خوش‌گذارنی شاه؛ از سنت موریتس تا کلرادو

09:07 - 1397/12/11

- ویلای سنت موریس در سوئیس با پول هنگفتی خریده شد و پول‌های هنگفتی هم برای اضافه‌کردن بر امکاناتش، صرف گردید. وقتی که آن‌جا برای شاه ناامن شد محل تفریح زمستانی را منتقل کرد به کلرادو در آمریکا!

فاسد

مستی ناشی از قدرت مطلق و ثروت هنگفت، محمدرضا شاه را به خرج پول ملت برای تفریح و لذت خود واداشته بود که یکی از آن موارد، خرید ویلایی در «سنت موریتس» در سوئیس بود که به گفته‌ی «فرح دیبا»  یکی ازگرانبهاترین املاک موجود در سوئیس و بلکه دنیا» به‌شمار می‌آمد.[1] دکوراسیون داخلی ویلا را با کمک طراحان فرانسوی و دانمارکی، هر سال  تغییر می‌دادند تا به قول فرح، «از یکنواختی بیرون بیاید».[2]
در طول چند سال، مطابق دستور شاه و همسرش، بر امکاناتِ این ویلای مجلّل و عظیم، که 33 اتاق داشت، افزوده شد. به‌ دلیل آنکه پهلوی دوم و همسرش اغلب در زمستان به سنت‌موریتس می‌رفتند، و ازآنجا که در آن موقع از سال، به‌خاطر بارش برف سنگین و برودت شدید هوا، امکان انجامِ ورزش دیگری غیر از اسکی در فضای آزاد نبود، دستور ساخت سالن سرپوشیده داده شد که اگر «اعلیحضرت و همراهانش از اسکی خسته شده و قصد ورزش دیگری را داشتند» به بازیهایی همچون تنیس، والیبال و... بپردازند. هزینه‌ای که برای ساختِ این سالن برآورد گردید، به ارزش پول ایران در آن زمان، یک میلیون و 950هزار تومان بود.[3]
خوی تکبر و ریخت و پاش شاه حتی در سوئیس هم برای او دردسرساز شد و پلیس سوئیس از وجود خطر جانی برای شاه خبر داد.[4]از سال 1353ش بود که حضور شاه در این منطقه به‌تدریج کم‌رنگ شد. البته فرح دیبا و فرزندانش تقریبا سه هفته از سال 1354 را در آنجا سپری کردند و این آخرین حضور دربار پهلوی در آنجا بود. [5]
از آن سال به بعد، آن ویلای مجلل و گران‌قیمت، خالی بود و فقط سرایدار سوئیسی، در آنجا اقامت داشت. بنابر روایت روزنامه انگلیسی «دیلی میل» در سال 1356، در ابتدا، مقامات حکومت پهلوی از دولت سوئیس خواستند تدابیر امنیّتی ویژه و شدیدی برای حفظ جان شاه ایران تدارک ببینند، اما وقتی سوئیسی‌ها با این خواسته موافقت نکردند، پهلوی اقامت‌گاه خود در سنت‌موریتس را -بدون اینکه بفروشد- رها کرد و محل دیگری را برای تفریح خود در نظر گرفت؛ «در ایالت کلرادو ایالات متحده، قطعه زمینی به ارزش یک میلیون پوند خریداری کرد تا از سال آینده برای تعطیلات زمستانی آنجا برود».[6]
قلم از توصیف این همه ریخت و پاش، فقط برای تفریح شاه و خانواده‌اش، عاجز است؛ چرا که در همان زمان، فقر و فلاکت مردم ایران به وضوح قابل مشاهده بود ولی اقدامی برای حل آن انجام نمی‌گرفت.

پی‌نوشت:
[1] حسین میرحیدر و اسماعیل شهبازی، از تیول تا انقلاب ارضی، ص 29
[2] مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسین ابوترابیان، ص 100
[3] والری ژیسکار دستن، قدرت و زندگی، ترجمه محمود طلوعی، ص 88
[4] زنان دربار به روایت اسناد (فرح پهلوی)، ج 2، همان، ص 278
[5] آرشیو اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، شماره راهنما 12-954-145د
[6] زنان دربار به روایت اسناد (فرح پهلوی)، ج 2، همان، ص 289

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 17 =
*****