- برای فرد معلومالحالی که معیار و محور در تمام ابعاد یک حکومت، به میل او منوط و مشروط شود، آیا وصفی جز مستبد و خودکامه را میتوان بهکار برد؟
شاید بعضی تصور کنند که توصیفاتی مثل «مستبد»، «دیکتاتور»، «خودکامه» و ... برای «رضا شاه پهلوی» اغراقگونه است و از روی تعصب بیان میشود! اما حقیقت این است که او مصداق کامل و برجستهی این صفات است و این ادعا با مراجعه به واقعیات تاریخی، قابل تصدیق است.
«مهدیقلی هدایت» مشهور به « مخبرالسلطنه» که بیش از شش سال در حکومت پهلوی اول، نخست وزیر بود در کتاب خاطراتش مینویسد: اسم حزب، پیش پهلوی نمیشود برد! روزی در هیئت [دولت] فرمودند هر مملکتی رژیمی دارد، رژیم ما یک نفره است!»[1] وی توضیح این کلام را در بخش دیگری از کتابش اینگونه بیان میکند: «آن فرمایش که هر مملکتی رژیمی دارد، رژیم ما یک نفره است به تمام معنی، جلوه گر شد. عامه مغلوب، مجلس مرعوب، ناطقین ندای تثلیث در سراسر مملکت درانداختند. خدا، شاه، میهن، دیانت که اساس اخلاق است از قلم افتاده، اوامر منسوخ، نواهی رواج یافت، مشتریان فواحش میدان یافتند، موج آزادی در استخر رامسر اوج گرفت!»[2]
نگاهی به عملکرد رضا قلدر در مدت پادشاهیاش نشان از اعتقاد راسخ او به «رژیم یک نفره» داشت و به این ترتیب همهی افراد حکومت و مملکت را هیچ میانگاشت؛ برای رضا شاه، معیار و محور در خوب یا بد بودن، افکار و امیال خودش بود و بس!
پینوشت:
[1] مهدی قلی خان هدایت (مخبرالسلطنه)، خاطرات و خطرات، ص 403
[2] همان، ص 434