آیا خدا آرامش و شادی رو در گناه قرار داده است؟

19:27 - 1397/05/07
شادی

با دوستاش مشغول عیش و نوش بود، می خندید و شاد بود. اما وقتی که تموم شد و تنها شد باز مثل همیشه غم و ناراحتی به سراغش اومد. همنشین لحظه تنهاییش همین ناراحتی بود. مدتی درگیر این فکر شده بود، من که تا چند لحظه پیش مشغول شادی بودم چرا باید الان ناراحتی تمام وجودم رو بگیره انگار اون شادی ها عمق نداره و ماندگار نیستند.

چند روز پیش وقتی از کنار مسجد عبور می کرد دیده بود که بچه های مسجد دور و بر روحانی مسجد جمع شدن و شادی از سر و صورتشون می باره. راستی چرا اونا اینقدر شادن و من ... ؟ با خودش گفت جهنم و ضرر می رم از حاج آقا می پرسم، یا راهی نشونم میده و مشکلم حل می شه یا نه، ضرر که نداره.

حاج آقا سلام، ببخشید یه سوال داشتم.

بفرمایید.

حاج آقا چند وقتیه تا تنها می شم ناراحتی به سراغم میاد. البته تو جلسه های دورهمی به شادی می پردازم اما نه از نوعی که شما می پسندید. هر چی هم که دلم خواسته بهش نه نگفتم اما بازم احساس می کنم این شادی ها عمقی نیست و ناراحتی تمام وجودم رو گرفته، چه کار کنم؟

ببین پسر من یه سوال ازت می پرسم، این بدنِتو کی ساخته، خدا یا صاحبان این شبکه های ماهواره ای؟ کلید مشکلت تو دست اوناست یا ... ؟ اگه می گی تو دست اوناست که هیچ، خوب برو و داروی این مشکل رو از اونا بگیر اما اگه می گی دست خداست. پس باید بدونی خداوند شادی و آرامش را در گناه قرار نداده است، بلکه گناه حسرت و ناراحتی رو در پی داره.

امام علی علیه السلام می فرماید: «کسی که نفس خود رو از گناه باز نداره، در حسرت ها شناور می شه».[1]

پسرم وقتی خداوند به کسانی که بدنبال شادی از طریق گناه هستند در قرآن وعده جهنم داده[2]، به نظرت آرامش رو تو گناه قرار می ده؟

اگه می خواهی مشکلت حل بشه بهتره از گناه فاصله بگیری، خدا شادی ای که به آرامش بی اَنجامه تو گناه قرار نداده ... .

[1] ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، تحف العقول، جامعه مدرسين، قم، 1404 / 1363 ق‏، چاپ دوم : ص168.
[2] غافر 75 و 76. «ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما كُنْتُمْ تَمْرَحُون‏ * ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرين‏» ترجمه: اين (عذاب) بخاطر آن است كه بناحقّ در زمين شادى مى ‏كرديد و از روى غرور و مستى به خوشحالى مى پرداختيد! * از درهاى جهنّم وارد شويد و جاودانه در آن بمانيد؛ و چه بد است جايگاه متكبّران!

داخل جشن بودم اونم چه جشنی هر کاری دلم می خواست انجام می دادم می خندیدم، اما می دونستم این شادی تا چند لحظه دیگه ادامه پیدا نمی کنه، شادی واقعی رو کجا باید پیدا کنم این سوال ذهنی من بود، رهام نمی کرد ...

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 9 =
*****