برهان امکان وجوب، با تصادفی بودن هم خوانی ندارد و اگر شخصی قائل به تصادفی شدن هستی شود، چارهای ندارد که باب علم و دانش را ببندد.
اثبات وجود خداوند متعال، سنگ زیر بنای اعتقادات تمام دینهای الهی است، از اینرو تمام دینها تلاش کردهاند با ادله مختلف وجود خداوند را اثبات کنند. در این میان یکی از مهمترین براهینی که در این موضوع از سوی افراد دیندار ارائه شده است، برهان امکان و وجوب است که در ادامه در ذیل گفتگویی به بررسی آن میپردازیم:
منکر خدا: اصلاً ما دلیلی برای اثبات خدا نداریم.
من: چرا!؟ این همه برهان آوردن که هر کدومش به تنهایی خدا رو اثبات میکنه.
منکر خدا: توی همه این برهانها مغالطه وجود داره.
من: مثلا برهان امکان و وجوب چه اشکالی داره.
منکر خدا: برهان رو بگو، تا بهت بگم اشکالش کجاست!؟
من: به طور یقین در عالم خارج، موجودی هست، این موجود یا در وجود داشتن احتیاج به کسی نداره که میشه واجب الوجود، یا اگر میخواد در خارج وجود داشته باشه، نیازمند به چیز دیگریه که در این صورت بهش میگیم ممکن، و این ممکن هم چون نیازمند هست حتماً باید به وسیله یک واجب الوجود خلق بشه. بر هیمن اساس باید واجب الوجودی باشه، که ما از آن تعبیر به خدا میکنیم.
منکر خدا: اشکال شما همینه، که فکر میکنید که هر ممکنی باید از خارج بهش چیزی داده بشه، تا به وجود بیاد در حالی که اینطوری نیست.
من: یعنی میخوای بگی یک شئ میتونه خود به خود به وجود بیاد؟ بدون هیچ علتی؟
منکر خدا: آره.
من: این که عقلاً محاله، چون چیزی که نیست نمیتونه خودش رو خلق کنه، اگه میتونست چرا خودش رو الان خلق کرد، خوب زودتر خودش رو ایجاد میکرد، یا فردا خودش رو به وجود میآورد؟ همین که الان به وجود اومده یعنی الان اون علت خلقش کرده.
منکرخدا: آقا عقل شما اشتباه میکنه، چون چنین چیزی در عالم خارج اتفاق افتاده، پس نشون میده که ممکن هست.
من: میشه یک مثال بزنی!؟
منکر خدا: بله، فرض کن یه الكترون به سمت پردهای پرتاب شده، ما نمیتونیم محل برخورد اون رو تعيين کنیم، فقط میشه احتمال برخورد به نقاط مختلف رو مشخص کنیم. حالا نقطهای رو در نظر بگیر، كه مثلا احتمال برخورد الكترون با اون 20 درصده، در اين حالت برخورد الكترون با اون نقطه ضروری نيست. يعنی هم می تونه برخورد كنه، هم می تونه برخورد نكنه، پس اين مسئله امری امكانيه. حال، اگر الكترون به اون نقطه برخورد كنه تكليف چيه؟ چيزی كه ضروری نبوده رخ داده، در حالی كه عاملی باعث ترجيح اين عمل نشده. هيچ عاملی باعث نشده كه امكان برخورد الكترون با اين نقطه تبديل به رويداد واقعي بشه؛ هيچ چيز الكترون رو مجبور به برخورد كردن يا برخورد نكردن به جايی نکرده، بلكه تنها احتمال اون رو تعيين میكنه، كه اين خودش مسئلهای امكانیه، نه ضروری. پس تبديل امكان به واقعيت الزاما نياز به عامل خارجی نداره، به همین خاطر برهان شما باطل میشه.
من: الان شما مغالطه کردی!؟
منکر خدا: چیه مغالطهای!؟
من: شما علم انسان رو با عالم خارج خلط کردی.
منکر خدا: یعنی چی!؟
من: اون چیزی که در برهان امکان وجوب بهش توجه شده، وجود خارجی اشیاست که یا واجب الوجودن یا ممکن الوجود، ولی مثال شما مربوط به علم و آگاهی انسانه، یعنی چون من نمیدونم، پس ممکنه، ولی اگر من میدونستم میشد ضروری.
منکر خدا: نه اینطور نیست، واقعاً برخی از چیزها شانسی اتفاق میافته، و چون شانسی هست ضرورتی نداره، پس ممکنه.
من: دقت کن شانس که اصلاً معنا نداره، شما اگر خوب دقت کنی، میبینی که توی آن مثال الکترونها چون شما نمیتونی تمام انرژی رو که به اون وارد میشه بررسی کنی، به همین خاطر میگی احتمال داره با نقطه الف یا ب برخورد کنه، ولی اگر ابزاری میداشتی که بتونه این انرژیها را به خوبی بررسی کنه، قطعاً میتونستی بگی به کدام نقطه برخورد میکنه.
منکر خدا: نه اصلاً اینطوری نیست بعضی چیزها شانسیه.
من: اگر واقعاً شانس وجود داشته باشه، پس چرا دانشمندها اینقدر تلاش میکنند، مطالب جدید را کشف کند، خیلی از مطالبی که شما الان میگی شانسیه، بعدها دانشمندانها پی به علتش میبرن ومیشه یک مطلب علمی، همونطوری که خیلی از مطالب علمی امروز برای مردم قدیم شانسی بوده.
منکر خدا: گیرم حرفت درست، ولی این خدایی که تو الان با این برهان اثبات میکنی چه ربطی به خدایی داره که در ادیان الهی در موردش بحث میشه!؟
من: خوب این یک بحث دیگست، حالا باید دید آیا ادیان هم همین خدای اثبات شده توسط عقل رو ترویج میدن یا خیر، اگر همون اوصاف رو برای خدا اثبات میکنن، میپذیریم و الا دین رو میذاریم کنار، مثلا اگر در مسیحیت میگن 3 خدا، ولی عقل میگه یک خدا، اینجا مسیحیت رو میذاریم کنار، چون تحریف شده، اما اسلام دقیقا همون خدایی رو ترویج میده که توسط عقل و ادله و براهین عقلی قابل اثباته.
منکر خدا:باشه باید بیشتر مطالعه کنم.
من: بله مطالعه خوبه، فقط تعصب رو بذار کنار، موفق باشی.