معجزات پیامبران الهی را می‌توان از طریق تواتر و قرائنی که وجود دارد قبول کرد.
معجزه یکی از مهم‌ترین ابزارهای شناخت پیامبران الهی است، ولی برخی تلاش کرده‌اند به نحوی آن را انکار کنند. در ادامه در ذیل گفتگویی به یکی از اشکالاتی که در این زمینه مطرح است می‌پردازیم و آن را مورد تحلیل قرار می‌دهیم:
درس دانشگاه در مورد چگونگی اثبات پیامبری یک فرد بود که بعد از درس، یکی از دانشجوها اومد جلو و گفت: استاد اینکه شما گفتید با اعجاز می‌تونید اثبات کنید که یک شخص پیامبره، در زمان کنونی که فایده‌ای نداره!؟
استاد: چرا!؟ مشکلش چیه؟
دانشجو: چون همه معجزات نقل تاریخی هستند و به این نقل‌های تاریخی هم نمیشه اعتماد کرد.
استاد: اگه این ادعای شما درست باشه که باید کل کتاب‌های تاریخی رو بذاریم کنار.
دانشجو: نه استاد، فقط اون‌هایی که عجیب و غریب هستند را باید حذف کنیم.
استاد: یعنی چی عجیب و غریبه!؟
دانشجو: یعنی با عقل هم‌خونی نداره.
استاد: خوب این مطلب رو که ما توی درس گفتم که معجزه مخالف عقل نیست، پس دلیلی برای حذفش از تاریخ وجود نداره.
دانشجو: نه استاد، نمی‌تونم منظورم را بگم، خوب کوه شکافته میشه، شتر ازش بیرون میاد، ماه دو نیم میشه و... خوب طبیعی نیست.
استاد: خوب معجزه همینه دیگه، اگر قرار باشه، معجزه اتفاقی باشه که معمولی باشه و همه کس بتونه انجام بده، دیگه معجزه نیست.
دانشجو: به قول بعضی‌ها مردم عادت دارند که چیزهای عجیب و غریب رو نقل کنن؛ لذا خرافات رو به عنوان معجزه نقل کردن.
استاد: شاید این مطلب بعضی اوقات درست باشه، ولی همیشه اینطوری نیست، مخصوصاً وقتی که یک امری اون قدرگفته بشه که به حد تواتر برسه.
دانشجو: تواتر چیه!؟
استاد: یعنی یک حادثه‌ای از افراد متعددی نقل بشه، به گونه که احتمال اینکه اونا دست به یکی کرده باشن به ما دروغ بگن منتفی بشه، معجزات پیامبران الهی هم اینطور هست، یعنی اون قدر افراد زیادی نقل کردن که دیگه نمیشه بگی همه اونا دروغ گفتن، مثل داستان عصای موسی و ... که یهودی و مسیحی و مسلمان، همه نقل کردن.
دانشجو: برخی از معجزات که اینطوری نیستند، مثل معجزه شق القمر.
استاد: چرا!؟ معجزه شق القمر که متواتره.
دانشجو: شاید برای مسلمون‌ها متواتر باشه، ولی برای غیر مسلمون‌ها که چیزی رو اثبات نمی‌کنه.
استاد: خوب این معجزهها برا یه مسلمان که حجته، ولی برای غیر مسلمون اگر قرینه‌ای وجود داشت باشه، برای آنها هم اثبات میشه، مثل همین شق القمر که شما گفتی، خوب وقتی ناسا میگه ماه از وسط دو نیم شده این خودش شاهدیه که این حادثه اتفاق افتاده[1]. همان طوری که مثلاً ما وجود کوروش و اسکندر و ... خیلی از حوادث تاریخ را به خاطر آثار و قرائنی که داریم قبول می‌کنیم.
دانشجو: خوب استاد باید مردم دیگر مناطق جهان هم این حادثه را می‌دیدند.
استاد: اول از همه، در طول شبانه روز فقط نصفی از مردم ماه را می‌بینند، بعد در اون زمان هم مردم به حوادث آسمان خیلی دقت نداشتن و بهش توجه نمی‌کردن، مخصوصاً با توجه به اینکه این حادثه بدون هیچ سروصدایی اتفاق افتاده، بعدش هم شق القمر که خیلی طولانی نبوده، تا همه مردم به اون توجه کنن.
دانشجو: باشه، ممنون از توضیحاتی که دادید.
استاد: خواهش می‌کنم.
___________________________________________
[1]. برای مطالعه در این زمینه مراجعه کنید به این قسمت.