اعتقاد به وجود عدالت در نظام هستی، انسان را به سوی آرامش میکشاند.
در نوشتار دیگر به تبیین معزل غرب در زمینه افسردگی اشاره کردیم و به تبیین این موضوع پرداختیم که افراد دیندار کمتر دچار افسردگی میشوند؛ سپس به تحلیل یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از افسردگی در افراد دیندار اشاره کردیم، در این مقاله تلاش میکنیم، به بررسی عامل دیگری در زمینه افسردگی بپردازیم.
یکی از موضوعات مهمی که قرآن مجید به آن اشاره کرده است، بنای هستی بر اساس حق و عدالت است: «وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَق[انعام/73] اوست كه آسمانها و زمين را بحق آفريد.» ؛ «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ[ابراهیم/19] آيا نديدى خداوند، آسمانها و زمين را به حق آفريده است؟!» و اینکه باطل شاید بتواند برای مدتی کوتاه ظهور و بروزی داشته باشد، ولی در نهایت نیست و نابود شده و دروغ بودن آن آشکار میشود.
خداوند متعال در قرآن برای این موضوع به آب و کف روی آب مثال میزند، کف روی آب برای مدتی کوتاهی بر روی آب ظاهر میشود و جولان میدهد، ولی بعد از مدتی از بین میرود، اما آب که همان حقیقت است باقی میماند: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ[رعد/17] امّا كفها به بيرون پرتاب مىشوند، ولى آنچه به مردم سود مىرساند[آب يا فلز خالص] در زمين مىماند». یا در آیهای دیگر به این نکته اشاره کرده است که حق و عدالت، سبب نابودی باطل میشود:«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ[انبیاء/18] بلكه ما حق را بر سر باطل مىكوبيم تا آن را هلاك سازد؛ و اين گونه، باطل محو و نابود مىشود».
این دیدگاه اثری عمیق بر روی انسان مومن میگذارد، به گونهای که او در برخورد با حوادث زندگی هیچگاه ناامید نمیشود، زیرا میداند که اگر شخصی ظلمی انجام دهد، خداوند متعال بر اساس عدالتش با وی برخورد خواهد کرد و اینگونه نیست که ظلم وی باقی بماند.
اما در مقابل شخص بیدین این گونه نمیتواند باشد، زیرا بر اساس اندیشه او، عالم هستی بر اساس تصادف شکل گرفته است، به همین خاطر در سرتاسر آن نه تنها عدالتی وجود ندارد، بلکه هرچه هست اتفاقی است، به همین خاطر چنین شخصی زمانی که به وی ظلم میشود و یا خیانتی از سوی شخصی میبیند، و نمیتواند به حق خویش برسد، سرخورده شده و دچار افسردگی میشود.
اما شخص دیندار به وعده الهی ایمان دارد که اگر بر اساس حق و عدالت گام بردارد، حاصل دست رنج خویش را خواهد چشید، گرچه در مدتی کوتاهی از حقش محروم شود، در حقیقت چنین فردی میداند که خوبی در سرتاسر هستی گم و نابود نخواهد شد؛ همان گونه که بدی و پلیدی دوام چندانی نخواهد داشت، به همین خاطر خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن مجید داستانهای پیامبران الهی را ذکر میکند که در ابتدا شاید به هدف خویش دست نیافتهاند، ولی در نهایت با توفیق الهی پیروز میدان شدهاند و باطل را نابود کردهاند. به همین خاطر در حدیثی از مولای متقیان امام علی(علیهالسلام) این گونه آمده است: «به علت ناسپاسی افراد، از کار نیک مضایقه نکنید، چرا که خدا نیکوکاران را دوست دارد.»[1] در واقع خداوند متعال جهان هستی را به گونهای بنا کرده است که خوبی را به سوی انسان باز میگرداند، همان گونه که اگر شخصی بدی انجام دهد اثر آن را خواهد دید. و همین اعتقاد باعث آرامش روحی و طمانینه نفس میشود.
با این اعتقاد ظلم و ستم دیگران تلاطم روحی برای وی ایجاد نخواهد کرد، این در حالی است که یک فرد غیر مومن در برخورد با دیگران به شدت آسیب پذیر است، به همین خاطر خیلی از شکستهایی که برای انسان در روابط عاشقانه، یا روابط کاری و... به وجود میآید، چنین انسانی را به سوی خودکشیها و سرخوردگیها سوق میدهد.
__________________________________________
پینوشت
[1]. نهج البلاغه، شريف الرضي، محمد بن حسين، مصحح: صالح، صبحي، هجرت، 1414 ق،ص505، حکمت 204.