می‌تونه واقعیت رو به خود آدم نشون بده. اگر همینطور که گفتید علاقه و ابراز آن عاری از هرگونه شهوت و جنسیت بوده باشد، این مشکلی ندارد. اما اشاره به وابستگی کردید که لازمه جهت جلوگیری از این مسئله، علاقه و محبتتون رو تعدیل کنید. همین که در ماه یکبار همدیگر رو می‌بینید خوبه و این فرایند میزان و شدت وابستگی رو کاهش میده ولی ارتباط پی در پی و مستمر عاطفی و احساسی وابستگی رو تشدید می‌کنه. بنابراین از اینگونه روابط مستمر عاطفی پرهیز کنید. نه اینکه این کار گناه داشته باشد، بلکه از این بابت است که بتونید این وابستگی عاطفی تون رو کنترل کنید وگرنه عدم کنترل این وضعیت می‌تون به قیمت آسیب روحی هم به خودتون و هم به دوستتون تموم بشه!

موفق باشید. 

تصویر ****P
نویسنده ****P در

ممنون از راهنمایی تون .خیلی مفید بود

تصویر Edwardo
نویسنده Edwardo در

با عرض سلام و خسته نباشید

من 15 سالمه و مذکر هستم.من عاشق پسری شدم و این پسر فکرمو خیلی مشغول کرده.من خیلی از اون خوشم میاد و فکر میکنم اونم همین حسو به من داره چون رفتاراش بامن یه طوریه.بعضی وقتا خواب میبینم که دارم باهاش    س.ک.س میکنم.من قبلا عم این حسو داشتم ولی نه اینقدر شدید.سعی کردم بهش فکر نکنم و عادی باشم ولی نشد.من قبلا از دخترا خوشم میومد واز وقتی اونو دیدم دخترا برام جذابیتی ندارن

لطفا کمک کنید

من چی کار کنم؟؟؟؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

سعی کنید این رابطه رو از بیخ و بن قطع کنید. از طرفی دیدن مداوم ایشون، می تونه ناخواسته این ذهنیت منفی رو در شما فعال کنه. در کنارش لازمه روی ذهن و فکرتون هم کار کنید. اگر برای ذهن و فکر خودتون برنامه ای نداشته باشید، اون وقت اون ذهنتون هست که شما رو جهت میده! 

باتوجه به وضعیت پیش اومده کشورمون که ناگزیر همه دانش آموزان این ماه رو در خانه هستند و ماه رجب هم ماه پر فضیلتی برای خودسازی و ارتباط با خداست، از این فرصت بوجود امده در راستای خودسازی و ارتباط با خدا و بالا بردن معنویت از دعاها و راز و نیازهای این ماه، یک برنامه ریزی معنوی برای خودتون داشته باشید. این کار باعث میشه یه خوراکی خوب و سالم  رو برای ذهنتون داشته باشید و سمت و سوی خوبی رو برایش ترسیم کنید.

موفق باشید.

تصویر سیما
نویسنده سیما در

سلام مرسی که هستید..من یه دوست خیلی صمیمی دارم که تام بوی هستش..اون اخلاقش،رفتارش،طرز لباس پوشیدنش،پسرونه هستش حتی بدون روسری بیرون میره..من با این ها مشکلی ندارم و اعتقاد دارم یه چیز شخصیه..اما ایشون به یکی از دوستان مشترک ما یه حسی دارن..اونطوری که خودش گفت اون وقتی دست به موهاش میزنه یه حس خاصی بهش وارد میشه..ایشون تصمیم گرفت که یه جوری این حسو فراموش کنه‌.‌.و مدتی با اون طرف سرد بود..ولی بعد از چند وقت حالش خیلی بد بود فکرش درگیر بود کلافه بود..گفت که باید به خودش بگیم...من به ایشون گفتم و طرف هم گفتن یه همچین حسی نسبت به دوست من دارد..در ضمن این هم بگوییم دوست من به گفته خودش و شناختی که من دارم ازش نمیتونه هیچ وقت به کسی وابسته بشه..و الان هم حس دوست داشتی نداره فقط یه حس غریب بهش دست میده..الان هم تصمیم گرفتن با هم رل باشن...من خیلی درباره روابط ها بهشون گفتم..ولی باز هم رل بودنو انتخاب کردن..میشه کمک کنید که چیکار کنم لطمه ی به دوستم در آینده وارد نشه..(ما ۱۶ سال داریم)و دوستم می گوید میخوام تجربه کنم..کمکمون کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

تام بوی به خودی خود اختلال نیست، ولی تنها برخی از نوع شدید آن می‌تونه فرد رو مستعد برخی اختلال‌ها بکنه. اینکه یه حس خاصی بهشون دست میده، یعنی چی؟ آیا این حس نوعی حس جنسی یا شهوانی است؟ 

اگر از نوع حس جنسی و شهوانی باشد، لازم این رابطه رو قطع کنند وگرنه باعث به انحراف کشیده شان می‌شود. در این راستا شما باید هشدارها رو بدید و اگر افاقه نکرد، ضرورت دارد که رابطه خودتون رو هم با اونها کاملا قطع کنید! این نوع رفتار می‌تونه یه تلنگر جدی در اصلاح رفتارشون می‌تونه باشد. 

موفق باشید.

تصویر ف.ه
نویسنده ف.ه در

سلام من یک دختر 17 ساله هستم تقریبا سه ساله که یکی از همکلاسی هام بهم ابراز علاقه کرده و علاقه ش در طی این سه سال رفته رفته بیشتر شده در واقع سوال من اینه که من باید چه رفتاری باهاش داشته باشم ؟ بعضی  اوقات توقعاتی داره که نمی دونم چیکار کنم یا بعضی حرفهایی رو می زنه که نمی دونم چه جوابی بهش بدم در واقع از ابتدا که ابراز علاقه کرد من عکس العمل خاصی نداشتم و فقط تشکر می کردم به خاطر اینکه فکر می کردم به مرور کمرنگ خواهد شد اما نشد ... از اونجایی که دختر خوبی هستش و  ویژگی های یک دوست خوبرو داره نمی خوام باهاش قطع رابطه کنم ولی می خوام بدونم چیکار کنم که حسش تعدیل بشه و بتونیم باهم رابطه ی بی دردسری رو داشته باشیم. این موضوع بعضی اوقات منو هم درگیر می کنه .. خیلی کمکش کردم و خواستم تغییر ایجاد کنم اما تا به حال نشده من چیکار می تونم بکنم؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

علاقه ایشون به شما قابل درکه. گرچه توضیحی درباره خواسته‌ها و توقعاتی که ایشون از شما داره ندادید، ولی خیلی روشنه که نباید توقعات یا خواسته‌های غیرمنطقی‌اش رو اجابت کنید. مضاف بر اینکه هرگاه ابراز علاقه‌های هنجارشکنانه و نادرستی کرد، خب باید همین جا جلوی این ابراز علاقه هایش بایستید و برایش توضیح بدید که این نوع ابراز علاقه هایش رو دوست ندارید و به صورت قاطع و محترمانه ازش بخواهید که اینطور رفتار نکند.

بنابراین برای اینکه این رابطه تعدیل بشه، نباید در برابر رفتارهای ناهنجارش سکوت کنید، بلکه حتما ناراحتی خودتون درباره بعضی از رفتارهایش بگید ولو اینکه باعث ناراحتی او بشه؛ زیرا این کار به مرور باعث مرزبندی و تعدیل رفتارهای او در برابر شما می شود، در غیر این صورت تکرار این رفتارها از سوی ایشون وضعیت رابطه رو عمیق تر می کنه و سکوت شما هم به معنای تایید رفتارهای او خواهد شد و در نهایت این روند همچنان ادامه پیدا می کند.

موفق باشید.

تصویر علی رضایی
نویسنده علی رضایی در

سلام من یک پسر 14 ساله هستم امسال نهمم و باید مدرسموم عوض کنم کلاس هشتم با یکی از بچه ها همکلاسی بودم من نمیشناختمش اما به مرور زمان با هم دوست صمیمی شدیم علاقم بهش فقط به عنوان یه دوست صمیمی بود تا اینکه آخر سال علاقم بهش  بیشتر شد سال نهم با هم تو یه کلاس نیفتادیم این موضوع خیلی منو عذایقه میداد تا اینکه فعلا باهاش کنار اومدم ولی الان علاقم بهش چند برابر شده و الان چند روزه ندیدمش و دارم دیوونه میشم همشم میترسم سال بعد با هم تو یه مدرسه نیفتیم این موضوع زندگیمو بهم ریخته تا جایی که شبا همش به اون فک می کنم لطفا کمکم کنین

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

از همين الان سعى كن كم كم ازذهنت بيرونش كنى چون كه اگر بازم الان باهم باشيد پايه دبيرستان شايد رشته هاتون باهم نيفته اونوقت دوباره ميخواهى اعصاب خودتو خورد بكنى.سعى بكن برات يه فرد معمولي باشه واينكه بزار اون بياد سمت تو چون تا اون موقع هم علاقت بهش كمتر ميشه و اينكه مثل يه فرد معمولي توى زندگيت باش برخورد بكن تا دوباره شيفته ى اون نشى.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

علاقه تون به دوستتون قابل درکه و طبیعی است که بعد از چند سال رابطه و دوستی، صمیمیت بین شما ایجاد بشه! ولی این صمیمت به این معنی نیست که حتما باید باهم همکلاسی بشید یا اگر همکلاسی هم نباشید دیگر دوست هم نخواهید شد. بلکه این ارتباطات به خود شما بستگی دارد و نیازی نیست که حتما باهم توی یک کلاس درس باشید. شما می‌تونید در غیر از فضای درسی با هم ارتباط داشته باشید و جویای حال همدیگر باشید از طریق تماس تلفنی، پیامک، اینترنت و گردش در بیرون از خونه و ... یا با همدیگر قرار بذارید و بازی های مشترک داشته باشید یا مثلا قرار بذارید که با هم در یه باشگاه ورزشی ثبتنام کنید یا در طرح های تابستانه مساجد با همدیگر ثبتنام کنید یا ... بنابراین راههای ادامه ارتباط زیاد است و می تونید همچنان این دوستی و صمیمت رو بین خودتون حفظ کنید.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام خسته نباشيد من ١٨سالمه و كلاس دوازدهمم.

من تو مدرسمون يكى هستش كلاس يازدهم ويه سال از من كو چيكتره و واقعا اون رو به چشم برادرم ميبينم و اينم ميدونم كه تك فرزندم نياز به احساسات دارم ولى من اصلا روى جنس مخالف حسى ندارم كه بخوام خودمو ارضا كنم از طريف محبت و عاشق و شيفته وگرفتار اون شدم به طورى كه اگر يروز بگه يكى بهم نگاه چپ كرده اون طرفو تيكه تيكش ميكنم تاحالا شده هزار باش بش گفتم دوست دارم ولى اون يبارم به من ابراز علاقه نميكنه و ميگه براى من مهم نيستن دوستام و اين منو آزار ميده.

ممنون ميشم بهم بگيد چكار كنم تا اون بياد طرف من و منو دوست داشته باشه.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

سلام به شما کاربر محترم

نیاز به شما دوست و برقراری رابطه صمیمانه قابل درکه و طبیعتا شما به خاطر چنین نیازی سعی می‌کنید که این نیازتون رو با برقراری رابطه با یه فرد دیگه تامین کنید، ولی باید مراقب باشید که دل بستن زیاد به ارتباط با دوستتون می تونه در آینده خطر وابستگی روحی رو برای شما بدنبال داشته باشد. لذا در هر وضعیتی لازمه مواظب باشید که هم میزان و هم شدت و عمق ارتباطتون اونقدری نشه که بعدا دچار وابستگی بشید که در اون صورت بیشتر آسیب روحی رو باید متحمل بشید.

اما برای حفظ دوستی و صمیمیت با دوستتون توصیه می‌کنم به نقاط مشترکتون توجه بیشتری کنید. ببینید که طرفتون اهل بازی فوتبال یا رشته خاصی هست، با همدیگر یه قرار بذارید و این بازی مشترک رو با هم داشته باشید یا مثلا هر دوتون در یه رشته موردعلاقه تون ثبتنام کنید یا با همدیگر یه گردش و تفریح که مورد علاقه جفتتون هست برید یا مثلا در صورت امکان با هم دیگر یه فیلم سینمایی ببینید یا مثلا با هم قرار بذارید که هر روز یا روزهای خاصی با قدم بزنید یا نرمش کنید یا مثلا اگر تقیدات مذهبی داره خوبه که بعضا در مراسم دینی شرکت کنید.

این موارد نمونه‌ای است که می‌تونید ان ارتباط رو ادامه بدید. بنابراین روی نقاط مورد علاقه اون توجه کنید و براساس اون یه برنامه ریزی کنید و بعضی از روزها با هم برنامه مشترک داشته باشید. تکرار این کارها باعث تقویت و تشدید رابطه و صمیمیت میان شما و ایشون میشه و در نهایت باعث ایجاد حس مثبت در ایشون نسبت به دوستی با شما خواهد شد.

اما باز هم می گم که در میزان و شدت و عمق رابطه مراقب باشید تا مبادا گرفتار وابستگی نسبت به ایشون بشید که در اون صورت آسیب روحی خواهید دید.

موفق باشید.

تصویر Mohammad javad
نویسنده Mohammad javad در

سلام ، خسته نباشید 

 

من پسر و پایه دوازدهم هستم و عاشق پسری شدم که تو مدرسمون هست و کلاس دهمه ، البته اون هم عاشق من شده و وابستگی شدیدی به همدیگه پیدا کردیم طوری که اگر از صبح تا ظهر با هم چت نکنیم دوتامون خیلی ناراحت میشیم ، رفتار من مثل یه مرد بالغه و الان چهارساله که کاملا توی جامعه به بلوغ فکری رسیدم ، اما رفتار اون مثل دخترهاست و البته هیچ گرایشی به دخترها نداره که این مربوط میشه به رفتارش و بازخوردی که بین دوستانش داشته ، ولی الان من عاشق مهربونیش و لطافت گفتارش و خلاصه محبتش شدم و هیچ میل جنسی‌ای بهش ندارم و البته اون هم نداره ، تا قبل از اینکه عاشق من بشه با هر مشکلی گریه میشد ولی الان با من قوی تر شده و جلوی مشکلاتش محکم می ایسته . 

 

در ضمن الان همدیگرو زیاد میبوسیم و بغل میکنیم اما یه جور وابستگی عاطفیه ، میشه راهنمایی کنید ممنون میشم.با تشکر

تصویر Mohammad javad
نویسنده Mohammad javad در

سلام ، با عرض پوزش ، میشه جواب بنده رو سریعتر بدید؟  سر در گمم نمیدونم چکار باید بکنم ، نمیدونم اگه باید کنار بزارمش چجوری کنار بزارمش

تصویر نادان
نویسنده نادان در

نکنه تو نهمی و اون یازدهمه ... چون من شبیه اینو دیدم انگار

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

حس و حالتون قابل درکه، ولی تکرار بروز هیجانات عاطفی به همدیگر و ارتباط مداوم طبیعتا باعث افزایش این وابستگی میشه! قطعا میدونید که ایجاد وابستگی چه تبعاتی برای شما و دوستتون داره! باعث میشه که فکر و ذکرتون مدام طرف مقابلتون باشد و سیر طبیعی زندگی تون رو تحت تاثیر قرار بده و بعدا که مجبور میشید که از هم فاصله بگیرید، اون وقت سختی زیادی رو باید تحمل کنید.

از این رو توصیه بنده به شما اینه که تعداد دفعات و میزان ارتباط رو طی یک روند یک ماه کم و کمتر کنید تا به حد طبیعی خودش برسد. اصلا توصیه به قطع ارتباط نمی کنم بلکه توصیه ام اینه که رابطه رو به اندازه طبیعی اش برسونید تا کمترین ضرر رو متوجه خودتون بکنید.

بنابراین اگر در در روز مثلا چهار بار یا مثلا سه چهار ساعت باهام رابطه دارید، در هفته اول این تعداد دفعات رو به دو بار برسونید و میزانش رو به یک ساعت. در هفته دوم تعداد دفعات رو به یک بار در روز و میزانش رو به نیم ساعت رابطه اختصاص بدهید. در هفته سوم تعداد دفعات رو به یک روز در میان برسونید و میزانش رو هم به همون نیم ساعت. در هفته چهارم تعداد دفعات رو به هر سه چهار روز یکبار برسونید و میزانش رو هم به همون اندازه نیم ساعت حفظ کنید. در ضمن می‌تونید در هفته یک بار هم همدیگر رو حضوری ببینید ویکی دو ساعت رو باهم باشید. ولی از هرگونه بغل و بوس نامتعارف اجتناب کنید لذا اگر رابطه عاطفی تون نامتعارفه از این کارها اجتناب کنید.

در نتیجه حفظ رابطه به این صورت که در هفته یکی دو بار از همدیگر باخبر باشید منجر به وابستگی عاطفی نمی‌شود و اینطوری رابطه تون هم پایدارتر و کم خطر خواهد بود.

موفق باشید. 

تصویر Mohammad javad
نویسنده Mohammad javad در

سلام ، خسته نباشید و خیلی ممنون بابت پاسخ شما ، اما باید بگم که من زیاد به اون وابستگی ندارم ، اما اون وقتی یه هفته همدیگرو نبینیم خیلی ناراحت میشه و توی تنهاییاش گریه میکنه ، و در ضمن هیچ گرایشی به دخترها نداره و به گفته‌ی خودش فقط به سمت پسرا کشیده میشه ، توی گوگل هم یه مطالعه کردم و شرایطش با افراد ترنس یکسانه ، به نظر شما میشه که بهبود پیدا کنه و این روحیه‌ی دخترونه‌اش رو کنار بزاره ؟ 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام مجدد 

وجود انحراف یا اختلال در فردی منوط به مشاهده علائم و نشانگانی همون انحراف یا اختلال است لذا به صرف اینکه ایشون حالت ظریفی دارد یا اینکه به سمت پسرا کشیده میشود نمی توان برچسب خاصی به ایشون زد مگر اینکه یک متخصص با مصاحبه با ایشون، پی به علائم و نشانگانی در ایشون ببرد.

اشاره کردید که ایشون هیچ گرایشی به دخترا نداره و برعکس به سمت پسرا کشیده میشه، خب این نیاز به بررسی دارد که آیا ایشون تمایل جنسی نسبت همجنس خودش دارد یا نه؟ و از طرفی اینکه به دخترا تمایلی ندارد آیا منظورش اینه که تمایل جنسی به اون ها ندارد یا نه منظورش اینه که تمایلی به دوستی و ارتباط با اونها ندارد؟ این دو با هم فرق می کند.

اما درباره وابستگی زیاد ایشون به شما و اینکه اگر یه هفته ایشون شما رو نبینه به شدت ناراحت میشه و گریه می کنه، باید بررسی بیشتری کرد که آیا صرفا یه وابستگی عاطفی است؟ که احتمالا همینطور باشد یا چیز دیگری است که این مسئله رو یه متخصص می تونه تشخیص بده.

اما درباره وابستگی ایشون به شما، باید عرض کنم که تعدیل این رابطه لازمه و نباید به خاطر ترحم بخواهید انتظاراتش رو برآورده کنید. لذا همانطور که قبلا توضیح دادم سعی کنید این میزان رابطه رو تعدیل کنید و می تونید درباره تعدیل این رابطه هم با دوستتون صحبت کنید تا منطق رفتارهای شما رو درک کند و احیانا دچار سوءتفاهم یا سوءبرداشت در رفتار شما نشود. حفظ این روش بهترین کاری است که میتونه هم برای شما و هم برای ایشون مفید باشد و آسیبی رو هم متوجه شما و ایشون نمی‌کنه. اما ارتباط زیاد از حد باعث تشدید وابستگی عاطفی در ایشون میشه و ضربه روحی خواهد خورد. اما اگر الان یه فشار عاطفی بابت کنترل این رابطه رو تحمل کنه بهتره از اینه که درآینده دچار آسیب شدید روحی بشه. بنابراین طبق اون برنامه‌ای که قبلا توضیح دادم رابطه رو به مرور به حداقل ممکن برسونید ولی این نوع ربطه هم می تونه پایدار باقی بمونه. عدم رعایت اون برنامه می تونه دوستی و رابطه تون رو مقطعی و ناپدار کنه.

موفق باشید.

تصویر aliiiiiii
نویسنده aliiiiiii در

با سلام من چند ساله با دوستم با هم بیش از حد معمول وابسته شدیم مخصوصا من  تماس بدنی بوس بغل لب و رابطه ی جنسی هم داشتیم من الان خیلی خیلی وابستش شدم هم خچدش هم اون کار نمیتونم ارش دل بکنم از هردوش من میتونم چیکار کنم چون واقعا زندگیم تحت تاثیرش قرار گرفته و دارم از هم میپاشم من سربازم ممنون میشم زودتر جوابمو بدید در ضمن من هر وقت میام مرخصی فکر میکنی وابسته تر بهش شدم...

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

وابستگی شما رو می‌فهمم، ولی حتما می‌دونید که رابطه جنسی برقرار کردنتون از گناهان کبیره به حساب میاد و این رابطه به یه باتلاقی برای شما و ایشون تبدیل شده که هرچه دست و پا بزنید بیشتر در اون فرو می‌برید. رابطه دوستی که از حالت متعارف خارج بشه، به طرفین ضربه میزنه و زندگی هردوی شما رو تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد. 

توصیه اول من اینه که خطاهای خودتون رو یادآوری کنید! بپذیرید که اشتباهات و خطاهایی داشتید. برای جبران این خطاها اقدام کنید. یاد و رابطه با خدا رو فراموش نکنید و قدم اولتون رو با توبه به درگاه خداوند شروع کنید.

اما برای اصلاح این رابطه لازمه که یا رابطه رو کامل قطع کنید تا مبادا دوباره به رابطه گناه آلود کشیده بشید یا به شرط اینکه در رابطه با همدیگر تجدیدنظر کنید و با هم قرار بگذارید که دیگه مرتکب رابطه گناه آلود نشید می تونید این ارتباط دوستانه رو حفظ کنید، اما برای رفع وابستگی عاطفی تون لازمه که به صورت تدریجی مانند توضیح مطلب بالا این رابطه رو به حالت تعادل برسونید.

موفق باشید.

تصویر کیانی
نویسنده کیانی در

من دبیرستانی هستم و از دبستان که با یکی از دوستان آشنا شدم، عاشقش شدم نه از لحاظ های همجنس گرایی که گناهه؛ به عنوان رفیق تقریبا هر کاری که خواسته انجام دادم براش اما فقط برای اینکه خوشحال باشه و بخنده.

نمیدونم چه فکری میکنه ولی وقتی با عنوان های صمیمی مثل عزیزم که برای صمیمیت دوستی استفاده میشه، فکر بد میکنه و بهش برمیخوره. البته حق داره بهش بربخوره. من تنها چیزی که میخوام اینه که همیشه شاد باشه و بخنده اما متاسفانه وقتی این عبارت به کار میره میگه نگو و بدتر از اون اینه که از دهنم نمیفته حتی با اینکه من منظور بدی ندارم. یه راه کار میخوام برای اینکه این لغت لعنتی از دهنم بیفته.

 

 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

راهش اینه که یه واژه جایگزین انتخاب کنید که راحت روی زبونتون بچرخه؛ مثلا به جای لغت عزیزم، بگید داداشم یا اسم طرف رو بگید
در کنار این کار با خودتون عهد کنید که هروقت از واژه عزیزم استفاده کردید، خودتون رو محکم نشگون بگیرید که درد رو کاملا احساس کنید. تکرار این روند باعث میشه که در بکار بردن این لغت احتیاط کنید. اما حتما باید لغت جایگزین که عرض کردم داشته باشید که به راحتی روی زبون شما بچرخه و راحت استفاده کنید.

موفق باشید. 

تصویر رزسیاه
نویسنده رزسیاه در

سلام و خسته نباشید من قبلا در باره مشکلم با شما مشورت کردم.نسبت به همجنس خودم وابستگی شدیدی دارم که نزدیک 50 ساله شه  اما با روش های که شماوگفته بودید پیش رفتم هرچند خودم اون روش رو پیش برده بودم اما روز,به روز,درش فرو میرم نمیتونم واکنشی برای این وابستگی کشنده پیش ببرم طوری شده به ارام بخش های قوی خود سرانه رجوع کردم که فقط فقط بخوابم دست خودم نیست نه شب دارم نه روز تلقین میکنم که وخوبم اما خوب نیستم. هر سری که میبینمش انگار شیشه. خورده ریختن تو قلبم الان حس,نفرت ازش,دارم اما میدونم دروغ نفرت نیست. نمی دونم چیکارکنم  به شما هم چند,ماه پیش روجوع کردم پیشنهاد های دادید اما نشد حالا مجبور شدم به قرص های ارام بخش قوی خود سرانه که کارهای روزانه مو باعث فراموشیم میشه. طوری که طول روز ساعت یادم میره کجا هستم دارم چیکار میکنم من جوان 28 ساله ای هستم تو عمرم لب به دخانیات نزدم این بهترین افتخارم بوده همیشه, خواهش میکنم خواهش میکنم تا جای باریک نکشیده کمکم کنید کمکم  کنید دوستان کمک این شماره من هر مشاوره اشنا یاوحرفی چیزید دارید از,این طریق مشاوره ام بدید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شرایط روحی شما رو درک می‌کنم ولی توصیه اکید می کنم که برای حل این مشکلتون حتما به یه مرکز مشاوره برید. مسئله شما از اون مسائلی است که نیاز به مشاوره حضوری داره. بنابراین بدون هیچ تأملی به یه مرکز مشاوره در این زمینه مراجعه کنید. 

اگر در شهر قم هستید، مراکزی مانند مأوا، صدرا، به رنگ خدا و ... مراجعه کنید.

موفق باشید.

تصویر رز سیاه

ممنونم از,پیگیری,مشکل متاسفانه من در قم نبستم ایا دررهمدان همچین مراکزی,هست,ووهزینه این مرتکز,چطوری و درراخر,این چ مشکلی,هستش,ک گریبان گیر,من شده شده طناب دارم چند,ساله چ اسمی,میشه روش,گذاشت,ممنونم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

خواهش می کنم

معمولا در همه مراکز استانها، مرکز مشاوره وجود دارد که می‌توانید مراجعه کنید. البته بعضی از مراکز هم هستند که پاسخگوی تلفنی می شوند از جمله مرکز ملی پاسخگویی قم بخش مشاوره که از طريق شماره تلفن سراسری 096400 می‌تونید مسئله تون رو باشون مطرح کنید و نیازی هم به پرداخت هزینه نمی باشد.

مسئله شما نیازمند رسیدگی است و صرفا از طریق روش اینترنتی و اینکه این فضا عمومی است نمی توان راهنمایی های تخصصی و لازم رو کرد. اما مراجعه حضوری یا تلفنی به متخصص باعث میشه که تشخیص درست داده بشه و فرایند درمانی به درستی انجام بشه و امیدوارم مسئله شما هم با تلاش و همت خودتون و یاری خدا حل بشه.

موفق باشید. 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من یه پسر هجده ساله ام که به یکی از دوستم خیلی علاقه دارم بغضی وقتا یه آبی هم از آلتم خارج می شه که فک کنم پاکه و می گن موقع دوست داشتن زیاد کسی، از مرد به وجود می یاد ولی من خودم احساسم اینه که فقط دوستش دارم و تمایل جنسی وجود نداره بعد می خواستم بگم من تو دانشگاه و خوابگاه با اون نفر هستم الان که تو خونه ام دارم ازش دوری می کنم ولی اونجا چی؟و سوم اینکه درباره فاصله گرفتن یک دفعه ای از اون چی بهش بگم؟پس لطفا به این سه سوال جواب بدین:۱_تفاوت بین عشق(که خودش یه لذته)با تمایل جنسی چیه و چه نشونه هایی دارن و آیا من فقط دوستش دارم یا نه؟

۲_چجوری تو خوابگاه که همش باهاشم ازش فاصله بگیرم؟

۳_چجوری بهش دلیل این فاصله گرفتنو بگم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

در پاسخ به سوال اولتون باید عرض کنم که فرق یه علاقه معمولی با یه علاقه جنسی در وجدان خودتونه؛ یعنی وجدان خودتون رو قاضی کنید و بررسی کنید که آیا علاقه شما به فرد موردنظرتون یه علاقه جنسی است یا یه علاقه معمولیه؟ فهم این مسئله پیچیده نیست. فقط کافیه به ذهنتون رجوع کنید؛ وقتی در ذهنتون اون رو تصویرسازی می‌کنید چگونه تصویرسازی می‌کنید؛ آیا تصویر و تمایل جنسی در ذهن شما شکل می گیره یا خیر؟ البته این مسئله ممکنه در یه نفر خیلی شدید باشه و در شخص دیگری خفیف، اما در هرصورت اگر خفیف هم باشه، لازمه رابطه رو کنترل کرد و نوعی پیشگیری در روابط داشت.

درپاسخ به سوال دومتون باید عرض کنم که باتوجه به شیوع ویروس کرونا و تعطیلی دانشگاه‌ها، احتمالا در خانه به سر می‌برید و یکی دو ماه هم به تعطبلات تابستان نمونده بنابراین الان فرصت خوبی است که این فاصله ارتباطی رو رعایت کنید. از طرفی هم در ترم بعدی الزامی وجود ندارد که خوابگاه شما و ایشون یه جا باشد، بلکه می تونید اتاق خوابگاهتون رو عوض کنید. البته توصیه بنده اینه که اگر تمایل شما به ایشون فراتر از یه حس معمولیه، تغییر اتاق توصیه میشه ولی اگر رابطه شما معمولی است ولی ارتباط زیادی باهم دارید تغییر اتاق ضرورتی ندارد.

درباره دلیل فاصله گرفتن هم تا جایی که ممکنه لزومی ندارد که به صورت کامل توضیح بدید؛ چرا که توضیح کاملش می تونه باعث سوءبرداشت یا سوءتفاهم بشه؛ لذا می تونید به دلایل کلی مثل تمرکز در درس یا ... اکتفا کنید.

اما در پاسخ به اون نکته ای که اشاره کردید که گاها در ارتباط با دوستتون، آبی از آلت خارج میشه که همراه با لذت اتفاق می‌افته، می تونه نشون از تمایل جنسی باشد؛ حالا اگر این تمایل به دوست همجنس تون باشه، یعنی این علاقه همراه با تمایل جنسی است. 

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

ممنون از جوابتون

راستش من وقتی به اون فرد فکر میکنم ذهنم خیلی خیلی کم سمت تمایل و لذت جنسی میره و همیشه می خواستم یه دوستی بی قصد داشته باشم و گناه نکنم حالا خواسته یا نا خواسته ولی خوب دوست داشتن خودش یه لذته و برای همین تمایزش با لذت جنسی برام سخته...در مورد اون آب می خواستم بدونم پاکه؟چون من شنیدم این آب (که با جستن و سست شدن همراه نیست) با دوست داشتن زیاد ممکنه از آدم بیرون بیاد در مورد خوابگاه اتاقای ما یکی نیست اما همدیگه رو خواسته یا ناخواسته زیاد می بینیم لطفا کمکم کنید تا مثل الان اون موقع هم بتونم از یاد ببرمش

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

اگر تمایل کم جنسی به دوستتون دارید، باتوجه به توضیحاتی که داده شد، سعی کنید این رابطه رو محدود کنید. در مورد اون آبی که از شما خارج شده نیز باتوجه یه توضیحی که درباره اش دادید پاکه و نجس نیست.

همانطورکه قبلا عرض کردم باتوجه به شیوع کرونا در کشور و تعطیلی دانشگاه ها و خوابگاه‌ها فرصت خوبی است که این رابطه رو محدود کنید.

موفق باشید.

تصویر mehdimmm
نویسنده mehdimmm در

با سلام.

پسری ۲۳ ساله هستم و عاشق پسری ۱۹ ساله شدم و ارتباط من از آنجا ارتباطم شروع شد که اورا حمایت میکردم و مراقب به او بودم .ارتباط جنسی داریم.ولی میل به جنس مخالف  هم دارم.و اگر یک روز اورا نبینم افسرده میشوم .و فتمیل هستیم نمیتوانم نبینمش.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

حتما می‌دونید که رابطه جنسی با همجنس یه گناه کبیره است و می‌تونه عواقب بدی رو برای هردوی شما داشته باشد. توصیه می‌کنم که این رابطه رو هرچه زودتر به صورت کامل قطع کنید و به درگاه خدا توبه کنید.

باتوجه به توضیحاتی که در مطالب دیگران عرض کردم شما می‌تونید کم کم این رابطه رو به صورت کامل قطع کنید.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من یه دختر 14 سالم از بغل دستیم خوشم میاد اما بهش تمایل جنسی ندارم اما از رفتار و اخلاقش خوشم میاد. ولی من از اونایی نیستم که احساساتم رو بروز بدم باید چی کار کنم لطفا پاسخ بدید؟؟

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

سلام به شما کاربر محترم

نیاز شما دوست و برقراری رابطه صمیمانه قابل درکه و طبیعتا شما به خاطر چنین نیازی سعی می‌کنید که این نیازتون رو با برقراری رابطه با یه فرد دیگه تامین کنید. اما برای ایجاد و حفظ دوستی و صمیمیت با دوستتون توصیه می‌کنم به نقاط مشترکتون توجه بیشتری کنید. ببینید که طرفتون اهل چه چیزی هست؟ به چه چیزایی علاقه دارد؟ این رو با سوال و گفتکو می تونید بفهمید. گفتگو درباره چیزایی که افراد دوست دارند، باعث شکل گیری گفتگو و ایجاد رابطه می‌‌شود. پس ببینید به چه چیزایی علاقه دارد! در اون زمینه باهم صحبت کنید. این کار ناخواسته باعث میشه که طرفتون هم تصور کنه که شما هم به همون چیزی که خودش علاقه دارد علاقه مند هستید لذا حس مثبتی نسبت به شما پیدا می کنه و زمینه برای برقراری رابطه و دوستی فراهم میشه.

اما باید مراقب باشید که در میزان و شدت و عمق رابطه زیاده روی نکنید تا مبادا گرفتار وابستگی نسبت به ایشون بشید. دل بستن زیاد به ارتباط با دوستتون می تونه در آینده خطر وابستگی روحی رو برای شما بدنبال داشته باشد. لذا در هر وضعیتی لازمه مواظب باشید که هم میزان و هم شدت و عمق ارتباطتون اونقدری نشه که بعدا دچار وابستگی بشید که در اون صورت بیشتر آسیب روحی رو باید متحمل بشید.

موفق باشید.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من یک پسر  ۱۵ ساله هستم و عاشق پسر عموم هستم والبته در  یک شهر دیگه زندگی می کنه اون ۲۴ سالشه اما نمی دونم چرا عاشقشم همیشه و هم جا برکشم واقعا دارم آسیب می بینم کمکم کنید تا علاقه خودم رو بهش کم کنم ممنون میشم 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

این علاقه شما به پسرعمومتون از چه زمانی شروع شد؟ اگر از شما بخواهند که پسرعموتون رو تعریف کنید چگونه تعریف می‌کنید؟ از چه زمانی این حس عاشقانه و علاقه شدید در شما ایجاد شد؟

تصویر Md.Hassan..pari
نویسنده Md.Hassan..pari در

علاقه من از کودکیم بوده نمی دونم چرا 

واقعا دارم اذیت میشم 

پسر عموم آدم بدی نست اما نمی گم خوبه کاشکی شمارتون رو بهم بدید تا باهاتون یه روز تماس بگیرم یا اینستایی واتساپ جایی دیدی اون رو بهم بدید 

من همه زندگیم شده اون وقتی اینجاست خوبه وقتی نیست افسرده میشم همش به اون فکر میکنم 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

می تونید در لینک ذیل سوال و مسئله تون رو به صورت کامل در دایرکت بیان کنید تا بهتر بتونم به شما کمک کنم.

https://www.instagram.com/ezdevaje.asaan/

موفق باشید.

تصویر نازنین
نویسنده نازنین در

سلام، خسته نباشید. ببخشید من 18سالمه و کنکوری هستم، دو ساله که با معاون مدرسمون دوست هستم و با هم ارتباط صمیمی داریم،خیلی از لحظه هایی ک در کنارشم لذت میبرم و دلم میخواد همیشه کنارم باشه، به شدت دوستش دارم و اون هم دوستم داره اما خیلی متعادل.معاونمون یه خانم45ساله هستن و خیلی گذشته ایشون به من شباهت داره.نکته ای که هست اینه که کوچکترین رفتار ایشون ذهن منو به شدت مشغول میکنه،من دلم براش تنگ میشه و دوست دارم حداقل هفته ای یکبار باهاش صحبت کنم، تلفنی و پیام هم فرقی نداره.اما ایشون خیلی مقاومت میکنن مدتیه و خیلی کوتاه جواب پیاممو میدن و جواب تماسمو نمیدن و میگن تو فقط باید درس بخونی الان، و بعد از کنکورت من هستم و جایی نمیرم کلی وقت برای حرف زدن داریم. من اینو قبول دارم اما واقعا نمیتونم با دلتنگیم کنار بیام. نگرانشم مخصوصا تو این اوضاع... این کارشون بیشتر از اینکه منو به سمت درس ببره ذهنمو مشغول میکنه...نمیخوام ناراحتش کنم و میخوام خوب درس بخونم اما نمیتونم ذهنمو سامان بدم... لطفا بگید باید چیکار کنم...نمیخوام وقتمو هدر بدم... 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

قطعا رفتار معاون مدرسه تون برخواسته علم و تجربه است. لذا اگر نوع رفتارشون به گونه‌ای که به برخی از پیامها و تماسهای شما جواب نمی ‌دهند معنی اش این نیست که شما رو دوست نداره یا ... احتمالا به این دلیل است که نمی خواد وابستگی عاطفی برای شما ایجاد شود و بعدا در ادامه زندگی با مشکل مواجه شوید. لذا سعی می‌کند کنترل شده و متعادل با شما و سایر دانش آموزان رفتار کند تا بعدا مشکل ساز نشود. بنابراین این آگاهی که بفهمید که رد تماس ایشون به خاطر شماست، اون نگرانی که بابت عدم پذیرفته شدن شما توسط ایشون کنار می‌رود. لذا اگر تمایل به پذیرفته شدن توسط ایشون دارید و دوست دارید که این ارتباط حفظ شود، بهترین پاداشی که می‌تونید به ایشون بدهید اینه که متمرکز به درس و تحصیل شوید و با نتایج تحصیلی، این باور رو در ایشون ایجاد کنید که بتونه این رابطه استاد شاگری رو حفظ کنه. 

در نتیجه اگر تمایل دارید که این ارتباط استاد - شاگری حفظ شود، لازم است این ارتباط رو با توجه و تمرکز و تلاش تحصیلی پاسخگویی کنید. این کار دو مزیت برای شما دارد: اولا پیشرفت تحصیلی رو برای شما بدنبال خواهد داشت. ثانیا این ارتباط بین شما و استادتون هم به نحو درست و منطقی حفظ می‌شود.

برای اینکه تمرکزتون روی درس بیشتر بشه، به این فکر کنید که نتایج بد تحصیلی می‌تونه تبعات بدی رو برای شما بدنبال داشته باشد و چه بسا استادتون به این باور برسد که شاید بین نتایج بد تحصیلی تون با این ارتباط، رابطه ای وجود دارد و درنهایت تصمیم به قطع رابطه بکند. 

از سویی دیگر توجه کنید که ارتباط زیاد هم می‌تونه وابستگی عاطفی رو برای شما بدنبال داشته باشد و یک حالت طبیعی خارج شود. وقتی وابستگی عاطفی پیدا کنید، روی اعتماد به نفس، حل مسئله، تصمیم گیری‌ها و ... تاثیر منفی می‌گذارد به گونه ای که شما را از یک آدم مستقل دور می‌کند و تبدیل به یه آدم وابسته، نامطمئن و ضعیف تبدیل می‌کند. درنتیجه رفتارهای استادتون از این بابت به نفع شماست تا خدای نکرده خللی به شخصیت شما وارد نکند.

موفق باشید.

تصویر رزسیاه
نویسنده رزسیاه در

سلام به کابر محترم شاید,در جریان مشکلات روحی که قبلا گفتم باشید از اونجای که من وابستگی عاطفی شدیدی به همجنس خودم داشتم از لحاظ عاطفی بهش وابسته بودم همیشه ترس,برملا شدن از,این رابطه داشتم و از این که میدونسته کی,بودم میشناخته ام رو نمیدونم اما حالا چیکار,کنم چطوری,بگم که وابستگی,من نه از,سر,شهوت ونه دروغ بوده بلکه محبتی,ازش,میخواستم کنارم باشه چطوری,بگم که تحقیر نشم خورد,نشم گریه های این وابستگی,جنون امیز,هر,شب سر سجاده نمازم بوده دلیلی برایش,نداشتم اما حالا که در این ورطه گیر کردم نمیدونم چطوری,توضیح بهش بدم که خورد نشم و تحقیرم نکنه ممنون و تشکر

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه وابستگی عاطفی به همجنس خودتون پیدا کردید به طوری که نسبت به آن بی قرار هستید و ذهنتون رو درگیر کرده و ... گرچه این تمایل نفسانی و شهوانی نیست، ولی همین مقدار هم که منجر به درگیری ذهنی در شما شده و روند طبیعی زندگی تون رو مختل کرده هم غیر طبیعی و ناسالم است. بنابراین این تمایل شدید شما به اون فرد هم نادرسته! لذا توصیه بنده اینه که از ارتباط عاطفی با اون فرد کذایی اجتناب کنید. چرا که این ارتباط و تقویت اون، وابستگی عاطفی شما رو تشدید خواهد کرد.

تصویر Mohammad///
نویسنده Mohammad/// در

>سلام و خسته نباشید</p>

<p>پسری 25 ساله هستم که از همون دوران نوجوانی&nbsp; احساس میکردم و&nbsp; میکنم که علاقه خاصی به جنس مخالف ندارم و هر وقت هم بخوام به دختر نزدیک بشم یا ی دختر بیاد پیش من احساس اضطراب میکنم...به چند مدل به&nbsp;پسرا علاقه دارم&nbsp; که توضیح میدم 1) به اونایی که خوش تیپن و زیبان و دوس دارم باهاشون رابطه جنسی داشته باشم اما اعتقادات مذهبیم مانع میشه و این منو آزار میده که خب طبیعتا داشتن این رابطه ها اشتباس 2) به اونایی که خوشم میاد و احساس جنسی نسبت بهشون ندارم و واقعا دوسشون دارم و اگه پیشم نباشن دلم شدیدا براشون تنگ میشه و عصبی میشم دقیقا این حس مث کامنت های بقیه دوستان هستش که خوندم.3) بعد گذشت زمان ممکنه اون افرادی که دوست داشتم دیگه از یادم برن و کیسای جدیدتر آشنا بشم و علاقه بهشون پیدا کنم (یعنی هر وقت از ی نفر جدید&nbsp;خوشم بیاد )!!!عجیه نه ولی دیدم افرادیو که اینجورین...و نه شاید بعد مدتی اگه اون قبلیا رو ببینم احساسات بر من غلبه کنن دوباره اون حالت برگرده&nbsp;..نمیدونم اصلا ربطی به همجنسگرایی داره یا از پایین بودن شدید عزت نفس و اعتماد بنفس باشه که مربوط به دوران کودکی هست &nbsp;یعنی ژنتیکیه یا محیطی و یا ممکنه بخاطر کمبود محبت از طرف پدر یا برادر باشه ...پیش روانشناس یا روانپزشک هم نرفتم</p>

<p>مخصوصا الانم که سربازم واقعا دردسر شده برام و هر چی این وابستگی بیشتر میشه بیشتر اذیت میشم دیگه خسته شدم!!!</p>

<p>شاید بی ال باشم ...ترنسکشوال هم اصلا نیستم و&nbsp;&nbsp;اینم بگم دوس دارم منطقی باشه و ازدواج کنم تا احساسی و مسخره که تهش هیچی نیست. ولی واقعا این وابستگی بیش از حده و روح و روان آدم رو تحت تاثیر قرار میده&nbsp;</p>

<p>اگه ممکنه راهنمایی کنید. ممنونم</p>

 

تصویر Mohammad////
نویسنده Mohammad//// در

اگه ممکنه و وقت داشتید جواب منو بدید

سلامت باشید مرسی.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

معولا حس علاقه و دوستی با هم جنس در دوره نوجوانی اتفاق می افتد و کم و بیش ممکن است در دوران جوانی هم ادامه پیدا کند. البته شما چند نکته رو مطرح کردید که یک به یک بررسی می‌کنیم:
1- اشاره کردید که علاقه خاصی به جنس مخالف ندارید. خب یعنی هیچ گونه میل و تمایلی از نوع جنسی در شما نسبت به جنس مخالف نیست یا اینکه هست ولی اونقدر نیست. چرا که این دو با هم فرق می‌کنند. اینکه هیچ نوع تمایل جنسی به جنس مخالف نداشته باشید غیرطبیعی و از جهت روانشناسی ناهنجار و ناسالم تلقی می‌شود و نیاز به بررسی و درمان دارد. اما اگر از نوع دوم باشد که تمایل وجود دارد ولی اونقدر نیست؛ چه بسا این مسئله به محیط زندگی شما مرتبط باشد؛ از انجایی که در خدمت سربازی به سر می‌برید این مسئله بی تاثیر نیست. اینکه اشاره کردید که هروقت به دخترا نزدیک میشید مضطرب میشید این نشون میده که اهل ارتباط با جنس مخالف نیستید لذا این حالت اضطراب تا حدودی طبیعی است. مگر نکته خاصی وجود دارد که بیان نکرده باشید.

2- درباره نوع علاقه شما به همجنس خودتون که در برخی موارد همراه با تمایل جنسی است و در برخی اینگونه نیست باید عرض کنم که این تمایل جنسی می‌تونه ناشی از نیاز جنسی شما باشد که این حالت در شما بوجود می‌آید. اگر صرفا این تمایل جنسی تنها نسبت به همجنس باشد و هیچ گونه تمایل جنسی به جنس مخالف نداشته باشید، در اون صورت باید بررسی بیشتری کرد و نیاز به درمان دارد. اما اگر فارغ از تمایل جنسی که بعضا نسبت به جنس مخالف دارید، گاها این حالت نسبت به همجنس خودتون هم دارید، در اون صورت می‌توان این طور توضیح داد که این مسئله ناشی از نیاز جنسی شماست که با ازدواج می تواند برطرف شود.

اما اون بخش از علاقه‌ای که به دوستان خودتون دارید که هیچ نوع تمایل و نگاه جنسی در اون نیست، مسئله‌ای ندارد. اما با توجه به اینکه در دوره سربازی به سر می‌برید، گرفتار شدن به چنین حالت‌هایی معمولا قابل پیش بینی است، ولی برای کنترل این مسئله لازمه این خودکنترلی رو همچنان داشته باشید و از اون طرف از تکنیک پرت کردن حواس استفاده کنید یعنی هر وقت افکار جنسی در این زمینه به سراغتون اومد، بلافاصله حواس خودتون رو به چیز دیگری پرت کنید یا حالتهای خودتون رو تغییر بدهید؛ مثلا اگر دراز کشیدید، یهو افکار جنسی به سمتتون اومد، شروع کنید به صحبت کردن با یه نفر دیگه تا حواستون پرت بشه یا مثلا شروع کنید به ذکر گفتن. اذکاری مانند لاحَوْلَ وَ لاقُوَّهََ اِلاّبَاللّهِ و مواردی از این دست که می تواند ذهن شما رو از افکار جنسی خالی کند.

اینکه این حالتهای شما آیا به گذشته و نوع تربیتی که در خانواده داشته اید و محیط پیرامونی‌تون مرتبط است یا نه، ما نمی‌تونیم در این زمینه با قطعیت چیزی بگوییم چرا که اطلاعاتی درباره گذشته و محیط پیرامونی شما نداریم، ولی این رو میشه که گفت که بسیاری از افکار و رفتارهای ما انسان ها می‌تواند بازتاب تربیت خانواده و محیط اجتماعی ما باشد. اما هیچ کدوم از اینها مانع از این نمی شود که خود انسان در بوجود آمدن این شرایط نقش دارد و حداقل می‌تواند در کنترل و مدیریت افکار و رفتارهای خود نقش موثری داشته باشد.

موفق باشید.

تصویر Jawid
نویسنده Jawid در

شما مث منی خب من چی بگم که بعد گذشت ده سال از ازدواجم با 33سال سن هنوز با این مسئله روبرو میشم و برام مشکل ساز شده الان به این نتیجه رسیدم که اگه قبل ازدواج از حال الانم خبر میشدم اصلا ازدواج نمیکردم چون ازدواج هم نتونست مشکلی از من حل کنه همیشه یه گوشه قلبم خالیه از محبت مردی که بهش علاقمندم ولی این حس رو هیچ وقت به هیچ زنی نداشتم واقعا خسته شدم و برام عذاب آوره

تصویر زهرا پ
نویسنده زهرا پ در

سلام من دختری ۱۷ ساله هستم که به معلم شیمیم به شدت وابسته شدم دو ساله که هر روز دارم بهشون پیام میدم و هر روز جوابمو خیلی خوب میدن و باهم صحبت میکنن حتی همه کارهاشونو بهم میدن من انجام بدم....و کاملا بهم اعتماد دارن اما متاسفانه من احساسمو بهشون گفتم و تعداد پیام هام خیلی زیاده... بهشون گفتم وقتی نیستین و نمیتونم پیام بدم هیچی درس نمیخونم ایشون هم ازم مدتی هست که فاصله گرفتن و جواب پیام هامو نمیدن... من خیلی بهشون وابستم ایشون گفتن باید حتما بری مشاور...

 

من نمیدونم باید چکار کنم تا بهشون نزدیک بشم اخه هر وقت بهشون پیام میدم و صحبت میکنیم خیلی امید میگیرم و خیلی درس میخونم.... 

 

رابطمم با هم خانوده خیلی خوبه و همه چیو میگم بهشون... 

 

لطفا خواهش میکنم خواهش میکنم منو راهنمایی کنین من میخوام یک بلایی سر خودم بیارم... خیلی حالم بده.... 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

حس و حال شما قابل درکه، ولی همانطور که توضیح دادید شما دچار نوعی وابستگی عاطفی به معلم تون شدید و ادامه این روند وابستگی تون رو تقویت می کنه و بعدا ضربه روحی شدیدی ممکن است از این بابت بخورید. بنابراین تا بیش از این دیر نشده این رابطه رو متعادل کنید وگرنه قطعا دچار ضربه روحی شدیدی خواهید شد.

به جای اینکه تلاش کنید تا رابطه خودتون رو با معلم تون بیشتر کنید باید تلاش کنید این رابطه متعادل بشه. لذا لزومی نداره که شما هر روز با معلم تون پیام و ارتباط داشته باشید. کافیه به عواقب این وابستگی فکر کنید تا حس ناخوشایندی نسبت به این رابطه وابسته وار برای شما ایجاد بشه. این وابستگی می تونه اعتماد به نفستون رو از بین ببره تا جایی که هرجا معلمتون حضور نداشته باشد اعتماد به نفس کافی برای تصمیم گیری و انجام کاری رو نداشته باشید. این روند با افزایش وابستگی بیشتر هم خواهد شد تا جایی که در انتخاب رشته تحصیلی در دانشگاه، انتخاب همسر، حل مسئله، تصمیم گیریهای مهم و زندگی مستقل به شدت شما رو درگیر خواهد کرد و شما رو تبدیل به یه آدم ضعیف، نامطمئن و وابسته تبدیل می کنه.

از طرفی قطع ارتباط با کاهش ارتباط از سوی معلم تون قابل درکه؛ زیرا ایشون نگران وابستگی شما به خودش هست.  لذا کاهش ارتباط از سوی معلم تون از این بابت به نفع شماست تا خدای نکرده خللی به شخصیت شما وارد نشود. لذا اگر واقعا دنبال این هستید که رابطه شما و معلمتون پایدار باقی بماند، لازمه این رابطه رو متعادل کنید. از این پس به جای اینکه هرروز بهش پیام بدید تنها یکبار در هفته باهاش ارتباط برقرار کنید تا این رابطه هم برای شما و هم برای ایشون سودمند، مفید و متعادل حفظ بشه.

در اخر هم باید عرض کنم که اگر چنین شرایطی رو نمی تونید بپذیرید لازمه حتما به یه روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید.

تصویر زهرا پ
نویسنده زهرا پ در

توروخدا عاجزانه ازتون خواهش میکنم جوابمو بدین و هر کس میدونه چطور از این وابستگی راحت بشم کمکم کنه من واقعا ممکمه یک بلایی سر خودم بیارم

تصویر زهرا پ
نویسنده زهرا پ در

من میخوام خودکشی کنم چون واقعا تحمل ندارم

معلم گفت تو تعدال نداری حوصلتو ندارم ازت خوشم نمیاد و بقیخ بچه ها بهرن ازت و گفت دیگه پیام نده هیچوقت..... گفت تو کمبود داری.... 

 

در جالی ک من فقط دوسش دارم و از این حرف ناراحت میشم.... تو روخدا کمکم کنین خواهس میکنم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

حس و حالتون رو درک می کنم ولی ظاهرا کمی در ارتباط با معلمتون زیاده روی کردید. همانطور که در پاسخ قبلی عرض کردم رابطه رو باید متعادل کنید و گرنه هم به خودتون و هم به طرف مقابلتون آسیب می زنید. لطفا به توصیه ها و مطالبی که در پاسخ قبلی گفته شد عمل کنید تا این رابطه متعادل بشه.

 

تصویر زهرا پ
نویسنده زهرا پ در

چه چیز هایی باعث میشه وابستگی کم بشه؟؟

چطوری مدیریت کنم؟؟

آخه معلمم به نظرم کار اشتباهی رو انجام میدن من بهشون گفتم و داشتم کنار میومدم با خودم گفتم دیگه کمتر پیام میدم تا متعادل تر باشم... 

ایشون هم گفتن نه پیام بده هر روز منم بهت وابسته شدم... 

نمیتونم درک کنم رفتارهاشون رو یک روز اینقدر بد رفتار میکنن یک روز هم که خودم میخوام فاصله بگیرم بهم نزدیک میشن....

چه راهکاری هست تا وابستگی کم بشه؟؟ 

تصویر پویان تفرشی پور
نویسنده پویان تفرشی پور در

سلام من ۱۷ سالمه و به یک پسر که ۱۴ سالشه علاقه مند شدم اصلا علاقه جنسی ندارم و فقط دوستش دارم اما به شدت زیاده در حدی که معتاد به دیدنش هستم نمیتونم روزی رو سپری کنم و اون رو نبینم. اوایل دوستی خیلی عادی باهاش داشتم و کم‌کم حسم نسبت بهش اینطوری شد من حتی یکبار سعی کردم دوستیمو باهاش بهم بزنم و دیگه نبینمش اما نتونستم ( در کل آدم سست اراده‌ای هستم ) الان هم نمیخوام دوستیمو باهاش بهم بزنم اما میخوام که این حسم نسبت بهش تغییر کنه...

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

باسلام به شما کاربر محترم

حتما از عاقبت این نوع علاقه های شدید با خبر هستید که چه آسیبی می تونه به خودتون و به طرف مقابلتون بزنه. شما باید این علاقه و ارتباط رو تعدیل کنید. طبیعتا هرچقدر ارتباط بیشتری باهم داشته باشید میزان علاقه مندی و وابستگی عاطفی بینتون بیشتر میشه. لذا باید تصمیم بگیرید که این رابطه رو کمتر کنید به طوری که اگر قبلا روزانه با هم رابطه داشتید الان باید هرسه روز یکبار ارتباط داشته باشید و بعد کم کم باید هر هفته یکبار باهم ارتباط داشته باشید. این کار به مرور باعث میشه که هم میزان ارتباط و هم میزان علاقه تعدیل بشه. البته اوایل ممکن است که احساس کنید که با این کار بیشتر دلتنگ میشید ولی جدیت و قاطعیت شما باعث میشه که از این مرحله بگذرید و این رابطه رو به حالت تعادل برسونید.

در کنارش این تلقین و یادآوری رو در ذهنتون داشته باشید که ایشون هم مانند سایر افراد است و نباید بیخودی به ایشون وابسته بشید. این خودگویی هم می تونه در ایجاد انگیزه مثبت در این راه و کنترل این ارتباط به شما کمک کند.

موفق باشید.

تصویر پویان تفرشی پور
نویسنده پویان تفرشی پور در

ممنونم بابت راهنماییتون فقط من مشکلم اینجاس که وقتی نمیبینمش ، احساس بدی بهم دست میده . احساس خستگی،  احساس ناراحتی واینکه اصلا حس و حال رسیدن به درس و مشقم رو ندارم و کلا ماتم میگیرم و زل میزنم به دیوار. از طرف دیگه پدر مادرم به من میگن که باید کارت رو بکنی و درستو بخونی اما من بدون دیدن دوستم نمیتونم کارم رو انجام بدم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

این حالت شما موقتی خواهد بود به شرطی که بتونی این حالت رو مدیریت کنی؛ مثلا در چنین شرایطی باید یه برنامه جایگزینی خوبی داشته باشی که سختی این مدت رو برای شما کمرنگ کند. بررسی کنید چه چیزی باعث خوشحالی و لذت شما میشه، همون رو به عنوان جایگزین برای مدتی استفاده کنید. فرض بگیرید که مسافرت یا ورزش حال شما رو خوب میکنه، خب برای این مدت یه مسافرت برید یا ورزش مورد علاقه تون رو انجام بدید تا حالت بد شما کمتر بشه. لذا بررسی کنید چه کاری یا چه برنامه ای می تونه حالتون رو عوض کنه.

موفق باشید.

تصویر دختر ناشناس بدبخت
نویسنده دختر ناشناس بدبخت در

سلام 

دوست قدیمی من که الان از فضای مجازی باهاش درارتباطم عاشق من شده و منم جذب خودش کرده هر روز بهم حرفای عاشقانه میزنه و منم دارم جذب اون میشم دارم سعی میکنم کمتر باهاش حرف بزنم ولی نمیتونم چیکار کنم ؟ هر دومون دختریم و 12 ساله 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

می‌تونید برای ایشون توضیح بدید که اظهار علاقه تا یه حدی خوبه ولی بیش از اون منجر به وابستگی ایشون و خودتون به همدیگر باشد. لذا ازش بخواهید که باهمدیگر قرار بذارید که از این به بعد متعادل رفتار کنید. لذا شما باید در عمل هم خودتون این اظهار علاقه رو کم کنید تا اون هم متوجه این مسئله بشه.

موفق باشید.

تصویر S.matoori
نویسنده S.matoori در

سلام وقت بخیر بنده یه خان۲۳ساله ای هستم ومتاهل که عاشق یه خانم ۲۸ساله ای شدم که قبلا معشوقه شوهرم بوده 

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

این نظر تابلو هست که خاای بندیه laugh

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

به سلام به شما کاربر محترم

لطفا توضیحات بیشتری بدهید. اینکه منظورتون از عشق صرف علاقه و احساس عاطفی است یا چیز دیگری است؟ چه مدت اینطور شدید؟ و علت عشق و علاقه تون چی بوده؟

موفق باشید.

تصویر سجاددددد
نویسنده سجاددددد در

سلام 

یک پسر ۲۱ ساله هستم اسم هایی که می آورم همه ش غیر واقعی بوده و برای بهتر فهمیدنه

در رابطه ای بودم با یک پسر دیگه 

ب شدت عاشق هم بودیم .... اینم بگم ک کسی ک دوسش داشتم مدتها بدون هیچ چشمداشتی کمکم کرده درحالی ک من نمیدونستم ک دوسم داره و بهش بدی میکردم .... بعد اینکه دیدم دوسم داره یکم دلم لرزید... رابطه شروع شد ..... اولش پاک بود .... آخرش رابطه جنسی هم داشتیم ..... ان آخرا من نمیتونستم ببینم آرش حتی ناراحته دیوونه میشدم .... ببینید رسما انگار زن و شوهر بودیم ینی ب شدت علاقه مند بودیم ..... من ازونجایی ک تقیداتی دارم خب عذاب وجدان امونم رو بریده بود .... امشب این رابطه رو تمومش کردم .... حالا سوال من اینه 

یک .... من ب شدت عذاب وجدان دارم از کاری ک باهاش کردم 

دو .... فکرش ب شدت عذابم میده 

سه ..... نمیدونم دردمو ب کی بگم دارم دیوونه میشم 

چهار .... نمیتونم واقعا فراموشش کنم و میدونم اونم هنوز خیلی عاشقمه .... ببینید شاید باور کردنی نباشه ولی یک درصد اگ گناه نبود من باهاش بی شک ازدواج میکردم و عاشقانه دوسش داشتم و با همه خوبیا و بدیام میساخت 

پنج ...... ترو خدا راهکار بدید ک چیکار کنم عذاب وجدان اشک های اون منو نکشه اون ب من محبت کرد وقتی من بدی میکردم عاشقم شد و چن سال تو سختی ها کنارم بود .. من ولش کردم ..... امید وارم ک شرایط حادّمو درک کنید .... با تشکر

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شرایط روحی شما قابل درکه! گرچه متاسفانه شما مرتکب خطا و گناه شدید، ولی نکته امیدوار کننده اینه که متوجه خطای خودتون شدید و این کار رو رها کردید! این حس عذاب وجدان شما هم طبیعی است که نشان می دهد که وجدان شما هنوز بیدار هست و این وجدان بیدار باعث شده که بالاخره پی به اشتباه بودن این کار ببرید و اون گناه رو ترک کنید. تصور کنید که اگر وجدان شما بیدار نبود تا کجا پیش می‌رفتید!؟ بنابراین از این جهت خوشحال باشید که وجدانتون بیدار هست. گرچه حس عذاب وجدان همچنان شما رو آزار می‌دهد، ولی زمان این احساس در شما کمتر می‌شود که در این زمینه به درگاه خداوند توبه کنید. البته برای توبه هم شرایطی وجود دارد که شما رو به مطالعه در این زمینه به لینک ذیل دعوت می کنم.
https://btid.org/fa/news/123464

قطعا ادامه ارتباط نه برای شما و نه برای اون دوستتون درست نیست. اما بهتر بود که ترک این رابطه و احساس عذاب وجدان و پشیمانی از این کار رو با ایشون در میون می‌‌گذاشتید تا شاید ایشون هم از آن غفلتی که دچار شده خارج شود و مسیر هدایت و توبه برای او هم باز شود. چه بسا بیان کردن حال و احوالاتتون به ایشون ازحس عذاب وجدانتون کم بکنه و چه بسا با باز کردن مسیر توبه و بازگشت برای ایشون، بتوانید خطا و گناه گذشته تون رو جبران کنید.

اما توصیه اکید بنده این است که هیچ گاه این ارتباط رو دوباره شکل ندهید؛ زیرا هردو در وضعیت متزلزل قرار دارید که با ارتباط دوباره خدای نکرده تحریک بشید و ناخواسته گرفتار گناه شوید. از این رو توصیه می‌کنم در قطع ارتباط مصمم و قاطع باشید ولو به ناراحتی و کدورت طرف مقابلتون منجر شود؛ زیرا این کار به صلاح هردوی شماست تا بتوانید مسیر اشتباه رو به درستی جبران کنید.

ضمنا می‌توانید علاوه بر توبه به درگاه خداوند نیز هم برای خودتان و هم برای دوستتون دعا و طلب آمرزش کنید تا خداوند از گناهان شما و ایشون بگذرد و مسیر هدایت و تکامل رو به خوبی بتوانید طی کنید.

موفق باشید.

تصویر seyyed hashemi
نویسنده seyyed hashemi در

سلام خسته نباشید .به نظر خودممن زیبا نیستم . ولی به نظر خانواده و دوستان نه. و اینکه در مدرسه خیلی من رو بغل می کنند و جمله های عاطفی به من می گویند. و تازه به من تقاضای رابطه هم دادند. نه زیاد.و اینکه همیشه ده نفر دورمن جمع می شوند . من قبل از بلوغم قیافم عادی بود برای همین به بقیه حسودی می کردم . ولی الان دارم سرویس می شوم ومن واقعا مذهبی هستم. و خسته شدم . دیشب رفته بودم خرید دو تا خانم جوان بد حجاب اومن تو و می چسبیدند به من که من به بهانه مریضی برگشتم.واینکه من در مدرسه دوستایی که من رو بخاطر خودم می خواستن رو از دست دام . چون فکر می کردن من باهاشون وارد رابطه شدم واینکه اسمم تو مدرسه بد در رفته و اینکه من ذره ای نیاز جنسی ندارم .و حتی معلماهم هیچ وقت نمی گذارند باهاشون تنها بشم برای سوال پرسیدن ؟ فکر می کنن به گناه می افتن . خیلی من اذیت می شوم و چکار کنم نه به گناه بیفتم ونه دوستام رو از دست بدم ونظر مدرسه رو نسبت به خودم تغیییر بدم.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اگر فکر می‌کنید ظاهر و نوع رفتار و تیپ و پوشش تون به گونه‌ای که باعث جلب توجه دیگران به خودتون می‌شوید، خب در این زمینه لازمه یه تجدیدنظری بکنید؛ مثلا پوشش‌های بدن نما خود به تنهایی در جلب توجه دیگران به خودتون تاثیرگذار است. لذا توجه به نوع پوشش تون ضروری است. مضاف براینکه شما گرایشات مذهبی هم دارید، خب نوع پوشش تون نمایان گر نوع تفکر و اعتقادات شما نیز هست. پس به این نکته توجه داشته باشید. اینکه اطرافیان زیاد از حد شما رو بغل می‌کنند، خب شما می توانید با توجه به شیوع کرونا از بغل شدن توسط دیگران جدا خودداری کنید.

نگاه کنید بسیاری از رفتارها و گفتارها و پوششها خواه ناخواه یه پیامی رو به دیگران منتقل می‌کند، لذا عدم رعایت این موارد می‌تواند پیام های اشتباهی رو به دیگران منتقل کند و دیگران هم نگاه منفی داشته باشند. لذا تاجایی که می‌توانید در نوع گفتار، رفتار و پوشش خودتون توجه ویژه رو داشته باشید تا احیانا نگاه‌های منفی رو از خودتون دور کنید.

از طرفی باتوجه به اینکه خودتون رو مذهبی معرفی کردید، خب سعی کنید گرایشات مذهبی خودتون رو از قبیل نماز اول وقت، دعا و راز و نیاز، الگوبرداری از اولیای الهی در رفتار رو بروز دهید. معمولا افراد به چیزی که بروز می‌دهند شناخته می‌شوند. مثلا یه ادم دزد با دزدی خودش رو نشون میده! یه ادم درست و صالح با رفتارهای خوب و درستش خودش رو به مردم نشون میده. بنابراین اگر گرایشات مذهبی و دینی دارید، سعی کنید این تقیدات دینی خودتون رو خالصانه و نه از روی ریا نشون بدید تا نگاه‌های بعضا خطاآلود رو درباره خودتون عوض کنید.

موفق باشید.

تصویر seyyed hashemi
نویسنده seyyed hashemi در

میشه سوال من رو جواب دهید

تصویر seyyed hashemi
نویسنده seyyed hashemi در

سلام خیلی ممنون از پاسخگویتون چند نکته :

1. من اصلا لباس تنگ وبدن نما نمی پوشم .و تاجایی که می دون رقتار عادی انجام می هم. وهمین طور گفتار. شلوار پارچه زیاد نمی پوشم ولی شلوار کتان می پوشم که تنگ  نباشه .

2. بله خدا رو شکر من نماز هام هم می خونم واینکه نماز صبح من هم قضا نمیشه واینکه من شبی و صبحی نمیشه که قران( مسبحات) نخونم واینکه من صبحی نمیشه دعای عهد نخونم . من فرصت ریا ندارم . برای کی ریا کنم به جز خدا برای کی می تونم عبادت کنم . مثلا برای رضایت پدر و مادر و معلم ها... نه اهل ریا هم نیستم.

نمی فهمم من که نه لباس بد می پوشم ونه حرف بد و نه رفتاربد چرا؟

تصویر amoo
نویسنده amoo در

سلام وقت بخیر

من یه دوست دارم که ۱۴ سال هست باهم دیگه دوست هستیم و الان ۲۳سالم هست و دوست من یک سال از من کوچیک تر هست و باهم بزرگ شدیم ما بهم دیگه توی این دوسال اخیر به شدت بهم دیگه وابسته شدیم بیشتر از اون من وابسته دوستم شدم و به شدت دارم اذیت میشم مثلا اگر یه روز نبینمش بقدری دلتنگش میشم که کل روزم بهم میخوره داعم میاد تو ذهنم بقدری اذیت میشم که به خدا میگم ای کاش کمتر دوستش داشته باشم تا انقدر اذیت نشم بابت دوری و ندیدنش 

 

چه راهکاری میتونید بهمون بدید دوست خیلی سالمی داریم که رفتار های اشتباه هم دیگه رو اصلاح میکنیم و باهم دیگه هم عقد اخوت خوندیم و واقعا مثل دوتا برادر هستیم ولی دوست داشتن من بیش از حد هستش و خیلی اذیت میشم 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه دوستی سالم و خوبی دارید نه تنها بد نیست، بلکه یک نعمت بزرگ به حساب می‌آید. دوست سالم می تواند زمینه پیشرفت و ترقی در زمینه های مختلف رو فراهم کند. اما وابستگی عاطفی بدین صورت که کل روز را به او فکر کنید و نتونید دوری اش رو تحمل کنید، قطعا آسیب زاست و ادامه این روند می تواند برای شما مشکل ساز شود.

قبل از هرچیز این نکته رو یادآوری کنم که بنا نیست که چون الان به همدیگر وابسته شدید، رابطه را قطع کنید؛ خیر بلکه باید این ارتباط را تعدیل کنید. لذا اگر در این زمینه مصمم و اراده جدی داشته باشید می توانید به تدریج این رابطه رو به حالت تعادل برسانید. بنابراین توصیه بنده این است که با یک برنامه یک ماهه این رابطه رو به تعادل برسانید. بدین صورت که مثلا اگر قبل از این، هر روز همدیگر رو ملاقات می کردید و از هم خبر داشتید، این کار را به یک روز در میان برسانید. این کار را تا یک هفته ادامه دهید. یعنی در هفته اول، یک روز درمیان جویای همدیگر شوید. در هفته دوم، هر دو روز یکبار جویا حال هم شوید. در هفته سوم، هر چهار روز یکبار و در هفته چهارم، هر 7 روز یکبار جویا هم شوید و همین رویه رو می توانید حفظ کنید. یعنی هفته یکبار می توانید همدیگر رو ببینید یا ملاقات کنید یا تماس داشته باشید و ... این مقدار از رابطه دوستی، طبیعی و متعادل هست و هرگز باعث وابستگی عاطفی هم نمی‌شود.

طبیعتا وقتی مقید به انجام این برنامه باشید، این احساس وابستگی هم خودبه خود به تعادل کشیده می شود. لذا باید اراده جدی در این زمینه داشته باشید تا بتوانید براین وضعیت فائق آیید. 

موفق باشید. 

تصویر A
نویسنده A در

با سلام و خسته نباشید

من زمانی که دختری 9 ساله بودم با یک دختر دیگه آشنا شدم و دروغ نیست اگر بگم همان روز اول به شدت جذبش شدم.بعد از 2 سال که تقریبا هر روز با ایشون ملاقات می‌کردم همچنان بهشون علاقه داشتم و این علاقه بیشتر هم می‌شد.البته روابط عاطفی خاصی بین ما وجود نداشت،فقط به صورت یک دوستی معمولی و نه حتی خیلی صمیمی.بعد از دو سال کم کم بخاطر علاقه ام دچار مشکل می‌شدم و واقعا از لحاظ روحی آسیب می‌دیدم و علاوه بر اون دلیل علاقه ام رو نمی‌فهمیدم،پس تمامی روابطم رو باهاشون قطع کردم.الان حدود چهار سال از اون زمان می‌گذره و من حتی یک بار هم نه حرفی راجع بهشون شنیدم و نه ملاقاتشون کردم.چیزی که اذیتم میکنه اینه که هنوز هم بهشون علاقه شدید دارم...حتی دچار افسردگی شدید شدم و اقدام به خودکشی کردم...فهمیدم که همجنس بازی در اسلام حرامه ولی در هیچ مرجعی حرفی از روابط عاطفی با همجنس زده نشده!ممنون میشم کمکم کنید چون واقعا عذاب میکشم...

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اگر علاقه شما به اون دختر صرفا عاطفی بوده و جنبه دیگری نداشته، به این نوع از علاقه به همجنس خود، همجنس گرایی گفته نمی شود. بنابراین از این جهت خودتون رو سرزنش نکنید و جای نگرانی نیست. همجنس گرایی در واقع جنبه جنسی به خودش دارد و فرد به همجنس خود علاقه جنسی دارد که این یک نوع انحراف جنسی و اخلاقی به حساب می آید و فرد مبتلا به چنین انحرافی نیازمند درمان است.

بنابراین باتوجه به توضیحاتی که شما از علاقه احساسی و عاطفی خود به همجنس تون گفتید، جنبه همجنس گرایی ندارد. ولی اینکه این علاقه شما به همجنس تون بسیاری زیاد بوده تا جایی که به اذعان خودتون دچار وابستگی عاطفی شدید، بازهم به این نوع علاقه همجنس گرایی گفته نمی‌شود. تنها مسئله وابستگی عاطفی شما به همجنس تون بوده است. ما در چنین مواردی توصیه به قطع رابطه نمی کنیم، بلکه معتقدیم که این رابطه باید تعدیل شود و حالت افراط به خودش نگیرد. لذا بهتر این بود که شما رابطه خودتون رو با دوستتون تعدیل می کردید نه اینکه این رابطه از اساس قطع کنید. در هرصورت اتفاقی است که افتاده است.

اینکه بابت این موضوع دچار افسردگی و حتی اقدام به خودکشی کردید، توصیه می کنم که حتما به یک روانشناس در این زمینه مراجعه کنید تا ان شاء الله بتوانید این مسئله رو به راحتی پشت سر بگذرانید.

موفق باشید.

تصویر علی فهیم
نویسنده علی فهیم در

با سلام خدمت ادمین عزیز چند سال پیش به پسری علاقه پیدا کردم و وابسته شدم و چون دیدم علایقم بیش از حد شد از اون جدا و قطع ارتباط کردم اما الان به دو پسر دیگه علاقه مند شدم و اصلا باهاشون ارتباط نگرفتم و بشدت اذیت و در عذابم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

این علاقه شما به اون دو پسر چگونه است؟ آیا صرفا یک علاقه معمولی است یا جسارتا جنبه جنسی دارد؟ اگر معمولی و از جنس عاطفی است، جای نگرانی نیست؛ زیرا این نوع علاقه از جنس همجنس گرایی نیست. اما شما می توانید این علاقه رو به ارتباط و دوست و رفیق در صورت وجود مشترکات مبدل کنید. ولی باید توجه داشته باشید که این علاقه به علاقه افراطی تبدیل نشود و از حالت تعادل خارج نشود.

برای اینکه متوجه شوید که این علاقه از حالت تعادل خارج نشود این است که بفهمید نبود آنها در زندگی شما انقدر تاثیر منفی در روح و روان شما نمی گذارد. اگر این حالت رو بتوانید حفظ کنید در اون صورت دوستی و علاقه شما مشکلی ایجاد نمی کند، ولی اگر احساس کردید که داره به روح وروان شما تاثیر منفی می گذارد به طوری که نبودنشان روی زندگی روزمره شما اثر منفی بگذارد این یعنی از حالت تعادل خارج شدید و باید رابطه و دوستی تون رو کنترل و محدود کنید تا خدای نکرده به شما آسیب روحی نزند.

بنابراین با این توضیحات شما می‌توانید با اون دو پسر ارتباط برقرار کنید به شرطی که حدو حدود دوستی و ارتباط رو رعایت کنید تا احیانا دچار وابستگی روحی نشوید.

موفق باشید.

تصویر رزسیاه
نویسنده رزسیاه در

سلام دوستان عزیز چندی پیش من مشکلی که داشتم وابستگی عاطفی شدید به همجنس خودم مه مردی متاهل هستش درگیرش بودمگفتم شما و راه کار های ک پیشنهاد دادید رو بد,چند,سال وابستگی عاطفی که با هویتی پنهان وارد زندگیش شدم رو ذکر کردم و خوا نخواه اونم وابسته ام شده بو بود اما با هویت دیگه توی مدت رابطه مون با نشونه های ک میگفتم احساس میکردم که میدونه من کی هستم ی جور های درگیرم شده بد کلی فکر کردن سبک سنگین کردن هویت خودم رو نشون دادم گفتم کی هستم بدون اینکه شوکه بشه حرفی بزنه سوالاتی پرسید منم حقیقت رو گفتم اما ابان وضع روحیم بدتر شده خیلی هم بد چون بد گفتن حقیقت نخواست بمونه رفتش و شناختن من یا نشناخته رو تکذیب کرد,من رو با کلی سوال تنها گذاست  رفت حالا نمیدونم چیکار کنم با این وضع روحی خراب کنار بیام

تصویر رزسیاه
نویسنده رزسیاه در

سلام به کاربران محترم...من برای مشکلی ک داشتم و از تون کمک خواستم در باره مشکلی ک گریبان گیرم هستش یاداوری میکنم من مشکلی ک داشتم به سایت شما اشنا شدم در مورد وابستگی شدید به همجنسم شما مشاوره ها و پیشنهاد های دادید اما نتونستم از فکرش در بیام .من وابستگی شدیدی به همجنسم داشتم  برای اینکه وارد زندگیش بشم باهویت دیگه بهش نزدیک شدم خلاصه باعث اینجاد وابستگی شد ک این هویت دروغین به طور پنج سال طول کشید بد ها که میخواستم دیگه از هویتم دربیام  با گذاشتن نشونه های از خودم تا متوجه من شه ی مدتی اینطوری گذشت احساس کردم از هویتم پی برده الان وقتشه اسمم رو بگم حالا بد پنج سال ک اعتراف کردم که دختر نیستم پسر هستم همسایه تون واکنش از هیچ شوکه شدن نشون نداد گفت سوال های ازم پرسید وقتی میخواستم حواب سوال هاش رو بدم محبور شدم از گذشته و دلیل کارم رو بگم ک چرا اینکار رو کردم چون  دلیل انتخاب این ادم فرار از گذشته ام بود انتخابش کردم خواه نخواه درگیرش هم شدم اما الان ک اعتراف کردم گفت نمود رفت و من رو تنها گذاشت رفت الان هیچ حال خوبی ندارم کنترلی رو اعصابم از شما درخواست کمک دارم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شرایط روحی شما رو درک می ‌کنیم، ولی همانطور که قبلا هم گفته بودم شما می بایست این رابطه رو کم کم قطع می کردید ولی متاسفانه به این عمل نکردید و این رابطه رو ادامه دادید، غافل از این که این وابستگی تون رو تشدید کردید. به هرصورت اینکه طرفتون رابطه رو قطع کرده، این رو به فال نیک بگیرید و خودتون رو برای قطع ارتباط آماده کنید. دیر یا زود می بایست این رابطه قطع می شد. متاسفانه خودتون اقدامی در این زمینه نکردید، خب الان شرایط به گونه‌ای پیش رفته که طرفتون اقدام به قطع ارتباط کرده است، لذا ناگزید که این ارتباط رو علیرغم میل باطنی تون قطع کنید. طبیعتا این مسئله به شما فشار روحی می‌آورد، ولی ناگزید که با این مسئله کنار بیایید. گرچه قبلا هم عرض کرده بودم که لازمه به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. اگر این امکان برای شما وجود دارد، حتما این کار رو بکنید. در کنار اون، سعی کنید مدتی رو از تنهایی که باعث فکر و خیال در این زمینه می  شود خودداری کنید و سعی کنید حضورتون رو با خانواده و دوستان و اقوام بیشتر کنید و حتما یک برنامه جایگزین برای اون مسئله داشته باشید. برنامه مهارت محور، یا ورزشی یا ... حتما در زندگی تون داشته باشید. این برنامه ها می تواند ذهنتون رو درگیر کند و یک برنامه مفید رو پیش ببرید تا اینکه بیخودی ذهنتون رو درگیر یه مسئله مضر کنید.

در آخر باید عرض کنم که شرایط روحی شما رو درک می کنم و فشار روحی که در این زمینه بابت قطع ارتباط متوجهتون میشه رو می فهمم، ولی شرایط شما شبیه کسی است که گلوله یا تیری به بدنش اصابت کرده، قطعا باید اون تیر یا گلوله از بدن آن فرد خارج شود و گرنه ماندنش در بدن او، باعث عفونت و در نهایت کشتن او می شود. گرچه کشیدن تیر از بدن کمی دردناک است، ولی مقدمه سلامتی و بهبودی اوست که ناگزیرست که دردش رو تحمل کند تا به یاری خدا بتوانید بهبودی خودش را دوباره بدست آورد. در نتیجه وضعیت شما نیز شبیه به همین شرایط است که نیاز است که تحملتون رو برای پذیریش این مسئله بالا ببرید تا بتوانید بر آن فائق بیایید.

موفق باشید.

تصویر امیرعلی مرتاض هجری
نویسنده امیرعلی مرتاض هجری در

سلام من عاشق یک پسر شدم که چند سال از من بزرگتر است در حدی ازش خوشم اومده که هر موقع که میبینمش از شدت خوشحالی بدنم به لرزه در میاد و پر از هیجان میشم توی تنهاییم هر موقعی که یادش میفتم میخوام گریه کنم و دوریش کاملا آذارم میده 

 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

شما چند سال دارید؟ از چه زمانی این علاقه در شما بوجود آمد؟ آیا قبل از این نسبت به فرد دیگری هم چنین علاقه ای در شما بوجود آمده بود یا نه؟ میتوانید درباره علاقه تون به فرد موردنظر توضیح بدید که جنس این علاقه تون چیه؟ آیا علاقه تون صرفا عاطفی است یا جنسی هم هست؟ آیا با ایشون در ارتباط هستید یا نه؟

توضیحایت شما می تواند در همفکری به شما کمک کند.

موفق باشید.

تصویر anabell
نویسنده anabell در

سلام من دخترم و فقد عاشق دخترهایی میشم  که استایل تامبوی دارن اونایی که تیپ پسرونه و رفتار پسرونه دارن علاقم هم عاطفی هست و هم جنسی  و فکر اینکه با یه مرد ازدواج کنم منو دیونه میکنه ... حتی دوست خیالی تامبوی برای خودم تصور کردم و هر شب بهش فک میکنم ... چطور میتونم عوض شم من واقعا دوس ندارم همجنسگرا باشم چکار کنم 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه شما علاقه به دخترانی دارید که به اصطلاح شما تیپ پسرونه دارند و ... باید بررسی کرد که علت این علاقه چیست و این بررسی هم نیاز به مراجعه به مشاوره دارد. اما اینکه این علاقه هم عاطفی است و هم جنسی باید بیشتر بررسی کرد، ولی صرف این علاقه مندی، معنایش همجنسگرایی نیست، بلکه تعبیر همجنس گرایی یک تعبیری است برای کسانی که مبتلای به رابطه ناهنجاری با جنس موافق هستند. لذا گرچه ممکن است زمینه این مسئله در شما باشد، ولی شما مبتلای به همجنس گرایی نیستید و لازمه در این زمینه هم از جهت شناختی و هم رفتاری روی خودتون کار کنید تا این احساس تون رو تعدیل کنید.

اینکه می گید فکر اینکه با یه مرد ازدواج کنم، منو دیونه می کنه و... این هم نیاز به بررسی دارد که چرا چنین حالتی در شما وجود دارد؟ اولا سن و سال شما چقدر است؟ ثانیا آیا در زمینه ازدواج حس تنفر در شما وجود دارد یا حس خاصی در شما وجود ندارد؟ ثالثا آیا در زمینه ازدواج، خاطره بد از خودتون یا اطرافیانتون دارید؟ گاهی تماشا و تجربه ازدواجهای ناموفق اطرافیان می تواند در ایجاد یک احساس منفی نسبت به ازدواج در افراد موثر باشد. در کنار اون، اینکه فرد در چه مقطعی از دوره سنی به سر می برد هم مهم است؛ مثلا در دوره نوجوانی به جهت تغییر و تحولات فیزیولوژیکی و هورمونی احتمال ایجاد علایق به جنس موافق به صورت مقطعی و  مواردی از این دست وجود دارد.

بنابراین اگر در دوره نوجوانی به سر می برید و این حس و علاقه رو نسبت به همجنسان خود اخیرا پیدا کردید و تا قبل از این اینگونه نبوده و همچنین درباره مسئله ازدواج هم اخیرا دچار این احساس شدید و تا قبلش حس خاصی نسبت به جنس مخالف نداشتید، می توان اینطور برداشت کرد که شما با تغییر و تحولات فیزیولوژیکی و هورمونی دوره نوجوانی مواجه شدید که با گذشت زمان این مسئله برطرف خواهد شد و شما می بایست در این زمینه ضمن صبوری کردن، روی رفتارهای خودتون نظارت داشته باشد و خودتون رو حفظ کنید، اما اگر کنترلش برای شما بسیار سخت شد یا این مسئله مربوط به دوره نوجوانی شما نبوده و از قبل هم چنین حسی رو داشتید، در آن صورت توصیه می کنم به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. 

موفق باشید.

تصویر س.م
نویسنده س.م در

سلام .من یه دختر ۲۱ ساله ام. حدود ۸ سال پیش از یکی از دبیر های راهنمایی خوشم می اومد تا الان هم با هم ارتباط داریم . خب خیلی مهربون و خوش برخورد و با اخلاق بود . الان ۸ سال هست که با هم ارتباط داریم . ولی من واقعا اذیتم چون رفتار هایی که داره باعث دل شکستگی من میشه . گاهی حس می کنم اونی که فکر می کردم نبود ولی نمی تونم از فکرش بیام بیرون . نمی تونم خودم رو قانع کنم که اشتباه فکر می کردم . الان واقعا اذیتم . لطفا بهم کمک کنید . 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه 8 سال با دبیرتون در ارتباط هستید، ولی به خاطر بعضی از رفتارهایش باعث دل شکستگی شما شده، میشه چند نمونه از این رفتارها رو اشاره کنید؟ آیا این رابطه منجر به وابستگی شما شده؟ اینکه نمی تونید خودتون رو قانع کنید که درباره اش اشتباه فکر می کردید، میشه بهتر توضیح بدید.

 یه نکاتی اشاره کردید که خود اینها نیازمند توضیح بیشتری است. لذا بهتر است بیشتر درباره نوع و کیفیت این رابطه و علت علاقه شما به ایشون رو بیان کنید و مشکل اصلی تون که نمی تونید بپذیرید که درباره اشتباه کردید رو هم توضیح بدهید تا با درک بهتر شرایط شما بتونیم راهنمایی بهتری بکنیم.

موفق باشید.

تصویر س.م
نویسنده س.م در

مثلا براش مهم نیست که حرفی که میزنه منو چقدر می رنجونه. کلا آدم بی احتیاطی نیست ولی با من اینجوره می بینه من ناراحت شدم ولی باز بی تفاوته. هر بار که من رو ناراحت کرده من خودم سمتش رفتم شاید این خودش دخیل باشه 

بله به شدت احساس وابستگی می کنم به خاطر آخرین رفتار بدی که داشت الان یک ماهه که هیج ارتباطی باهاش ندارم و به شدت از این موضوع اذیتم .

نمی تونم بپذیرم که اون آدمی که فکر می کردم نیست . تصورم این بود که انسان ایده آلیه ولی الان می بینم به شدت مغرور و خودخواهه. همه ی اینا رو می دونم ولی الان دوسش دارم و وابستشم . قبلا به خاطر یکسری ویژگی های خوبی که داشت سمتش رفتم ولی الان احساس وابستگی شدیدی دارم.

 

تصویر دریافت سوالات

با سلام و تشکر از ارتباطی که با مرکز مشاوره و پاسخگویی داشتید
سوال شما به زودی در این آدرس توسط کارشناسان  مورد بررسی قرار خواهد گرفت

 

http://btid.org/node/219937

 

 

لطفا در  روزهای آینده جهت دریافت پاسخ به این لینک مراجعه  یا اگر دسترسی به نت را ندارید در همینجا برای بنده یادآوری ارسال فرمائید تا جواب برای شما فرستاده شود.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام من 16 سالمه 

علاقه شدیدی در یک لحظه ب یک تامبو پیدا کردم 

در واقع2 سال پیش اتفاقای اون رو توی مهمونی دیدم ولی از اون موقع دیگه ندیدمش ولی یک روز هم نمیشه ک ذهنم در گیرش نباشه همش ب فکر اینم ک اونم از من خوشش میاد؟ چطوری برم پیشش؟

در واقع تا خونشون 1ساعت راهه من خیلی تلاش کردم ببینمش ولی پدرم اجازه نداد تنها برم

من در اینستا بعضی مواقع با اون حرف میزدم ولی محل نمیداد و هنوز ذهنم در گیره

لطفا راهنمایی کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه از یه تامبو خوشتون اومده، خب چه چیزش باعث شد تا نظر شما رو جلب کند؟ آیا نحوه پوشش، رفتارش، ظاهر و تیپی که داشت نظر شما رو جلب کرده یا چیز دیگری بوده؟

تصویر فردین
نویسنده فردین در

سلام و عرض ادب خدمت شمامن 18 سالمه و به دخترا علاقه ندارم ولی از دوستم که یک سال ازم کوچیک تره خوشم میاد ابراز علاقه بهش کردم و الان دو ساله با هم  روابط عاطفه شدید  داریم اون هم در حد بوس بغل و ناز.

لطفاً کمکم کنید چطور میتونم از این علایق نجات پیدا کنم 

با تشکر 

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه علاقه ای به جنس مخالف ندارید، آیا تنفر هم دارید یا تنها علاقه ندارید؟ آیا تمایل جنسی هم به جنس مخالف ندارید؟ اینکه از دوستتون خوشتون اومده، آیا صرفا یک علاقه عاطفی است یا نگاه جنسی هم در این زمینه دارید؟

در هرصورت علاقه شدید به همجنس گرچه معمولا در دوران نوجوانی و جوانی اتفاق می افتد و بعد از مدتی برطرف می شود، ولی عدم رعایت جوانب اون و خارج شدن از تعادل در رابطه و علاقه می‌تواند آسیبهایی روحی و روانی رو بدنبال آورد. از جمله اینکه باعث وابستگی عاطفی می شود و خود این وابستگی عاطفی باعث ایجاد مشکلات دیگری از جمله کاهش اعتماد به نفس و ... می‌شود. مضاف برهمه اینها علاقه شدید می تواند دوستی رو به انحراف بکشاند و ... بنابراین همین که شما متوجه جوانب و تبعات اینگونه دوستی ها باشید، خودش انگیزه ای برای کنترل و به تعادل کشاندن این رابطه خواهد شد.

بنابراین گرچه ما از کمیت و کیفیت ارتباط دوستی تون اطلاع کافی نداریم، ولی اگر قصد دارید این رابطه رو به تعادل برسونید، باید از اصل تدریج در به تعادل رساندن رابطه استفاده کنید. یعنی طی یک ماه رابطه و دوستی رو به تعادل برسانید. مثلا اگر قبلا روزانه چندین مرتبه باهم درارتباط بودید، سعی کنید در هفته اول، روزانه، یکبار در ارتباط باشید و در هفته بعد، هر دو روز یکبار از هم اطلاع پیدا کنید. در هفته سوم هر چهار روز یکبار و در هفته چهارم هم هفته ای یکبار باهم در ارتباط باشید. این کار باعث میشود که به مرور و تدریج احساس کنید که می توانید این دوستی رو به تعادل برسانید و یک دوستی سالم و پایداری رو تجربه کنید.

موفق باشید. 

تصویر غریبه
نویسنده غریبه در

سلام ..من ۷سال پیش با یکی ک هر وقت منو میدید و میومد سمتم و خودشو بهم نزدیک میکرد باهاش اشنا شدم این آشنایی باعث سکس میون ما شد و وابستگی شدید روزانه ۳ بار سکس میکردم باهاش جوری بودیم ک بی هم آب هم نمیخوردیم و استرس شدی میگرفتم اگ دقیقه ایی بی خبر بودم باهاش این باعث شد رفتارهای غیر طبیعی ایی بین دوستام داشته باشم و این رفاقت ما زبان زد عام و خاص شد ولی کسی از سکس کردن ما خبر نداشت فقط فکر میکردن ک رفیق هستیم من هم از کارهایی ک منو بی خبر میزاشت عصبانی شدید میشدم تا اینکه مشگل روحی و عاطفی پیدا کردم حالا به هیج وجه نمیتونیم از هم جدا شیم و دار۶ سنه ازدواج منم میگذرع و این باعث استرس شده ک اگ ازدواج کنم اون چی میشه و از طرفی هم تا بحث ازدواج من جدی میشه هزار حرکتی میکنه ک من زن نگیرم و بهم با کاراش میفهمونه  اگ نباشم یکی دیگه با اون سکس میکنه و منم متنفرو خشمگینم حتی از فکر کردن به این ک یکی دیگه بجا من باهاش سکس کنه و این باعث میشه ک نرم پی زن گرفتن و آشفتگی و خستگی داعم و بی حالی و از طرفی متنفر بودن از این همه گناهی ک گاه خواسته و گاه به اسرار اون مرتکب شدم دیوونم میکنه  ..لطفا مرا راهنمایی کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

خود شما متوجه این رابطه گناه آلود خودتون هستید. فکر می کنید خیلی دیر نشده که این رابطه گناه آلود رو ترک کنید؟ از ترس اینکه مبادا یه نفر دیگر به جای شما با اون شخص کذایی رابطه گناه آلود داشته باشد، از ازدواج دوری می کنید؟ واقعا نمی خواهید دست از این گناه بزرگ بردارید؟ 

اینکه از این همه گناهی که مرتکب شدید از خودتون متنفر هستید، آیا این تنفر کافیه؟ پس کی می خواهید این رابطه گناه آلود رو ترک کنید؟ آیا می دونید این رابطه گناه آلود می تونه رو روابط زناشویی شما اثر منفی بگذارد؟ 

در هرصورت اگر بخواهید این رابطه گناه آلود و پرخطر رو علیرغم اینکه می دونید در چه منجلابی افتادید ادامه بدهید، قطعا عاقبت و سرانجام خوبی نخواهید داشت. بنابراین تا بیش از این دیر نشده، این گناه رو ترک کنید ولو اینکه با ترک این گناه ناگزیر به قطع کردن رابطه خود با اون فرد کذایی باشید. بی شک اون طرف مقابلتون نمی تونه به عنوان یک همراه یا دوست از اون یاد کنید. کسی که فرد رو در منجلاب تباهی قرار بدهد نمی تواند دوست و رفیق ادم باشد! ولو اینکه حس خوبی به اون داشته باشید، ولی واقعیت مسئله چیزی رو عوض نمی کنه. بنابراین اگر دنبال سلامتی روحی و روانی و جنسی خودتون هستید، هرچه زودتر این رابطه گناه آلود رو ترک کنید. برای ترک این رابطه گناه آلود چه بسا مجبور به قطع رابطه با اون فرد کذایی شوید. لذا خودتون رو برای قطع این رابطه بی ثمر و پر از تباهی آماده کنید.

روش قطع این رابطه به صورت تدریجی و در یک بازه زمانی یک ماهه خواهد بود. اگر تمایل به قطع این رابطه و پاک کردن خودتون دارید، بهم اطلاع بدهید تا روش قطع این رابطه و برنامه ریزی برای ازدواج در آینده را توضیح بدهم.

موفق باشید.

صفحه‌ها

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 6 =
*****