-شاید باورتان نشود اما آمریکا نیز به اندازه ما از تحریمهای خویش رنج میبرد ...
مسلما این روزها همه متوجه طعم تلخ گرانیها شدهایم، گرانیهایی که ریشه در تحریمهای ظالمانه و کم کاریهای داخلی دارد. شاید خیلی از افراد با موجی از یاس و ناامیدی روبرو شدهاند، تا جایی که حتی نسبت به بقای جمهوری اسلامی تردید نمودهاند. اما جالب است که رسانههای خارجی همسو با آمریکا، بیشتر از خود ما ایرانیها به شکست تحریم ها اعتقاد دارند. بیش از 15 رسانه مطرح آمریکایی و صهیونیستی، اعتراف به شکست تحریمهای ظالمانه نمودهاند. برای مثال خبرگزاری رویترز که یکی از معتبرترین خبرگزاریهای بین المللی است در مقالهای 5 دلیل بر شکست تحریمهای ظالمانه آمریکا ذکر کرده است. [1]
این خبرگزاری هدف ترامپ در ایجاد تحریمها را، رساندن اقتصاد ایران را به نقطه فروپاشی کامل میداند تا حضور منطقهای ایران در سوریه، عراق و یمن قطع گردد و رفتار ایران عوض شود. موضع رسمی کاخ سفید این است که با افزایش فشار اقتصادی و سیاسی، ایران را به میز مذاکره بازگرداند تا برجامی دیگر شکل بگیرد، برجامی که نام ترامپ بر روی آن وجود دارد. در این مسیر ترامپ تمام سیاستهای مختلف خویش را بکارگیری خواهد نمود تا اینکه ایران را مجددا پای میز مذاکرات بیاورد، مذاکراتی که نه تنها در مورد صنعت هستهای، بلکه در مورد تمامی صنایع دفاعی و موشکی میباشد. هنگامی که ایران به این مرحله برسد عملا به مستعمره آمریکا تبدیل شده و دیگر توان خنثی نمودن نقشه دشمنان در خاورمیانه را نخواهد داشت. ترامپ با تمام توان در پی این موضوع است اما به پنج دلیل این کار شدنی نیست و استراتژی ترامپ با شکست مواجه خواهد شد:
دلیل اول:
طبق اظهار نظر ترامپ قرار بود در 13 آبان 1397 نفت ایران به صفر برسد اما نه تنها این امر محقق نشد بلکه 8 کشور دیگر نیز از تحریمهای آمریکا معافیت دریافت کردند[2] که این خود یک عقب نشینی مشهود است. همچنین ایران که در بهترین شرایط روزانه 2میلیون و چهارصد هزار بشکه صادرات نفت داشت، در حال حاضر با وجود تحریمهای گسترده و اعمال فشارهای مختلف، فقط حدود 700 هزار بشکه کاهش صادرات نفت داشته و هم اکنون بین یک میلیون و پانصد تا دو میلیون بشکه نفت صادرات موفق دارد. عربستان نیز با وجود ادعای جایگزین نمودن صادرات نفتی ایران، به اذعان کارشناسان بین المللی توانایی افزایش تولید نفت تا دو میلیون بشکه در روز را ندارد.
از طرف دیگر نوسانات مختلف قیمت نفت در بازارهای جهانی و تغییرات بالای آن خود نشان دهنده بازاری شکننده و ثبات ناپذیر است که کاملا بیانگر آشفتگی بازار جهانی نسبت به کاهش صادرات نفت ایران میباشد. شاید شرایط به ظاهر به نفع آمریکا باشد اما بی ثباتی فزاینده بازار نفت جهانی، خود دلیلی بر عدم اجرایی شدن تصمیمات ترامپ است.
دلیل دوم:
تجارت ترامپ با چین و تحریم اقتصادی آمریکا علیه روسیه باعث میشود پکن و مسکو کمتر با واشنگتن در مورد ایران کار کنند. علاوه بر این، کاخ سفید نمیتواند بر همکاری اتحادیه اروپا که مذاکرات هستهای را با ایران در سال 2003 آغاز کرده است، حساب کند و برجام را یکی از دستاوردهای سیاست خارجی خود قرار دهد. علاوه بر این، اتحادیه اروپا به طور روزافزونی تحریمهای خارجی را تهدیدی برای هویت و استقلال خود میداند.
این تحریمهای ظالمانه آمریکا که بسیاری از کشورها آن را نوعی دخالت در امور خویش میدانند موجب منزویتر شدن آمریکا شده است و ایران میتواند از همین نگرشی که در دنیا نسبت به آمریکا ایجاد شده استفاده کند و با برقراری رابطههای تجاری با کشورهای غیر همسو با آمریکا، به منزویتر شدن آمریکا دامن بزند. این اقدامات ترامپ در نهایت به ضرر آمریکا بوده و موجب مشکلات فرآوانی از جمله ایجاد انگیزههای قوی برای تغییر سیستم وابستگی مالی به دلار در دنیا شود، مطلبی که در دلیل سوم مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
دلیل سوم:
تحریمهای ایالات متحده زمینه سازی برای تغییر تاریخی در سیستم مالی جهانی را ایجاد کرده است. برای چندین دهه، دلار آمریکا بر بازارهای مالی بین المللی غالب بوده است. با این حال، خروج آمریکا از برجام کشورهایی مانند روسیه، چین، هند و ترکیه را به استفاده از ارزهای محلی خود برای تجارت با ایران تشویق کرده است. این رفتار آمریکا موجب منزوی شدن این کشور میشود بصورتی که بسیاری از کارشناسان معتقدند آینده دلار در بازارهای جهانی بخاطر اقدامات ترامپ به خطر افتاده و طبق برخی آمارها دلاری که سلطه آن بر بازارهای جهانی تا بیش از 90 درصد رفته بود هم اکنون کمتر از 60 درصد بازار جهانی را دارد. بنابراین تحریم های آمریکا بر علیه روسیه و چین و ایران نه تنها نمیتواند موفقیت آمیز باشد بلکه حتی میتواند پایانی بر دوران اقتدار آمریکا باشد. در نهایت میتوان گفت آمریکا با بازی تحریم در حقیقت ریسک بزرگی را قبول کرده که اگر در مسیر تحریم ناموفق ظاهر شود نتیجهای جز نابودی برای خویش به ارمغان نخواهد آورد.
گسترش پیمانهای مالی دو جانبه را میتوان اصلیترین خطری دانست که آمریکا در مسیر تحریمهای ایران تجربه میکند. با توجه به اینکه سلطه کنونی دلار در جهان در کنفرانس برتون وودز بر اساس فریبکاری آمریکا شکل گرفت و همه کشورهای دنیا متوجه این فریبکاری هستند، در صورتی که ریسک کنار گذاشته شدن دلار از مبادلات بین المللی کاهش پیدا کند همگی شاهد سقوط دلار و فروپاشی آمریکا خواهیم بود . چرا که در صورت فروپاشی پایبندی تجارت جهانی به دلار، ارزش آن از بین رفته و ایالات متحده آمریکا با 20/000/000/000/000 دلار بدهی عملا بزرگترین بدهکار دنیا شده و نابود میشود.
بنابراین ریسک کنار گذاشته شدن دلار از مبادلات جهانی برای آمریکا بسیار بالاست و شاید بتوان به جرات گفت بهترین اقدامی که ایران میتواند در راستای تضعیف آمریکا در منطقه انجام دهد، مذاکره در جهت حذف دلار از تبادلات و ایجاد پیمانهای پولی دو جانبه است که مسلما این اقدام موجب ایجاد دومینوهای گسترده در حذف دلار خواهد شد و برکات بسیار زیادی را در پی خواهد داشت.
دلیل چهارم :
طرفین باقی مانده در برجام، این توافق را به عنوان ابزاری برای مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا، مورد توجه قرار میدهند. این به دلیل این واقعیت است که برجام یک توافق چندجانبه است که توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد پشتیبانی میشود که دولت ترامپ آن را یک جانبه ترک کرده و در حال تلاش برای مجازات سایر کشورها در صورت اجرای آن است.
در صورتی که ایران بتواند با طرح شکایت در مجامع عمومی و با کار رسانهای قوی افکار عمومی را به سمت خود سوق دهد، مسلما آمریکا منزویتر خواهد شد. در حال حاضر ایالت متحده آمریکا تنها با استفاده از قدرت رسانهای خویش و سناریوهای ساختگی، جهت دهی افکار عمومی دنیا را در دست دارد و اگر ایران بتواند در این این مسیر قدم بردارد و بدعهدیهای آمریکا را در ابعاد جهانی منعکس نماید مسلما آمریکا منزویتر از شرایط فعلی خواهد بود.
البته اگر ایران در این مسیر اقدامی انجام ندهد، آمریکا با قدرت رسانهای که دارد مطمئنا کشورهای جهان را برای تحریمهای بیشتر در قبال ایران متقاعد میسازد. بنابراین لازم است تا دولت ایران با استفاده از فرصت ایجاد شده با تمام توان بدعهدی آمریکا را نشان داده و افکار عمومی جهان را با خود همراه سازد.
دلیل پنجم:
متحدان قدرتمند ایالات متحده مانند اتحادیه اروپا و ژاپن همچنان از برجام پشتیبانی میکنند. تنها تعدادی از متحدان منطقهای ( یعنی عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل ) از تصمیم ترامپ برای خروج از این معامله حمایت کردند، در حالی که سایر بازیکنان منطقهای همچون ترکیه، عمان و عراق همچنان از این توافق حمایت میکنند. همزمان، تحولات در سایر بحرانهای منطقه ای به نفع ایالات متحده و متحدان آن در جریان نیست: بشار اسد، با حمایت روسیه و ایران، برنده جنگ داخلی میشود؛ کمپین ایالات متحده در افغانستان شکست خورده است. عربستان سعودی قادر به شکست حوثیهای حمایت شده از تهران در یمن نیست و قطر نیز بر محاصرههای تحت رهبری سعودی فائق آمده است. این تحولات باعث میشود که تهران راه حلهایی برای مقابله با تحریمهای اعمال شده توسط واشنگتن پیدا کند.
شاید بتوان اصلیترین عامل اخلالگر اقتصادی برای ایران را عربستان دانست که عملا با اجرای فرامین ترامپ، قصد جبران کاهش تولید نفت ایران را دارد اما نکته مهم اینست که این کشور نیز خود در بحران بزرگی به سر میبرد و با واگذاری حدود دو سوم ذخایر ارزی خود به آمریکا، عملا آشفتگی شدیدی را تجربه میکند.
تمام اینها را باید کنار تحرکات نظامی آمریکا گذاشت، آمریکایی که روزگاری با خبر حرکت ناوگان دریایی خویش، دولتها و کشورها ساقط میشدند، امروزه شاهد بدترین تحقیرها است، به گونهای که نه تنها پایگاههای نظامی آمریکا و ناوهای وی تهدید برای ایران نیست، بلکه خود فرصت مهمی است که عامل بازدارندگی دارد، به این صورت که عملا تمامی پایگاههای نظامی آمریکا و ناوهای آن ، تبدیل به یک سیبل و هدف برای ایران شده است و این حقیقت، خوابی آشتفته تعبیر برای آمریکا است که وعده نابودی آن را میدهد.
جمع بندی:
مسلما تحریمهای آمریکا، علی الخصوص در بعد روانی در جامعه ما اثرگذار بوده و موجب ایجاد موجهای گرانی خواهد شد، اما آمریکا توان ادامه دادن این فشارها و تحریمها را ندارد و روز به روز منزویتر از قبل میشود و البته در صورتی که سیاستگذاریهای صحیح در بین دولتمرادن اتخاذ شود، تحریمهای ظالمانه نه تنها تهدیدی برای اقتصاد ما نخواهد بود بلکه فرصتهای بسیار بزرگی را برای ما رقم خواهد زد.
در پایان یادداشت خود را با این آیه قرآن به پایان میرسانم:
« فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً ، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْر»[3]
(ترجمه: پس (بدان كه) با هر سختى آسانى است. آرى، با هر دشوارى آسانى است)
پی نوشت: