مرگ تدریجی یک رویا!

17:14 - 1392/03/13

رهروان ولایت ـ یک روز خواستم ببینم واقعا دوستم داره یا نه به یکی از دخترهای اد لیستم گفتم بیا جلو او ادعا کن که مرا می خواهی و من هم تو رو!!! ببینیم عکس العمل ش چیست؟...

توهم

سلام...
نمی دانم موضوع من مربوط به اینجا می شود یا نه، ولی الان داغونم و نیاز به کمک دارم...مشکلی که من دارم الان نزدیک به 8 سال است که گرفتارش هستم و بعد خدا هیچ امیدی به کسی که بخواهد به من کمک کند ندارم...
من  27 سالم هست..تا قبل از 19 سالگی هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشتم...تنها بودم طوری که گاهی از شدت تنهایی می خوابیدم تا بیش از این احساس تنهایی آزارم ندهد...تا اینکه پایم به نت...چت باز شد!!! جایی که مرا برای همیشه بدبخت کرد!
تو چت با یک دختری از ...به اسم رویا آشنا شدم!من20 سالم بود و او 17 ساله بود...از آنجایی که واقعا نیاز به همدم داشتم این دختر شد همه کس من! شد دنیای من! میدانید که عشق اول پاکترین عشق است .و این دختر شد اولین عشق من!!!چه اشتباهی!!!ولی شد!به وی چند بار پیشنهاد ازدواج دادم ولی همیشه می گفت تا کنکورم تمام نشود من نمی توانم در مورد آینده فکر کنم....خیلی دختر درس خوانی بود
شاید جزء سه دانش آموز اول رشته خودش بود...من هم می گفتم این قدر به پایش صبر می کنم تا که نظرش را نسبت به خودم برای ازدواج جلب می کنم...واقعا می خواستمش! برای همیشه!برای یک عمر!
هیچ وقت به خودم و عشق پاکی که به وی داشتم اجازه این را ندادم که فکر غلطی در موردش از ذهنم بگذرانم....چندین بار به وی پیشنهاد ازدواج دادم ولی هر بار جواب مشابهی به من می داد...
دختری بود که ظاهر و تیپ و قیافه و تحصیلات عالی  برایش معیار خیلی مهمی محسوب می شد که من حداقل از لحاظ ظاهر احساس می کنم پسندش نمی شدم...با حرفهایش حالا نمی دانم به قصد بود
یا نه من مقایسه می شدم و نداشته هایم همیشه  جلو چشمم می آمد!چه قدر با حرف هایش اشک ریختم و به وی نگفتم!!! تحمل کردم بخاطر عشق پاکی که به وی داشتم!!!گفتم به خودم که فلانی غصه نخور یک روز خودش میفهمد که چقدر دوستش داری!!!ولی هیچ وقت نفهمید!!!! تا اینکه یک روز گفت دوستش . داداشش را به وی پیشنهاد داده...داداش دوستش  دانشگاه تهران پزشکی می خواند...ولی جواب رد داده بود . بعد از مدتی من و او که هر روز سه بار چت می کردیم رابطه مان رسید به هفته ای 2 بار چت! یک روز خواستم ببینم واقعا دوستم داره یا نه به یکی از دخترهای اد لیستم گفتم بیا جلو او ادعا کن که مرا می خواهی و من هم تو رو!!! ببینیم عکس العملش چیست؟؟؟گفتم به وی! قاطی کرد...نمیدانم  به دختره چه گفته بود که فقط به من گفت فلانی تو هرگز نمی توانی رویا را فراموش کنی!!!واقعا آن دختر
طوری مرا  شناخت که من هنوز تازه دارم به حرفش می رسم!بعدش رویا آمد با من حرف زد به زور،و به شدت دلش از دستم پر بود گفت فلانی من دوستت دارم بعد هم رفت! تا چند روز قهر بود تا به هرحال دلش را بدست اوردم و بخشید
از وی تلفن خواستم چند بار یک بار هم برگشت به من گفت من از آن دخترهایی نیستم که یواشکی میروند مخابرات و زنگ می زنند به دوست شان،...خدا می داندته دل  من جز عشق پاک نبود....هر کاری کردم که باورم کنه که می خواهم ...اما نکرد!!!! غرورم شکست!
هر دو سایه پدر در یک سال و یک فصل از بالای سرمان برداشته شده بود..شاید یکی از دلایلی که یک مقداری همدیگر را درک میکردیم همین موضوع بود! روز آخر که می خواست برود گفت می خواهم بشینم درس بخوانم نت نمی آیم تا بعد کنکور...و این یعنی اینکه رابطه به کل کات شود چون من جز نت هیچ دسترسی دیگری به وی نداشتم!به من قول داد بعد کنکورش برمی گردد!هر کاری که از دستم بر آمد کردم! ولی رفت! او رفت و غرورم شکست! خرد شدم...نه تنها تنهاتر از قبل شدم بلکه هم غرورم شکست هم اعتماد به نفسم را از دست دادم هم عشقم را..هیچکس را نداشتم که با او درد و دل کنم....پدرم هم نبود!!! خجالت هم می کشیدم به کسی دردم را بگویم تا شاید آرامم کند...6 ماه بعد اینکه رویا رفت خواهرش آمد گفت که رویا دیگر نمی اید و دیگر منتظر نباش!!! الان 8 سال از رفتن کسی که هنوز که هنوزه همه وجودم است می گذرد! ذره ایی از عشقی که به وی داشتم کم نشده!!! تو این 8 سال نابود شدم...نمیتوانم دیگر کسی راکنار خودم ببینم! 2 سال قبل با یک خانمی نامزد کردم ولی به خاطر همین منجر به شکست شد و از هم جدا شدیم چشمم را که باز می کردم میدیدم کنارم این خانم است آرزویم این بود که به جایش رویا کنارم باشد....واقعا نمی توانم به کسی نزدیک بشوم...نمیتوانم به کسی احساسی پیدا کنم....وجود
کسی نمیتواند جایش را پر کند  تو را خدا کمکم کنید...

پاسخ

سلام
دوست گرامی نامه شما هم مثل معشوقه تان رویایی به نظر می رسد ولی در هر صورت من به نامه تان پاسخ می دهم، کسی که باید به شما کمک کند خودتان هستید نه شخص دیگر،شما باید از تلقین یک عشق خیالی به وجود خود خودداری کنید. اینکه می فرمایید عشق مقدس، اصلا عشقی در کار نبوده است که پاک باشد یا غیر پاک، شما چطور به شخصی که نه دیدید و نه اساسی با وی حرف زدید و نه از خانواده ش خبر دارید به وی عاشق شدید (اصلا شاید دختر نبوده)
لذا شما باید این عشق خیالی و رویایی را از سرتان بیرون کنید و در دنیای واقعی زندگی کنید. شما با این کار زندگی تان را نابود کردید و بدون دلیل و به خاطر یک توهم از نامزدتان جدا شدید در حالیکه رویا همان کسی بود که کنارت بود نه در فکرت اما شما بدون تفکر قدرش را ندانستی واز دست دادی به خاطر همین بهتر است این بار قبل از ازدواج این توهم را از سرت بیرون کنی و بعد نسبت به ازدواج اقدام کنید برای این منظور بهتر است قبل از ازدواج به یک مشاور روانشناس مراجعه کنید

......

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر عشق مجازی
نویسنده عشق مجازی در

دوست عزیز سلام
من یک دخترم و تجربه مشابه شما رو داشتم و درکتون می کنم.
من هم با آقایی آشنا شدم که خیلی شبیه خودم بود,من و او به هم علاقه مند شدیم.
ما هم جدا شدیم,هنوز هم که هنوزه من برخی شبها شدیدا گریه می کنم و دو سال افسرده ام.
شما تنها یک راه داری اینه که عاشق خدا شی..
پتانسیل این عشق رو دارید چون از قلبتون شروع میشه..درکتون می کنم..
عاشق خدا شو..دنبال خدا برو..از او کمک بخواه..آرومت می کنه و عاشقت می کنه.
قبل از اینکه دل خود را برای پذیرش کسی آماده نکردی سراغ هیچکس نرید.
اما اگه یک دلشکسته ای مثل خودتون برای ازدواج پیدا کردی ک عشقش هم پاک باشه,برای ازدواج با شما مناسب تره چون با هم می تونید قلبهای شکسته تون رو کنار هم بذارید و مرهم هم باشید.

تصویر sahel64
نویسنده sahel64 در

واقعا متأسفم,پستتو که خوندم گریه کردم امیدوارم به بهترینا تو زندگی برسی چون لیاقتشو داری

تصویر پسر
نویسنده پسر در

یک خاطره واقعی
تو خوابگاه دانشگاه تهران بودیم
یکی از بچه ها به عنوان شوخی با یه شماره ایرانسل به یکی از بچه های خوابگاه (که خیلی ادعای زرنگی هم داشت) زنگ میزنه و با صدای دخترونه باهاش حرف میزنه
برخلاف انتظار این بنده خدا اصلا متوجه نشد که طرفش پسره و دختر نیست
این تلفنها یک ماه ادامه داشت تا جایی که بعد از حدود یک ماه پسره کاملا عاشق میشه و آدرس میگیره و خانوادش از شهرستان میان تهران که برن تبریز برای خواستگاری
وقتی خانواده این بنده خدا از شهرستان پاشدن اومدن تهران تازه دل بچه های خوابگاه به رحم اومد و بهش گفتن که تمام قضیه یه شوخی بوده
طرف باورش نمیشده که این یه شوخی بوده تا اینکه تمام جزییات این رابطه کذایی رو براش گفتن حتی حرفایی که بینشون ردوبدل شده رو گفتن تا ایشون پی ببره چه جور سر کار رفته
اصلا از کجا میدونی اون کسی که باهاش چت میکردی دختر بوده یا اون کسی بوده که تو انتظارشو داشتی
کمی فکر کن و بدون کسی لایق توست که تو رو همون جوری که هستی بخواد و عشقت رو درک کنه. و کسی که درک عشقت رو نسبت به خودش نداره لایق تو نیست

تصویر مهسا
نویسنده مهسا در

ازخوندن سرگذشتت ناراحت شدم.ولی احتمال اینکه طرفت پسر بوده زیاده چون حتی شماره هم نداده که صداشو بشنوی وحتی شمااونو ندیدی.چیزایی که توچت معمولا رد وبدل میشه همش دروغه.بهتره به خودت بقبولانی که رویا واقعا یه رویا وخواب شیرین بوده واز امروز وارد دنیای واقعی بشید .یاد خدا وورزش وتفریح با خانواده ودوستان سالم میتونه کمکتون کنه.به همسری فکرکنین که شمارا همونطوری که هست بپذیره نه اینکه بخواد از چهره یا تحصیلاتتون ایراد بگیره.شاد وموفق باشید.امیدوارم به زودی نیمه گمشده تون را بیابیدواحساس ارامش وخوشبختی کنید.

تصویر شیطون بلا
نویسنده شیطون بلا در

باور کن سرکار بودی دختری در کار نبوده
بنده خودم گرچه الان پشیمانم 10 سال پیش 50 نفر رو همینجوری بمدت 2 سال سر کار گذاشتم.
الانم که الانه بعد از 10 سال پی ام میدند و حالم رو جویا میشند اما نمیدونند که پسر بودم!
البته اسم من رویا نبود!

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام
8ساااااااااااااااااااااااااااااااااال؟

عشقتو به نفرت تبدیل کن
اون اگه واقعا دختر بوده و هر روز3ساعت باهات چت میکرده مطمئنا اونم عاشقت شده بوده و نمیتونسته انقد راحت ولت کنه
پس اون دختر نبوده و تو سرکار بودی
برو پی زندگیت
ول کن
رویا رویا
تو انگار تو این زمانه زندگی نمیکنی........

تصویر یاسمن
نویسنده یاسمن در

من نمیخوام سرزنشت کنم
میدونم الان با خوندن این نظرا داری میگی هیچکی درکت نمیکنه
اما ببین مشکل رو به اندازه ای که هست ببین!
نه بزرگتر
اگرهم عشقی وجود داشت
تموم شده
8ساله که تموم شده!
و تو تو گذشتت موندی
تموم کن رویا رو
واقعیت رو شروع کن

تصویر مرواریدراد

سلام دوست گزامی

اون کسی که به دنبالش بودی برای باهم بودن///از اول هم مال هم نبودین

غصه نخور چون این اینجور عشقا بی معنی ومجازی هستن...پس دنبال عشق حقیقی بگرد...بقول مولانای عزیزمان که گفته:هین رها کن عشقهای صورتی....

دستتاوبه زانوهات بزن ومحکم بگو یاعلی....

موفق باشی...

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

داستان تعریف کرده هممون سرکاریم؛ ولی اگه راسته من فک می کردم من خیلی سادم نگو احمق تر هم هست

تصویر یه دختر
نویسنده یه دختر در

سلام منم یه همچین گذشته ای داشتم:( کاملا میتونم درک کنم چی کشیدی...:(منم تو این نتا عاشق یه پسر شدم...
اسمش نیما بود...دلم هنوزم واسش پر میکشه...
مطمئنم دلیل اینکه از خدا دور شدم و کس دیگه ای تو زندگیم نمیاد دل خودمه که اسیر یه احساسه...احساسی که به خاطر فراق و اینکه به وصال ختم نشد آسمونی شد..
اینقد ازم دوری کرد که به پرستشش رسیدم...ولی واقعا این عشق قابل پرستش بود؟ عشقی که معشوقه ات بهت اتهام سردی بزنه و تموم اعتقاداتتو ازت بگیره ...
من معشوق واقعی رو گم کردم که رسیدم به نیما
خدام روشو ازم برگردوند...گرچه هنوزم حسرت میخورم که کاش طور دیگه ای بود و منو میشناخت...گرچه آرزوی بودن باهاش یه لحظه هم از وجودم جدا نیست...ولی اون لیاقت منو نداشت!منم لیاقت خودمو...امیدوارم هر جا هست خوشبخت باشه!:(

تصویر سحر
نویسنده سحر در

الان که دارم ماجرای این اقارو که تونت باخانم آشناشدن رو میخونم 1روزهست از پسری که بعد 1سال و 2ماه که تو یاهوباهم آشنا شدیم جداشدم دیروزآخرین پیامهارو بهم اینطوری داد خانم .....بابام باازدواجمون مخالفه. .بهمین راحتی تموم کرد خوبه من امام رضاروداشتم برم جاش از دیروزتاالا زاربزنم همه میگفتن بابا سحر عشقش الکی هست ادعا میکنه آخه یکی بمن بگه کسی که 1سال و2ماه قربون صدقم میرفت ادعای عاشقی میکرد زنگ میزد میگفت سحرتوروخدا با کسی جزمن ازدواج نکن حالاراحت همه چی روتموم کرد ازدیشب تاالان بارهاگوشیموچک کردم تاشاید 1تماس ازش داشته باشم . اون براحتی بعد1سال ادعا عشق وعلاقه گفت حلالم کنین به خدامیسپارمت وگفت واسه همیشه بای ورفت. اینم جریان من.امابعد1روزمیگم خوب شد تموم شد.دوست گرامی باید فراموش کنی توکل کن به خدا بخدا. ایناعشق نیست ما که ازفرهادومجنون بالاترنیستیم.همش وصال که نیست ببین بعدازدواج خیلی چیزا تغییرمیکنه.امدوارم وبرات پیش آقاامام رضا دعامی کنم فراموش کنی ومحبتتوصرف کسی بکنی که قدربدونه

تصویر تجربه آشنا
نویسنده تجربه آشنا در

منم تجربه مشابه شما رو دارم با این تفاوت که انقدر توی اون 4 سالی که علاقه پیدا کرده بودم به مخاطبم التماس خدا کردم که دست آخر رسیدم به این امکان که بتونم با پسری که بهش علاقه داشتم نزدیک باشم...تمام دنیات شده رویا چون مدام توی ذهنت پروروندی این عشق رو...منم همین کارو کرده بودم 6 ماه از باهم بودنمون نگذشته که متنفر شدم از این رابطه با اینکه اصلا ادم تنوع طلبی توی روابط عاطفی نیستم...متنفرم بخاطر تمام اون روزای سخت تنهاییم که حتی 1ثانیه اش را هم نداشته طرف مقابلم...دنیای واقعی خیلی فرق داره...ایکاش هیچوقت وارد این فضای مجازی نشده بودم...این رو باور کن که رویا معشوقه ذهنیته...بزرگش کردی بدون اینکه خودت متوجه شی.مثه یه مرد کمر این ضعف و تاریکی رو بشکن...مطمئن باش خداوند کفایتت می کنه.

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

باسلام دوست عزیز این عشق هایی که از طریق چت و تلفن باشه عشق نیست یک رابطه غلط و دور از عقل است و دوامی نداره بزار آنقدر احساسی نباشی بزار از عالم رویا بیرون بیای و به یک زندگی واقعی و پیشرفت فکر کن من بارها مزاحم داشتم پسرهایی از پشت گوشی خیلی بهم ابزار علاقه کردن آنقدری که خودشان میگفتن شب وروز یک زره فکر شما از ذهنمون بیرون نمیره و دیوانت هستیم و اشک میریزیم اما من گول حرفهاشونو نخوردم اون اگه راست میگفت و واقعاً سرکاری نبود تنهات نمیزاشت

تصویر hedie
نویسنده hedie در

چقد دلت پاکه...ولی سعی کن به طور جدی از این توهم بیای بیرون.ببین من خودم داشتم همچین عشق پاکی رو 1عشق از راه دور که طرف واست میشه1قدیسه وقابل پرستش ولی وقتی بهش نزدیک میشی وخود واقعیشو میبینی و از اون سایه محوی که ازاون توی ذهنت ساختی فاصله میگیری ومیبینی ک اونم1انسانه با همه ضعف ها وبدی هاش چه بسا که ازش متنفر شی!دقیقا اتفاقی که واسه من افتاد پس از تجربیات بچه ها استفاده کن وزندگی خودتو نجات بده.و بهت اطمینان میدم باکسی طرف بودی که چه دختربوده چه پسر کاملا میدونسته چه کاری باید انجام بده که شما رو به خودش علاقه مند کنه وبعدشم بزاره بره چون اگه واقعی بود موندنی بود...

تصویر مینا
نویسنده مینا در

8 سااااااااااال گذشته و شما هنوز ....؟!!!!!!!! باباااااااااااااا بی خیال. آخه یه کمی هم خودت رو دوست داشته باش. چطور با کسی که هیچ وقت ندیدیش تا این حد وابسته شدی؟ در هر صورت اگه با یه مشاور صحبت کنی بهت کمک می کنه. در ضمن فکر کن که تو از اون زمان 8 سال بزرگتر شدی و باید 8 سال بیشتر بفهمی و درک کنی و تفکراتت رو عوض کنی(نسبت به موضوع خیالی 8 سال گذشته) . یه دهه از موضوع گذشته و شما قطعا یه دهه عاقل تر و پخته تر و فهیم تر و مرررررررد تر شدی انشاله

تصویر حقگو
نویسنده حقگو در

هم شما راست گفتی هم دیگران! آخه تو این زمونه مسخره به نظر می رسه این وفاداری و عشق. وقتی کسایی که همسر رسمی هستن به هم خیانت می کنن یا فقط واسه رابطه جنسی با هم ازدواج کردن یا پول...طبیعیه که باور مورد شما سخت باشه. روزگار کثیفی است. متاسفانه کاری کردن که توی اکثر ازدواج ها تنهاچیزی که نیست عشقه. بلکه به خاطر پول یا سکس اکثر ازدواجا انجام میشه آمار بالای طلاق و اختلافات این حرفو ثابت می کنه. درمقابل با سختگیری بیمورد جوونای پاک که از رابطه با جنس مخالف به دنبال ارضای روحی هستن رو محروم و دچار عقده های فراوان کردن اینه که دیگه عشق واقعی به سختی پیدا می شه و همه به دنبال معامله هستن...

تصویر مدیر انجمن

با سلام. کاربران محترم می‌توانند سوالات خود را بدون لزوم عضویت به راحتی در این آدرس ارسال فرمایند و کدپیگیری دریافت کنند:
http://www.btid.org/fa/node/add/forum

همچنین می‌توانند از طریق آدرس مقابل در سایت عضو شوند:
http://www.btid.org/fa/user/register

و در مباحث مختلف انجمن شرکت کنند:
http://www.btid.org/fa/forums