- در زمان کنون هیچ معجزهای رخ نخواهد داد، زیرا معجره در زمان انبیا و برای تشخیص صادق بودن آنها بود، اما در زمان کنونی که پیامبری نخواهد آمد، معیار عقل و تفکر بشر است.
سوال: برخی با حالت تمسخر میگویند: «چرا الان معجزهای رخ نمیدهد؟ خدا دریا را برای موسی شکافت تا چند صد یهودی را نجات دهد؛ ولی همین خدا اجازه داد شش میلیون یهودی توسط هیتلر کشته شوند».
پاسخ تفصیلی:
خداوند متعال انسان را آفرید و برای رشد و تعالی او دستوراتی را قرار داد و به وسیله انبیا آن دستورات را به انسان رسانید. انبیا انسانهای خودساخته و پاک و مطهری بودند که خداوند متعال آنها را از میان بشریت انتخاب کرد تا آن دستورات را به آنان القا کرده و آنان نیز به مردم برسانند. همه پیامبران الهی نیز تمام تلاش خود را برای هدایت بشر و تربیت او و رهانیدن انسان از اوهام و خرافات و آزاد کردن او از یوغ بندگی شیاطین و نفس و شهوات انسان به کار گرفتند.
مردم نیز برای شناخت انبیا و تشخیص راستگو از دروغگویان مدعی نبوت، به نشانهای از جانب خداوند متعال نیاز داشتند تا بتوانند با آن نشانه مدعیان نبوت را محک زده و مدعی راستین نبوت را تشخیص دهند. بر این اساس خداوند متعال نیز از انبیای راستین خود حمایت کرده و نیرویی به آنان بخشید که بتوانند کاری عجیب و خارقالعاده انجام دهند که بشر از انجام آن عاجز بود، تا انجام این کار نشانهای باشد بر صدق دعوای نبوت آنان.
به همین خاطر در کتب کلامی معجزه به امری خارق العاده که بشر از انجام آن ناتوان بوده و همراه با ادعای نبوت است، تعریف شده است.[1] پس هم باید کاری خارق العاده باشد که بشریت در طول تاریخ از انجام آن ناتوان باشد و هم باید با دعوای نبوت همراه باشد. بنابراین، انجام معجزه تنها برای اثبات نبوت است نه نجات جان بشر یا هر دلیل دیگر.
اگر موسای کلیم(علیهالسلام) دریا را شکافت صرفا برای نجات جان یهودیان نبود، اگر عیسای مسیح(علیهالسلام) مرده را زنده میکرد و مریضان را شفا میداد صرفا برای آرام کردن دل مردم نبود، بلکه برای اثبات نبوت و صدق ادعای خود بود. لذا حال که نبوت ختم شده است و دیگر پیامبری نداریم، هرگز معجزهای هم نخواهیم دید، چون بشر دارای عقل و درایت است و باید خود ادیان را مطالعه کند و به درستی بیاندیشد و راه خود را انتخاب کند.
البته هر از چند گاهی ما از ائمه اطهار(علیهمالسلام) در حرم مطهر آنان و یا از بزرگان دین کراماتی میبینیم، درست مثل آنچه از انبیای الهی رخ داده، مثلا کور مادرزاد یا فلج مادرزاد در حرم ائمه اطهار(علیهمالسلام) شفا مییابد و... اما این موارد دیگر معجزه خوانده نمیشود، زیرا رکن دوم که دعوای نبوت است را به دنبال ندارد.[2]
با این توضیح پاسخ بسیاری از مردم که دین را به تمسخر و بازی گرفته و میگویند چرا الان معجزهای رخ نمیدهد، داده میشود؛ زیرا الان نیازی به معجزه نیست، نبوتی در کار نیست تا نیازی به معجزه باشد. لذا این جمله که :«خدا دریا را برای موسی شکافت تا چند صد یهودی را نجات دهد؛ ولی همین خدا اجازه داد شش میلیون یهودی توسط هیتلر کشته شوند» از روی خرد و تامل نیست، زیرا آنجا هم که دریا شکافت، برای نجات یهودیان نبود، بلکه برای اثبات نبوت و دلگرم شدن مردم به نبوت بود و الان این کار ضرورتی ندارد.
یا اینکه برخی میگویند اگر اسلام حق است چرا مثلا در میانمار معجزهای رخ نمیدهد و همه بوداییان خشک نمیشوند؛ یا اسرائیلیان نابود نمیشوند و... این سخنان بسیار بیپایه و اساس است و اصلا از روی عقل و فهم و درایت نیست، زیرا حقانیت یک دین به استدلال و براهین اوست نه انجام معجزه و خشک کردن افراد دیگر.
بنابراین در زمان کنونی عقل و فکر تعیین کننده حقانیت و راه درست از نادرست است؛ انسان باید با تفکر عقلی ابتدا به این سوال پاسخ دهد که آیا خدایی وجود دارد یا خیر، سپس به این فکر کند که آیا دین ضرورت دارد یا خیر، سپس در میان ادیان موجود دین حق را انتخاب کرد و بر اساس آن عمل کند تا در آخرت سعادتمند باشد. یعنی در زمان کنونی معیار حق و باطل بودن همه ادعاها عقل و تفکر بشر و براهین اوست.
____________________________________________________
[1]. آيت الله سبحانى، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، المركز العالمي للدراسات الإسلامية - قم، چاپ: سوم، 1412ق، ج3، ص 69.
[2]. همان.
برخی از مردم که دین را به تمسخر و بازی گرفته، میگویند: «چرا الان معجزهای رخ نمیدهد، مثلا خدا دریا را برای موسی شکافت، تا چند صد یهودی را نجات دهد؛ ولی همین خدا اجازه داد شش میلیون یهودی توسط هیتلر کشته شوند». اما این سخن از روی خرد و تامل نیست، زیرا انجام معجزه برای اثبات نبوت است، نه نجات جان مردم؛ آنجا هم که دریا شکافت، برای نجات یهودیان نبود، بلکه برای اثبات نبوت و دلگرم شدن مردم به نبوت بود و الان این کار ضرورتی ندارد.