-ادعا شده خداوند به مخالفان خود توهین کرده و آنها را عامدانه در کوری نگه داشته است، اما این ادعا درست نیست و مخالف آیات قرآن است.
شبهه: خداوند در قرآن به مخالفان خود توهین کرده است و فرموده: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ [انفال/22] بدترین جانوران نزد خدا کسانی هستند که (از شنیدن و گفتن حرف حق) کر و لالند که اصلا تعقل نمیکنند»، خدا عامدانه برخی را در ناشنوایی نگه میدارد تا در نتیجه عذاب دردناک و سختی در جهنم داشته باشند، آیا این با عدالت خداوند در تضاد نیست؟
برای پاسخ به این شبهات لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
1. فرهنگ گفتار قرآن بر مبنای ادب و رعایت حرمتهاست تا جایى كه پیروان خود را از دشنام و ناسزا حتى در سخن با كفار و مشركان نهی کرده و به مؤمنان دستور داده زیبا سخن بگویند. آنچه در شبهه به عنوان توهین، فحش یا ناسزا آمده در واقع هیچیک از این موارد نیست؛ بلکه تشریح حال، صفات یا تشبیه رفتار واقعی اشخاص است. اگر بیان صفتی ناخوشایند است، به دلیل پلیدی آن رفتار است و عیبی برای همان فرد محسوب می شود، نه بیان کنندهی مطلب.
2. خداوند متعال همه انسانها را بر فطرت پاک توحیدی خلق کرده است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا [روم/30] پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده است» يعنى همهى انسانها فطرتا مىدانند خالقى دانا و توانا دارند، لكن بشر به مقتضاى مختار بودنش، از فطرت پاک و الهی خویش دور می شود و بر خلاف مقتضای آن عمل می کند؛ لذا خداوند برای مجازات، او را در گمراهی بیشتر قرار می دهد. علامه طباطبایی (ره) در ذیل آیه 2 سوره بقره چنین مینویسد: «همانگونه که متقين داراى دو هدايتند، كفار و منافقين هم داراى دو ضلالت، و منافقين داراى دو كورى هستند، يكى ضلالت و كورى اول، كه باعث اوصاف خبيثه آنان از كفر و نفاق و غيره شد، دوم ضلالت و كورىاى كه ضلالت و كورى اولشان را بيشتر كرد، خداوند اولى را به خود آنان نسبت داده، و دومى را به خودش، كه به عنوان مجازات دچار ضلالت و كورى بيشترىشان كرده است، و چون هدايت دومى متقين به وسيله قرآن صورت مىگيرد، معلوم میشود هدايت اولى قبل از قرآن بوده، و علت آن سلامت فطرت بوده است»[1] بنابراین خداوند هیچگاه بندگانش را در کوری نگه نمی دارد تا عذاب آنها بیشتر شود، بلکه این مجازات به واسطه اعمال مجرمانهای است که بر خلاف فطرت پاک خویش انجام داده اند و اتفاقا عدالت خداوند هم همین را اقتضا دارد که مجرمان را مجازات کند و نیکوکاران را به مراحل بالاتر هدایت رهنمون کند.
3. شأن نزول آیه 23 نیز موید گفتار علامه طباطبایی است؛ چرا که در تفاسیر پیرامون شأن نزول این آیات چنین آمده: جمعى از بتپرستان لجوج نزد پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) آمدند گفتند: اگر جد بزرگ ما «قصى بن كلاب» را زنده كنى و گواهى به نبوت تو دهد، ما همگى تسلیم خواهیم شد؛ آیه فوق نازل شد و گفت اگر اینها همین سخن را از روى حقیقت مى گفتند، خداوند به طرز معجزآسائى این كار را براى آنها انجام مى داد .ولى آنها دروغ مى گویند و بهانه مى گیرند و هدفشان شانه خالى كردن از زیر بار حق است و حتی اگر خداوند خواسته آنها را بپذیرد و سخنان حق را بیش از این به گوش آنها بخواند و یا جدشان قصى بن كلاب را زنده كند و گواهى او را بشنوند، باز روگردان مىشوند و اعراض مىكنند.»[2] این جمله ها در باره كسانى است فطرت پاک خدایی خویش را زیر پا گذاشته و بر خلاف آن عمل کرده اند، آنها بارها سخنان حق را شنیدهاند و آیات روحپرور قرآن به گوش آنها رسیده و محتواى عالى آن را فهمیده اند، ولى باز بر اثر تعصب و لجاجت در مقام انكار بر آمدند، چنین افراد شایستگى هدایت را -بر اثر اعمالشان- از دست دادهاند و دیگر خدا و پیامبرش را با آنها كارى نیست.
__________________________________________________
پی نوشت
[1].علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه، قم، ج1، ص70.
[2]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الكتب الإسلامیه، ج7، ص123.
شبهه: ادعا شده خداوند به مخالفان خود توهین کرده و آنها را عامدانه در کوری نگه داشته است.
پاسخ:
1. آنچه در شبهه به عنوان توهین، فحش یا ناسزا آمده در واقع هیچیک از این موارد نیست؛ بلکه تشریح حال، صفات یا تشبیه رفتار واقعی اشخاص است.
2. خداوند متعال همه انسانها را بر فطرت پاک توحیدی خلق کرده است، خداوند هیچگاه بندگانش را در کوری نگه نمی دارد تا عذاب آنها بیشتر شود، بلکه این مجازات به واسطه اعمال مجرمانهای است که بر خلاف فطرت پاک خویش انجام داده اند.