اصول و قواعد مناظره از ديدگاه امام جواد عليه السلام

12:18 - 1392/02/31

با توجه به طولانی بودن این مناظره بخش هایی از آن را كه امام در پاسخ یحیی بن اكثم به آیات قران مجید استناد می كند را برای شما مخاطبین فرهیخته انتخاب كرده ایم تا با مطالعه این گفتگو هم با آیات الهی بیشتر انس بگیریم و هم با اصول و قواعد مناظره آشنا شويم.

مناظره

صد ها سال است كه مناظرات زیادی بین شیعیان و اهل تسنن در موضوع فضیلت ها و مقامات خلفای  سه گانه نقل شده است كه هر یك   از این دو گروه  با توجه به منابعی كه در اختیار آنها بوده است در صدد اثبات مدعای خود بوده اند اما در میان همه این مناظرات و بحث های علمی یكی از مناظرات جالب و قابل تامل مناظره امام جواد علیه السلام  با شخصی به نام یحیی بن اكثم است .

مناظره ای كه در آن حضرت به خوبی نقاب از چهره  خلیفه اول و دوم بر می دارد و بسیاری از فضیلت هایی كه برای آن دو از طریق احادیث ثابت شده است را با توجه به آیات الهی در قرآن مجید دروغ و جعلی معرفی می كند و بدین ترتیب چهره اصلی آنها را در قالب یك گفتگوی علمی و منطقی به همه جهانیان می شناساند.

با توجه به طولانی بودن این مناظره بخش هایی از آن را كه امام در پاسخ یحیی بن اكثم به آیات قران مجید استناد می كند را برای شما مخاطبین فرهیخته انتخاب كرده ایم تا با مطالعه این گفتگو هم با آیات الهی بیشتر انس بگیریم و هم بر اندوخته های خود پیرامون مذهب شیعه و اهل تسنن بیفزاییم.

سوال اول:
روایت‏ شده است كه جبرئیل به حضور پیامبر رسید و گفت: یا محمد! خدا به شما سلام مى‏رساند و مى‏گوید: «من از ابوبكر راضى هستم، از او بپرس كه آیا او هم از من راضى است؟ نظر شما درباره این حدیث چیست؟

پاسخ امام:
این روایت (درباره ابوبكر) با كتاب خدا سازگار نیست، زیرا خداوند فرموده است: 
«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید[ق:16]و ما انسان را آفریده‏ایم و مى‏دانیم كه نفس او چه وسوسه‏اى به او مى‏كند، و ما از شاهرگ [او] به او نزدیكتریم.» آیا خشنودى و ناخشنودى ابوبكر بر خدا پوشیده بوده است تا آن را از پیامبر بپرسد؟ ! این عقلا محال است. 

سوال دوم:
 روایت‏ شده است كه پیامبر فرمود: «اگر من به پیامبرى مبعوث نمى‏شدم، حتما عمر مبعوث مى‏شد»
پاسخ امام:كتاب خدا (قرآن) از این حدیث راست ‏تر است، خدا در كتابش فرموده است: 
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ میثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهیمَ وَ مُوسى‏ وَ عیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقاً غَلیظاً[الأحزاب:7]  و [یاد كن‏] هنگامى را كه از پیامبران پیمان گرفتیم، و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى‏ و عیسى‏ پسر مریم، و از [همه‏] آنان پیمانى استوار گرفتیم.»

 از این آیه صریحا بر مى‏آید كه خداوند از پیامبران پیمان گرفته است، در این صورت چگونه ممكن است پیمان خود را تبدیل كند؟ هیچ یك از پیامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرك نورزیده‏ اند، چگونه خدا كسى را به پیامبرى مبعوث مى‏كند كه بیشتر عمر خود را با شرك به خدا سپرى كرده است؟! 
 
سوال سوم:
 روایت ‏شده است كه پیامبر فرمود: «هیچگاه وحى از من قطع نشد، مگر آنكه گمان بردم كه به خاندان خطاب (پدر عمر) نازل شده است‏» ، یعنى نبوت از من به آنها منتقل شده است. 

پاسخ امام:
 این نیز محال است، زیرا امكان ندارد كه پیامبر در نبوت خود شك كند، خداوند مى‏فرماید: 
«اللَّهُ یَصْطَفی‏ مِنَ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ بَصیرٌ[ الحج:75]خدا از میان فرشتگان رسولانى برمى‏گزیند، و نیز از میان مردم. بى‏گمان خدا شنواى بیناست.»بنابر این، با گزینش الهى، دیگر جاى شكى براى پیامبر در باب پیامبرى خویش وجود ندارد.
 
سوال چهارم:
روایت‏ شده است كه پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «اگر عذاب نازل مى‏شد، كسى جز عمر از آن نجات نمی  ‏یافت‏». 
پاسخ امام :
این نیز محال است، زیرا خداوند به پیامبر اسلام فرموده است: 
«وَ ما كانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فیهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُون[الأنفال:33]و[لى‏] تا تو در میان آنان هستى، خدا بر آن نیست كه ایشان را عذاب كند، و تا آنان طلب آمرزش مى‏كنند، خدا عذاب‏كننده ایشان نخواهد بود.»بدین ترتیب تا زمانى كه پیامبر در میان مردم است و تا زمانى كه مسلمانان استغفار مى ‏كنند، خداوند آنان را عذاب نمى‏ كند.[1]

درس هایی از این مناظره قرآنی 
1) این مناظره به خوبی حجت را بر تمام كسانی كه خواهان اثبات برخی از فضیلت ها برای خلفا هستند تمام می كند و شان و منزلت و بی همتایی اهل بیت را با منطقی روشن و استدلالی قدرتمند به همه جهانیان ثابت می كند.

2)برای شناسایی احادیث جعلی، لازم است آن را بر قرآن و سنت قطعی پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله عرضه کنیم. بنابراین روز به روز باید آگاهی خود را از قرآن این نسخه كامل موفقیت بالا ببریم تا در ظلمات و گمراهی ها با روشنایی آیات الهی بتوانیم حق را از باطل شناسایی كنیم.

3) و آخرین درس برای همه مناظرات و گفتگوها این است كه امام با اینكه به خوبی می دانند كه این احادیث ساخته دست دشمنان و جعلی هستند هرگز در طول این مناظره كه با آیات الهی عطر آگین شده است كلمه زشتی به كار نمی برند و با منطق و استدلالی قرآنی حقایق را به خوبی  هر چه تمام تر تبیین می كنند.به امید اینكه بتوانیم در ثانیه ثانیه زندگی فردی و اجتماعی خود از پیشوایان نور به خوبی بهره ببریم و آنان را به عنوان الگوی برای زندگی خود انتخاب كنیم.

منبع

[1]كتاب سیره پیشوایان 
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 7 =
*****