خواسته‌هایی که باید در مسیر درست قرار بگیرند

12:48 - 1397/05/22

-آب را می‌توان تا مدت زمان محدودی پشت سد نگه داشت ولی آخر کار باید برای آن مسیری در نظر گرفت؛ تا زمانی که سدِ پیش روی خود را نشکسته؛ این درست مانند علاقه‌ای است که ممکن است یک جوان به جنس مخالف داشته باشد؛ یک جوان تا چه زمان می‌تواند خودش را از این ارتباط منع کند و در عین حال نیز قصد ازدواج هم نداشته باشد؟

دوستی با جنس مخالف

خلاصه محتوا:
بهتر است به جای این‌که بگوییم چه راه‌کاری برای نداشتن احساس، نسبت به جنس مخالف وجود دارد، بگوییم که چه راه‌کاری وجود دارد تا این احساس درست را در مسیر درست قرار داد و آن را به عنوان یک نیاز حقیقی تامین نمود. طبیعتا تنها راه‌کار قابل قبول و اثرگذار ازدواج است که هم برای احساسات پرشور یک جوان برنامه دارد و هم این برنامه را در مسیری مطمئن و منطقی تامین می‌نماید.

تفصیل محتوا:
وقتی دین تاکید می‌کند که بهترین و ارزشمندترین گزینه برای رهایی از چالش‌های ارتباط با جنس مخالف، ازدواج است، قطعا نسخه‌ای را دارد به ما پیشنهاد می‌کند که این احساسات جذاب، در یک شرایط امن مورد توجه قرار گیرند نه این که مانند بسیاری افسارگسیخته تامین شوند و نه این‌که مانند برخی دیگر این نیاز سرکوب شود که هر دو مسیر باعث می‌شود در نهایت انسان دچار اضطراب‌ها و نگرانی‌های متعددی گردد.
در این‌باره حرف‌‌های زیادی به میان آمده که مسیر دوستی با جنس مخالف آسیب‌های فراوانی را به همراه دارد ولی در طرف مقابل هم نیاز هست بر این مطلب تاکید نماییم که دوری از ازدواج و سرکوب کردن این نیاز نیز آسیب‌های فراوانی را برای فرد به ارمغان می‌آورد. پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند:«من احب ان یلقی الله طاهرا مطهرا فلیلقه بزوجة.[1]هر کس می‌خواهد خدا را پاک و پاکیزه ملاقات کند باید هنگام مرگ متاهل باشد.» و در روایتی دیگر، به زنی که گفته بود، دیگر ازدواج نخواهم کرد، فرمودند: «ازدواج برای حفظ عفاف لازم است.»[2]
از این نمونه‌ها که راه‌کارهای سلبی را پیش می‌گیرند کم نیستند که ما برای نمونه به سوال یکی از کاربران محترم سایت رهروان ولایت با عنوان  "خیلی زود به پسرها وابسته میشم"اشاره می‌کنیم که ایشان بیان داشته‌اند: "بنده 23 سال دارم و مشکلم این است که خیلی زود به جنس مخالف وابسته می‌شوم و بعد از آن از نبودن‌شان نیز افسردگی می‌گیرم؛ نمی‌دانم باید چکارکنم و از این بابت خیلی زجر می‌کشم. من دوست ندارم به کسی وابسته باشم ولی دست خودم نیست و نمی‌توانم. از شما می‌خواهم که مرا راهنمایی کنید که چکار کنم که به پسرها وابسته نشوم."

در پاسخ به سوال این کاربر و با نگاهی کلی باید بگوییم که اصل جذب شدن به جنس مخالف و رغبت پیدا کردن به او یک امر طبیعی است و از جمله نیازهای زن و مرد به حساب می‌آید پس به خاطر اصلِ داشتن این حس نباید خود را ملامت کنید و به دنبال سرکوب کامل آن باشید؛ البته این بدان معنا نیست که تا فرد رغبتی پیدا کرد باید اقدام به برقراری ارتباط نماید چرا که این فضا، دارای کمین‌گاه‌هایی برای شیطان است که می‌تواند به فرد آسیب برساند.
تنها راه درست و کامل برای تامین این نیاز، اقدام از مسیر همسرگزینی و ازدواج است؛ اما چه می‌شود که گاهی انسان از آن مسیرهای نامطمئن ورود پیدا می‌کند و آسیب‌هایی مانند اضطراب، افسردگی و ... دامن‌گیرش می‌شود؟ در ادامه برخی از مهمترین علت‌های آن را تقدیم‌تان می‌نماییم که می‌توانید با مدیریت آنها احتمال لغزش را کاهش دهید:

1.یکی از علت‌ها بسته بودن راه ازدواج است؛ هم به دلیل این‌که فرد خود را از لحاظ شخصیتی، روحی و روانی مهیای ازدواج نمی‌بیند و هم به این دلیل که ممکن است موانع بیرونی را در مقابل ازدواج خود ببیند. پس اگر این مسیر، با درایت و عقلانیت باز شود، بسیاری از این آسیب‌ها متوجه فرد نمی‌شود.
2.یکی از اصلی‌ترین دلایل ازدواج در دختران، تامین نیاز محبتی است و چون این نیاز در خانواده تامین نمی‌شود، ممکن است که برای تامین آن نیز به ارتباط با جنس مخالف در کنار جذابیتی که خود این ارتباط دارد کشیده شود بنابراین برای رفع این مشکل فرد باید با فعال شدن در زمینه محبت کردن به دیگران، محبت مورد نیاز را از منابع دیگر تامین نماید و البته فراهم شدن زمینه‌ها ازدواج نیز می‌تواند حلّال مشکل باشد.
3.ضعف‌هایی از قبیل نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس کافی نیز می‌تواند باعث شود که فرد با اندک وسوسه‌ای راه کوتاه و البته خطرناک ارتباط با نامحرم را در پیش بگیرد که در اینجا فرد با انجام کارها و فعالیتهای مفید و اثر بخش بر ارزشمندی خود بیفزاید و آن را باور نماید تا به این راحتی‌ها تن به این‌گونه روابط آسبیب‌زا ندهد.
4.تنهایی حقیقی و حتی احساس تنهایی نیز به عنوان یکی از مشکلات سال‌های اخیر، به این‌گونه روابط دامن زده است که فرد با داشتن فعالیتهای اجتماعی مفید و برقراری روابط دوستانه با افراد مورد اعتماد و یافتن دوستان سالم می‌تواند این مشکل را رفع نماید.
5. دلیل چهارمی که به نظر می‌رسد می‌تواند به این مشکلات دامن بزند این است که ما در بسیاری از مواقع نگاه‌مان به دیگران است و کمتر درباره مسائل فکر می‌کنیم و همین‌که دیدیم یک چیزی در جامعه در حال باب شدن است، ولو به این‌که در درون، نیازی به آن احساس نکنیم ولی به خاطر همراهی با جامعه ما نیز در پی آن می‌رویم که در این‌جا توصیه می‌شود مشورت‌های زیادی در این زمینه گرفته شود تا اگر این‌گونه ارتباطات از سر ترغیب اجتماعی و نه از سر نیاز واقعی باشد، بدان نیز واقف شوید.

__________________________________
پی‌نوشت:
1.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، انتشارات آل البیت،، ج 20، ص 18.
2.شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، انتشارات آل البیت،، ج 20، ص 166.

همیشه برای درست کردن مسیر زندگی بر روی راه‌کارهای سلبی نباید تکیه کرد.

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بهترین و تنها مسیر امروزی سرکوب نیازهاست ، البته اگر بخوای به گناه نیفتی. پس الکی دنبال امید واهی و دروغ نباشید ، یخورده به جای این حرفا اگر جراتش رو دارید بین مردم بیاید و حرف دلشون رو بیان کنید،، البته سرکوب حرف مردم هم خیلی وقته انجام میشه!! 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 4 =
*****