گفت که اگر داشتن رابطه ی غیر شرعی با جنس مخالف، ضد فطرت است، چرا برخی ها نسبت به این امر حساسیتی ندارند؟ گفتم: فراوانی افراد در انجام دادن کاری، دلیل بر خوب بودن آن کار نیست؛ همانگونه که سرقت و قتل را کارهای ضد انسانی و ضد فطری می دانیم.
از خیابان رد می شدم که جوانی جلو آمد و گفت :حاج آقا یک سوال دارم. گفتم بفرمایید گفت: به چه دلیل رابطه با نامحرم حرام است؟ آیا قرآن در این باره چیزی بیان کرده است:
من: بله در آیه پنج مائده آمده است: «هنگامى كه مهر آنها را بپردازيد و پاكدامن باشيد؛ نه زناكار، و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد.» همچنین در سوره نور، از نگاه بد، چه از طرف زن و چه از طرف مرد(که مقدمه رابطه است) نهی کرده است.[1]
جوان: ولی در این زمان، برخی ها دوست دارند که با جنس مخالف رابطه داشته باشند. اگر دین، مخالف این قضیه باشد یعنی مخالف لذت بردن انسان است.
من: لذتی که مخالف فطرت باشد، دیگر لذت نیست. هیچ مردی دوست ندارد که زن او با دیگران رابطه داشته باشد و هیچ زنی دوست ندارد که مرد او اهل رابطه با زنان دیگر باشد. حضرت علی(علیه السلام) می فرماید که آنچه را برای خود دوست داری برای دیگران هم دوست داشته باش و آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم مپسند.[2]
جوان: اما فکر نمی کنم که این نکته فطری باشد. خیلی از افراد هستند که نسبت به این موضوع حساسیتی ندارند.
من: کثرت افراد درانجام کاری، مجوز آن کار نمی شود. آیا فراوانی افراد دزد و قاتل و امثال آن، دلیل بر خوبی این کارهاست؟ قطعا خیر. خداوند نیز در آیاتی زیادی، گمراه بودن اکثریت را بیان می کند.[3] داشتن رابطه با نامحرم هم همین است.
جوان: اصلا فکرش را نکرده بودم.
پی نوشت
[1]. نور/30 و31: به مردان باايمان بگو كه چشمان خود را (از آنچه ديدنش حرام است مانند عورت ديگران و بدن زن اجنبى) فرو بندند، و عورتهاى خود را (از اينكه در معرض ديد قرار گيرد) حفظ كنند، اين براى آنها پاكيزه تر است. همانا خداوند از آنچه انجام مى دهند آگاه است* و به زنان باايمان بگو كه چشمان خود را (از نگاه به عورت غير و بدن مرد اجنبى) فرو بندند و عورتهاى خود را (تمام بدن را غير از صورت و دستها، از اينكه در معرض ديد اجنبى قرار گيرد) حفظ كنند.»
[2]. تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، ناشر: جامعه مدرسين، سال چاپ: 1404 / 1363 ق، ص74.
[3]. اعراف/17 و102 و 131.