مناظره‌ای حول تقیه کردن ائمه اطهار(ع)

07:07 - 1397/04/26

تقيه، يك نوع تاكتيك حساب شده براى حفظ نيروهاى انسانى و هدر ندادن آنان در موضوعات كوچك و كم اهميت است که در همه جای دنيا نیز معمول است.

 تقیه کردن ائمه

یکی از مخاطبین پرسید: چرا امامان شیعه دروغ گویی را پیشه خود قرار داده اند؟
من: این تهت ابدا زیبنده امامان شیعه(علیهم‌السلام) نیست؛ زیرا راستگویی و صداقت؛ بارزترین مشخصه پیشوایان و حجج الهی(علیهم‌السلام) در دعوت مردم به سوی خداست، آن حضرات علاوه بر صدق در گفتار دارای مقامی بالاتر یعنی صدق در کردار نیز هستند.

مخاطب: دروغ‌گویی امامان شیعه آن‌قدر بوده که مورد اعتراض و انتقاد یاران خاص آنان نیز بوده؟
من: چه دلیلی برای این تهمت ناروا به امامان شیعه دارید؟

مخاطب: در کتاب اصول کافی ج 1، ص 65 آمده زراره از یاران خاص امام باقر(علیه‌السلام) به وی اعتراض می کند و می گوید: «اى پسر رسول خدا(ص) دو تن از پيروان شما، از عراق آمده‌اند، تا تكليف خود را بشناسند از چه رو بايد دو پاسخ متفاوت دريافت كنند؟ امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرماید: اى زراره، اين شيوه براى ما و شما بهتر است، چون بقاى ما و بقاى مكتب ما را تضمين مى‌كند. اگر متفق و يك‌رأى باشيد، مردم از ارتباط ما و شما آگاه مى‌شوند، آن وقت جان ما و شما به خطر مى‌افتد و دير يا زود منقرض مى‌شويم.» چه دلیلی از این بالاتر که در کتاب اصول کافی نیز آمده است؟
من: این روایت تقیه را بیان می‌کند که حکمش فرق می‌کند.

مخاطب: خوب شما اسمش را بگذارید تقیه، ولی دروغ بوده یا نه؟
من: بله دورغ بوده، اما من از شما سوال می‌پرسم، چند نفر جانی خطرناک پدر شما را دنبال کرده و از شما می‌پرسند مکان او کجاست؟ آیا شما راست می‌گویید و پدر خود را به کشتن می‌دهید یا دروغ می‌گویید و جان او را نجات می‌دهد؟ این‌جا دروغ است، اما چون حفظ جان پدر یا هر انسان دیگری مهم‌تر از دروغ‌گفتن است، دروغ می‌گویید و جان او را حفظ می‌کنید نه؟

مخاطب: بله، در این‌صورت دروغ بهتر است.
من: خوب تقیه هم دقیقا همین است، ائمه اطهار(علیهم‌السلام) فرمودند دروغ حرام است، اما اگر مصلحت بزرگ‌تری مانند حفظ جان پیش آمد، دروغ بگویید و حفظ جان کنید، هر عاقلی نیز همین مساله را تایید می‌کند.

مخاطب: چطور و به چه دلیل ادعا می کنید که این رفتار به خاطر تقیه بوده است؟
من: همین روایتی که خودتان به عنوان دلیل آوردید تاکید بر استبداد و خفقان جنایت‌بار خلفای غاصب در زمان حضرت امام باقر(علیه‌السلام) دارد که با کوچک‌ترین بدبینی یا بدگویی انسان‌های بی‌گناه را به جرم شیعه بودن محکوم به قتل و زندان و شکنجه می‌کردند که حتی به زنان و کودکان و سال‌خوردگان نیز رحم نمی کردند.

مخاطب: برای جواز تقیه می توانید دلیلی از قرآن بیاورید؟
من: بله، آیات متعددی دال بر جواز تقیه است که به دو نمونه اشاره می‌شود:
1. آیه 28 سوره غافر: «وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ: مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمان خود را کتمان می کرد، گفت: آیا می‌خواهید کسی را به قتل برسانید که می‌گوید: پروردگار من الله است در حالی‌که از جانب خداوند براهین و نشانه‌هایی آورده است؟
2. آیه 28 سوره آل عمران: «لایَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الكفِرینَ اَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنِینَ ومَن یَفعَل ذلِكَ فَلَیسَ مِنَ اللهِ فی شى‏ءٍ اِلاّاَن تَتَّقوا مِنهُم تقاةً: مسلمانان نباید کفار را در برابر مسلمان‌ها یار و سرپرست خود قرار دهند و هر کس چنین کاری کند هیچ‌گونه ارتباطی با خداوند ندارد، مگر این‌که از آن‌ها بترسید و تقیه کنید.»

مخاطب: یعنی می‌خواهید بگوئید این دو گانگی در بیان فروع، تاکتیکی در مقابله با دشمن بوده؟
من: اساس و بنیان تقيه، يك نوع تاكتيك حساب شده براى حفظ نيروهاى انسانى و هدر ندادن آنان در موضوعات كوچك و كم اهميت است که در همه جای دنيا نیز معمول است كه اقليت‌هاى مجاهد و مبارز، براى واژگون كردن اكثريتِ ستمگر، غالباً از روش «استتار» استفاده مى كنند.

مخاطب: ممنونم از وقتی که برای من گذاشتید.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

 تقیه را درست کردید برای توریه چه دلیلی دارید؟

تصویر rezaee
نویسنده rezaee در

با سلام و احترام در مورد توریه با دقت نمود که مصداق توریه در صورتی صحیح است که مراد گوینده عرفا روشن باشد و در صورتی که شنونده به دلیلی از قبیل کوتاهی در فهم متوجه کلام گوینده نشود، توریه مصداق نمی یابد.برخی نیز توریه را فهماندن معنایی غیر از معنای بیان شده توسط گوینده تعریف کرده‌اند. بعضی از فقها قائلند که توریه علاوه بر اقوال، در افعال هم صورت می‌گیرد.

باید توجه داشت ک در قرآن واژه توریه استفاده نشده، اما در تفسیر برخی آیات به آن اشاره شده است.

    بیماری حضرت ابراهیم(ع)

در داستان بت شکنی حضرت ابراهیم(ع)، هنگامی که قوم او را دعوت به شرکت در جشن کردند وی در جواب آنان بیماری را عذر نرفتن خود به جشن بیان می‌کند. برخی از مفسران شیعه و اهل سنت این کلام حضرت ابراهیم را بر توریه حمل کرده و چنین تفسیر نموده‎‌اند که مراد وی، بیمار شدن در آینده و یا بیماری قبل از مرگ و همچنین خود مرگ بوده است.

علامه مجلسی تصریح دارد که بسیاری از روایات جهت تجویز توریه به این آیات استناد کرده‌اند. در مقابل این نظر، علامه طباطبایی چنین استلال می‌آورد که دلیل بر بیمار نبودن حضرت ابراهیم(ع) وجو ندارد و اصولاً سخن گفتن به روش توریه، چون موجب سلب اعتماد از گفتار پیامبران می‌شود، برای آنان روا نیست.

    شکستن بت‌ها توسط ابراهیم(ع)

پس از شکستن بت‌ها توسط حضرت ابراهیم(ع) هنگامی که او را دستگیر و از او بازخواست کردند وی این عمل را به بت بزرگ نسبت می دهد. مفسران چنین بیان می‌کنند که مراد حضرت ابراهیم(ع) این بوده که اگر این بت‌ها سخن می‌گویند پس شکستن آن‌ها نیز کار بت بزرگ است و برای اثبات بطلان اعتقاد بت پرستان عمل را به شرطی محال تعلیق می‌کند. در تایید این نظر روایاتی نیز بیان شده است.

همچنین برخی از مفسران واژه خطیئه در سوره شعرا که درباره گفتارهای حضرت ابراهیم ذکر شده را توریه تفسیر کرده‌و نظر مخالف آن مبنی بر دروغ گفتن و انجام گناه توسط او، که با عصمت انبیا ناسازگار است را رد نموده‌اند.

    داستان سرقت برادران یوسف(ع)

داستان برادران حضرت یوسف(ع) در بازگشت از مصر که اشاره به اعلان سرقت توسط آن‌ها و پیدا شدن جام پادشاه همراه کاروان آن‌ها شده  برخی از مفسرین آن را توریه دانسته و مراد از آن را سرقت یوسف از پدرش و یا در مقام استفهام گرفته‌اند. این تفسیر در روایات نیز تایید شده است

آیات دیگری نیز هستند که مفسران آن‌ها را مصداق توریه و یا دارای اشاره به این موضوع دانسته‌اند. از این آیات می‌توان به آیه 73 سور کهف  و آیه 125 سوره نحل  و همچنین آیات دیگری از سوره یوسف اشاره نمود.

همچنین به موجب احادیث و داستان‌های تاریخی، گاه مصالح مهمی وجود داشته که به اقتضای آنها پیامبران و امامان(ع) و بزرگان دینی دربارۀ اموری با توریه سخن می‌گفتند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 6 =
*****